Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 بهمن، ۱۳۹۱ عزیز دلم مسئول جان فدای اون ریش مبارک ای یقه قشنگ ای آلبالو ای شفتالو ای جیگرتو گاز گاز جان مادرت منو بی خیال آخه منو چه به راهپیمایی 22 بهمن آخه چرا بهم مرخصی نمیدی بعد ازن همه مدت یه هفته برم استراحت آخه جیگرتو بخورم به من میاد اینکاره باشم ؟ لکن منو بی خیااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااال 11 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 بهمن، ۱۳۹۱ منو عصبانی نکنید جان مادراتون ! واسه هممون بد میشه بخدا 12 لینک به دیدگاه
fatyjo0on 1963 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 بهمن، ۱۳۹۱ 1سوالی بود پرسیده بودنکه اگه 2نفر قرار بود لبه پرتگاه باشن یکیش اونی باشه که تو دوسش داری یکیش اونی باشه که دوستت داره کدوم رو نجات میدی اینم حکایت منه چه سخته هر دوتایشونو پرت می کنم پایین... 1. من عمرا کسی که دوسم نداشته باشه رو دوست نخواهم داشت. 2. اونی که دوسش ندارمو خو دوست ندارم دیگه!!!! 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 بهمن، ۱۳۹۱ چند وقته یک موضوعی من رو درگیر کرده.... یک معادله ی عجیب تو دلِ این زمان هست.... که قضاوت در مورد اتفاقات و آدم ها بعد از یک مدت طولانی..180 درجه تغییر می کنه... یکی که خونخوار :3: بوده میشه فرشته....:girl_angel: یک اتفاق که باعث شادی بوده می شه باعث ناراحتی... یکی که در موردش می گفتیم..بابا آدم نیست....دو نفر تو یک زمان جلوتر می گن..نه بابا یارو خدای آدم ها بود رو زمین! یِ وَخت! این نتیجه از روی دیدن موضوع از یک جهت دیگه است....بعد من به خودم می گم عجب! تغییر زاویه ی محسوسی! بعد یک مقدار جلوتر میرم تو موضوع می بینم....این نتیجه ی جدید در پی ندیدن خیلی اتفاقات رخ می ده.... لامصب روزگار..بد روزگاریه.... "گرگ دیروز..امروز به گفته ی کسانی که گرگیش رو ندیدن یا خودشون رو زدن به ندیدنش...بَره خطاب می شه...." قال معین خراباتی،جلد دوم کتاب زندگی،فصل حقیقت و تو هم باید به خاطر ژِست احترام به نظرات مختلف...در مقابل این تحریف سکوت کنی و بگی بالاخره اونم یک نظر داده و حق داره نظر بده... و بععله...باید با این تعابیر..کسانی که سرشون رو مثه کبک می کنن زیر برف رو و بقیه رو به این کار تشویق می کنن مدال افتخار هم بدیم...:w155: موخره: این نوشته ها تحت تاثیر شنیدن داستان یک نفر تو جمع ساطع شد! اون یک نفر گفت...فلان گردن بگیر که عمری خونه ملت رو کرد تو شیشه و چشم قربون گفت به اَجنبی...یک خادم صِرف بود! کلا مطالعات تاریخیش در حد کتاب های دوره ی راهنمایی بود....و سنش به زحمت 17 سال می رسید..این اواخر فقط تو میتینگ های نتی زیاد شرکت میکرد 10 لینک به دیدگاه
*pedram* 21266 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 بهمن، ۱۳۹۱ با ارزش ترین چیز در زندگی دل آدم هاست. . . اگه کسی بهت سپردش امانت دار خوبی باش . . . 9 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 بهمن، ۱۳۹۱ قدیما ... تا کسی مجبور نبود دروغ نمیگفت...الان تا کسی مجبور نباشه راست نمیگه 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 بهمن، ۱۳۹۱ خیلی خوبه با منطقم بتونم با اتفاقات کنار بیام . . . 12 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ خیلی بده گاهی نزدیکترین افرادت برا کوچکترین چیزا روانتو پریشون کنن 9 لینک به دیدگاه
Z@laL 6664 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ کلا از ادما خوشم میاد! شخصیتای مختلف توی یه اجتماع برام جالبن... ولی جالبتر ادمای یه خونواده هستن که با وجود پدرو مادر مشترک اخلاقیاتشون مختلفه... 15 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ کاش تعداد post هایمان به اندازه ی pasti هایمان نباشد .... م.خ......... 14 لینک به دیدگاه
laden 4758 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ خدا دور است و محلِ ڪارِ پدر هم دور . . . بوسیدمت. فردا همیـטּ شعر را دوباره مے خواهم نقاشے ڪنم 10 لینک به دیدگاه
Saba Heidari 14145 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ خیلی زمان نگذشته از اون روزا. روزایی که اگه یه روز نمیومدم 10 نفر سراغمو میگرفتن. یا بهم زنگ میزدن. یا اس ام اس میدادن. همه جزیی از خونوادم بودن. یکی ابجیم یکی مامانم، یکی داداشم؛ یکی بابام؛ یکی عمم؛ یکی داییم........ اما الان اگه 1 هفته هم نیام شاید هیچ کس متوجه نشه. مامان راست میگه. ادما فراموش میشن. به همین سادگی 17 لینک به دیدگاه
The Developer 5478 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ عجب طوفانی اومد الان / آسمون سیاه شد / نزدیک بود تو گرد و غبار محو شم 13 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ داوطلبانی که به هر طریق موفق به مشاهده و پرینت کارت ورود به جلسه نمیشوند لازم است از روز دوشنبه 16/11/91 از ساعت 8 الي 12 و 14 الي 17 به نماينده سازمان سنجش مستقر در باجه رفع نقص حوزه مربوطه مراجعه نمائيد. یعنی اگه قرار باشه کارت ورود به جلسه کسی هم دیده نشه اون نفر منم 14 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ تو رفتی و حسرت همه چی بر دلم ماند ... و اشک مهمان گاه و بی گاهم شد.... و هنوز هم نتوانستم به نبودنت عادت کنم . میدونم که این محاله..... هنوز هم نتونستم باور کنم ... گاهی فکر میکنم یه کابوس وحشتناک بوده.. تو با یادگاری هات و خاطراتت همیشه تو قلبمی ... 9 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ حسابش از دستم در رفته .نمیدونم تو این یکی دو ماه ، این چندمین باره که سرما می خورم !! چقدر آنتی بیوتیک بخورم بابا صدا نیست کـــــه... مثل سوهان روح شده 9 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ و امان از این بوی پاییز و آسمان ابری که آدم نه خودش میداند دردش چیست و نه هیچکس دیگر فقط میدانی که هر چه هوا سردتر میشود دلت آغوش گرمتر میخواهد 10 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ هزار کلمه بر جای خالیت ریختم اما پر نشد........... به گمانم از جنس بینهایتی........... 7 لینک به دیدگاه
Z@laL 6664 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ کاش وقتی لطف زیادی، شامل حال شخصی میکردیم نادان از اب درنیاد! 12 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده