H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 خرداد، ۱۳۹۲ اولین مرحله از این تصمیم با موفقیت پشت سر گذاشته شد حالا تا مراحل بعدی خیلی راه هست ، این مرحله خیلی کوچولو موچولو و راحت بود ولی خب ، در هر صورت گذروندنش خوشحالی داشت دیگه مرحله ای به نام : موافقت سبزیون با استعفا :hapydancsmil: 12 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 خرداد، ۱۳۹۲ خدای من منو تو این شرایط نزار خواهش میکنم تمومش کن خواهش 14 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 خرداد، ۱۳۹۲ این روزها عجب طعم گســــــــــــــی دارد زندگی هر که می اید زود می رود انقدر ثانیه ها زود می گذرند که مجالی نیست برای رفاقت ها این روزها برایم روزهای سکوت است مثل مرده ای فقط نگاه می کنم به ادمها گاهی دلم برای خنده تنگ می شود و خاطرات را مرور می کنم بگذریم من انقدر گفتنی دارم که در چند خط جا نمی شود 9 لینک به دیدگاه
Dark Shadow 290 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۲ فقط یک جمله می گویم برایت که اگر پند گیر باشی معنیش را خواهی فهمید.... بشوی اوراق اگر هم درس مایی/ که درس عشق در دفتر نگنجد 9 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۲ نمیشه فقط.... گاهی... فقط گاهی واستیم ببینیم چیکار کردیم ؟ شاید دلی رو شکستیم 11 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۲ 1وقتایی دیدین احساس میکنین خندتون نمیاد خنددارترین اتفاق دنیا هم که بیفته باز انگار نه انگار 1وقتایی هم هس جلوی بقیه الکی لبخند میزنی ... طرفت اگه یه کوچولو زرنگ باشه میفهمه لبخندت تصنعیه... 1وقتایی هس دل آدم میگیره... با هیچی نمیتونی سر خودتو گرم کنی ... 1وقتایی هس میخوای هیشکی نباشه... هیشکیه هیشکی 1وقتایی هس حتی دلت نمیخواد 1 لحظه سرت به عقب برگرده... اما برمیگرده... اوضاع من الان اینجوریاس... 10 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۲ یک چیزای نوشتم بعد تصمیم به پاک کردن گرفتم پوزش میطلبم دوستان 6 لینک به دیدگاه
.Yaprak 15748 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۲ خودت رابطه هارو محدود میکنی خودت با بعضیاشون کات میکنی ولی اونی که بیشتر خورد میشه همون خودتی ... خوبه حالش؟ کجاس؟ چیکار میکنه؟چرا سراغی ازم نمیگیره دیگیه چشمت همش دنبال اینه که بهت زنگ بزنه ... امان از تنهایی و بی کسی دیگه به هم عادت کردیم ... 14 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۲ الان ینی تو خیلی آقایی ، نه ؟! باشه .... باشه ... آآآآآآآآآآآآقــــــــــــــــــــــــــا 6 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۲ و این است درس زندگی.....................زندگی باید کردحالا این چیه باید پیداش کنیم جوینده یابنده شود بود باشد ........ 8 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۲ رفیق خوشحالم که تو خواب دیدمت اما غم دنیا بعد از بیداری نصیبم شد ، روحت آرام و شاد 8 لینک به دیدگاه
mim-shimi 25686 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۲ حوصلم سر رفته کسلم خیلی به درد نخور شدم! 9 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۲ بابا لنگ دراز عزیزم: تمام دلخوشی دنیای من به این است که ندانی و دوستت بدارم! وقتی میفهمی و میرانی ام چیزی درون دلم فرو میریزد ... ... چیزی شبیه غرور! بابا لنگ دراز عزیزم لطفا گاهی خودت را به نفهمیدن بزن و بگذار دوستت بدارم ... بعد از تو هیچکس الفبای روح و خطوط قلبم را نخواهد خواند ... نمیگذارم ... نمیخواهم ...! بابا لنگ درازِ من همین که هستی دوستت دارم ... حتی سایه ات را که هرگز به آن نمیرسم ...! 10 لینک به دیدگاه
