رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

این روزها خیلی گرفتم... هر وقت می خوام به دلخوشی ها و آرزوهام فکر کنم ، یاد کسایی میفتم که در کمتر از چند ثانیه تمام دلخوشی هاشونو از دست دادن....

  • Like 20
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

یه آدمایی هستن با تخیلات قوی و با قدرت داستان پردازیه بالا

 

از یه حرکت کوچیک و حتی شاید ناخودآگاه بقیه همچین قصه ای میسازن که وقتی میشنوی باید با دوتا دستت چشمای از حدقه در اومده ات رو بذاری سرجاش و فکت رو از رو زمین جمع کنی

 

بخدا اصن نامردیه بزنی تو ذوقش بگی داری اشتباه فکر میکنی و بخوای بهش ثابت کنی

 

حیفه اون همه خلاقیت و انرژی ای که صرف سرهم کردن اون داستان کرد نیست؟!

 

بذار همونجوری فکر کنه

  • Like 23
لینک به دیدگاه

خیلی وقتا خیلی حرفا و نصیحتا رو از بزرگترا یا حتی همسن ها می شنویم

اما با خودمون میگیم من فرق می کنم! ما فرق می کنیم! من می تونم!

اما آخرش همین که تجربه می کنیم و سرمون می خوره به سنگ

همون حرفایی رو که یه روز یکی به ما گفت ما به نفر بعدی مون می گیم!

اما اونم می خواد خودش تجربه کنه و میگه : نه من فرق می کنم!!

 

واقعا تو این تجربه چیه که تو هیچ نصیحتی نیست؟

 

پ ن: :shame:

  • Like 26
لینک به دیدگاه

بازم لرزيديم حدودا يه ساعت قبل 5 ريشتر

از خيابون موندن خسته شديم آخه چند روز

ولي بازم همه بيرون ميخوابن

تو منطقه زلزله زده بازم غوغا شده

همه خستن از زلزله وپس لرزه بيش از 100 موردي در چند روز كه شدتش هم كاسته نمي شه

خسته و همه نگران

جالبه بعضي ها ميبينم از اين اخبار خوششون نمي آد وناراحت ميشن

اين تلنگري هستش برا همه

شتري هستش كه دم در هر كسي يه روز ميخوابه ( ايشالا كه چنين نشه )

پس زياد ناراحت نشو

بدرد دل ها گوش بده

و يه خورده حس نوعدوستي تو تقويت كن

:icon_gol:

  • Like 21
لینک به دیدگاه

من هنوز ی سال نشده از مسئولیت مدیریت یه تالار فکستنی خسته شدم

بعضیا چه جوری تمام عمرشون مسئولیت یه بخش از ی مملکت و دارن و بازم له له میزنن واسه پست و مقام بالاتر

 

کاربرای من مجازین همشون ولی زیر دستای اونا همه مردم واقعی ان ! واقعا ادمن !

نه ی اسم نه ی ip نه دروغ .

 

چیه قضیه ؟ احساس مسئولیت ندارن و و فقط حقوقش بهشون میچسبه یا من مشکل دارم ؟

  • Like 20
لینک به دیدگاه

تو عمرم اینقدر سخت نگذشته بود...

این دوسه ماه مخصوصا این ماه بدترین خبرها بدترین اتفاقات تصادفات بد بیاری ها واسم افتاد به طرز فجیعی.... خدایا از سه هم گذشتت بازم میگی تا 3 نشه بازی نشه؟؟اینم 4 و 5 و6....شکرت خدا خیلی داغونم درکم کن:sigh:

عجب ماه رمضونی بود امسال شکر....

راستی شایعه شد هالو سید محمدرضا عالی پیام...رو هم هالوها گرفتن ...امیدوارم شایعه باشه...:icon_pf (34)::sigh:

کی گفته که ما دولت راحت طلبیم؟

در فکر گرفتاری خلق عربیم

این قدر نگویید اهر زلزله ش

دفعلن که گرفتار دمشق و حلبیم

هم وطن ، شب جمعه دو چیز یادت نره دوم ، وبلاگ هالو

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

من : پروفسور ثقه الاسلام تیمسار دکتر حاج سید مهندس محمد رضا خان هستم و بچه‌ی ناف تهرونم.

تو محله‌ی گذر لوطی صالح به دنیا اومدم و تو صامپزخونه مدرسه رفتم و تو خیابون میتی موش میدون شاپور بزرگ شدم.

با این که دیپلم ریاضی داشم, خدا زد پس کله ام و رفتم دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران. با این که رشته‌ی تحصیلیم گرافیک بود, باز خدا زد پس کله ام و سر از سینما در آوردم. تا حالا هم دوازده تا فیلم سینمایی و سریال به عنوان بازیگر, طراح صحنه و لباس, فیلمنامه نویس, مجری طرح, کارگردان و تهییه کننده تو کارناممه. به علاوه‌ی هفتاد هشتاد تا فیلم مستند صد من یه غاز. چند سالی یه که مرتکب شعر می شم , اونم شعر طنز و هالو تخلص می کنم. به قد و قواره ام نگا نکنین, چون گذشته از اون که عضو کانون فیلمنامه نویسان سینمای ایران و عضو شورای مرکزی و دبیر انجمن تهیه کنندگان مستقل سینمای ایران و انجمن صنفی شرکت های تبلیغاتی و عضو دایمی آکادمی داوری خانه سینمام , عضو چند انجمن ادبی هنری تهرون هم هستم. حالا بگذریم که تا قبل از باطل شدن مجوز کار و بسته شدن دفتر کارم، مدیر عامل موسسه مینا فیلم و با حفظ سمت مدیر مسئول موسسه تبلیغاتی دایره مینا هم بودم. روده درازی نکنم.

 

میگن ممنوع الکاریم به خاطر شعرامه. تو رو خدا بخونین ببینین من چیز بدی گفتم؟!

  • Like 16
لینک به دیدگاه

زندگی زیباست ای زیبا پسند

زنده اندیشان به زیبایی رسند

آنقدر زیباست این بی بازگشت

کز برایش میتوان از جان گذشت

(البته برای اونایی که خونشون یه رنگ دیگه هست :banel_smiley_4:)

  • Like 9
لینک به دیدگاه

هیــــــس!!!!!!!!!! میبــینی که طــرف داغــونه ،

 

 

 

داره میــمــیره از ناراحــتی .....

 

 

 

حداقل بلــد نیســتی دلــداریــش بدی

 

 

 

لااقل لال شــو ، هــی نگــو مــن که بهــت گفــته بــودم...

  • Like 15
لینک به دیدگاه

قدسِ من اینجاست

دو قدم آن طرفتر . . .کنار کودک زیر آوار. . .

قدسِ امسال من آذربایجان است . . .

قدسِ امسال من مادران گریانند . . .

قدسِ امسال من پدران داغدارند . . .

امسال نمی خواهم مشت بر دهان کسی بکوبم. . .

من دیگر برای کسی مرگ نمی خواهم . . .

بس است دیگر . . .

تا کی برای مردم جهان مرگ بفرستم؟

من امسال عزادارم. . .

قدسِ امسال من ایــــــــــــــــران است . . .

ما را چه به بدبختی سوریه و بحرین

جایی که وطن یکسره در آه و فغان است

ای غرّه به همدردی با غزه و اعراب

نیکی و ثواب کمک به آذری زبان است

  • Like 16
لینک به دیدگاه

این جمله رو این 3 روز 10 تا بچه به شکلای متفاوت خوندن :

شجاعت یعنی :بترس ، بلرز ، ولی یک قدم بردار ...

 

هر بار بیشتر به این پی می بردم که قبلنا شجاع تر بودم، هر چی می گذره ترس و لرزم کم می شه اما قدم برداشتنم...؟!!!

 

خدایا می شه کمکم کنی؟می شه یه مدت بی توجه به منو و کارهام بهم توجه کنی؟!

  • Like 12
لینک به دیدگاه

این روزا همش فکر میکنم وقتی یکی هنوز زیر اواره چه حسی داره:hanghead:

 

وقتی یکی یه تیکه از وسیله خونشو از اون زیر میکشه بیرون ، چه چیزایی یادش میاد:hanghead:

 

خدایا کمک کن به همه:hanghead:

  • Like 18
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...