*mini* 37778 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۲ الان دقیقا چرا من کارامو انجام نمیدم؟ 16 لینک به دیدگاه
NYC 20977 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۲ یه 15 سالی میشه که محلمون رو عوض کردیم و اومدیم این محله امون. ولی جالبه بدونید من هر موقع خواب میبینم موقعیت خودمونو رو، خونه مون رو تو اون محل قبلیمون میبینم. حتی همسایه هایی هم که اینجا داریم اونجا همسایمون میشن. اتفاقای جدید ولی خونه و محل همون محل قبلیمون. خیلی برام جالبه. همیشه اینطوریه. 22 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۲ بدترین چیز به نظر من کینه است اگه درمان نشه واقعا خطرناکه به مرحله ای میرسی که مث من از همه مردای میانسال کوتاه و سیبیلو متنفر بشی باید خودمو درمان کنم 13 لینک به دیدگاه
پیرهاید 10193 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۹۲ امروز دوستم مقداری جزوه از زمان گذشته برای مصاحبه ی استخدامیش از من خواست من هم مقدار زیادی جزوه و نوشته برایش بردم ، از کیف درآوردم ، تازه فهمیدم کیسه ای برای وی نیاورده بودم ، او نیز به من اقتدا کرده بود و به خیال باطلش من برایش کیشه ای می آورم خلاصه به شب رسیده بودیم کورسویی از دکان میوه فروشی بود به دوست گفتم شما راهی آنسو شو و کیسه ای بگیر ، از آنجا که حس همنوع دوستی در مملکت بیداد میکند و کسی مفتی به کسی چیزی نمی دهد ولو ناسزا ، گفتم بیا این پول خرد را داشته باش تا بی منتش کنی رفت و دست خالی برگشت گفتم چرا؟ گفت دکان دار گفت اگر میوه بخواهی به تو کیسه ای می دهم و لاغیر! این گرچه مرا تا دوساعت حتی با رکیک ترین ناسزاها به آن پیرمرد آرامم نکرد اما هیهات باید گه زد به آیین و مرام و مسلک و باور و قوانین زندگی و دکان آن مرد که برای گرفتن کیسه ای بی ارزش که آن هم ظاهرا مفت نمیخواستیم گویی جان پدر بی پدرش را از او طلب کرده ایم ما مانده بودیم و خرجینی از جزوه و پیرمرد بی وجدان . . . . 14 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۹۲ اینجا حرف سیاسی ممنوع است !! اما من یک جوان بی دفاع و همچون کبریت بی خطر !! لذا خواهشمندم از رئیس جمهور آینده ، پس از کشف شغل و پول برای اطرافیان ، کمی هم به جوون های بی انگیزه مثل من فکر کنند من که خوبم بدتر از من خیلی بیشتره کسایی که هرجور حساب کنی تا 10 سال دیگه هم صاب خونه و زندگی و زن و بچه نمیشن (کلا صاحب هیچی نمیشن) کسانی که همیشه توی ابهام این میمونند ، که چرا اومدن ؟؟ از کجا اومدن ؟؟ کجا هستند ؟؟ کجا میرند ؟؟ کسانی که ابهام همه وجودش رو گرفته خواهشا اندکی به فکر ما باشید !! نترسید من بی دفاعم ... چه دفاعی دارم از خودم بکنم ؟؟ با اوضاع اسف بار من و هم نسل هام ، فقط حس میکنیم اشتباهی هستیم !! ما رمق نداریم ، بی خطریم ... باور کنید !! ولی میدونم که هی نمیشه ... یکاری کنید اینبار بشه ... کمی زندگی ، کمی انسانیت ، کمی دلیل برای زنده بودن ... کمی امید ... کافیست ... 15 لینک به دیدگاه
NYC 20977 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۹۲ مگه کوه و میشه به بند کشید دایی!؟ 10 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده