رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

داشتم الان فک میکردم از بین تالار ها اول مدیر تالار پزشکی اخراج شد و چن ماه بعد مدیر تالار مکانیک.....

یعنی مدیر بعدی کی میتونه باشه؟؟؟؟:2i1d1co:

 

 

ستاد یادآوری موضوع و ایجاد تشویش بین مدیران در قید حیات k3008.png

  • Like 25
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

این متنه قشنگیه که وصف حال منه

 

مرا اینگونه باور کن

کمی تنها , کمی از یادها رفته....

خداهم ترک ما کرده ,

خدا دیگر , کجا رفته ...؟ :JC_thinking:

نمیدانم , مرا آیا گناهی هست ؟

که شاید هم به جرم آن ,

غربیی و جدایی را ,

نصیب من کرده

مرا اینگونه باور کن...!

  • Like 18
لینک به دیدگاه

داد از این صورت پرستان کز ره جهل و غرور

ریش و کفشی را دلیل علم و ایمان کرده اند ...

 

 

گاهی، وقتی کار از فریاد بگذره؛ فقط سکوت نشون می ده عمق درد رو

ای داد، ای داد ...

:sigh:

  • Like 19
لینک به دیدگاه

فهمیدم حال خراب این روزام از کجا آب میخوره.............:banel_smiley_4:

 

بهش حق میدم............بابا، دلش بچگی میخواد خوب.........

 

دلم میخواد بچگی کنم بدون ترس و واهمه از دعوای بزرگتر ها..............کودک درونم زودتر از خودم داره پیر میشه......

 

ولی نمیزارم.........:ws3:

 

امروز با رفیقام یه برنامه میریزم بریم واسه خرابکاری و مردم آزاری................:w02:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

[h=6]بهش بگی دوستش داری ؛ پررو میشه و میره ...

 

بهش نگی دوستش داری ؛ ناامید میشه و میره !

 

بهش محبت کنی ؛ خوشی میزنه زیر دلش و میره ...

 

بهش محبت نکنی ؛ از یکی دیگه محبت میگیره و میره !

 

خلاصه اومده که بره .... خودتو خسته نکن ... !!!

[/h][h=6]

 

 

[/h]

  • Like 13
لینک به دیدگاه

[h=6] آدمها چه موجوداتی دلگیری هستند

 

وقتی سوزنشان را نخ میکنی

 

...

تا برایت دروغ ببافند ...

 

چقدر میچسبد سیگارت را در گوشه ای بکشی

 

و هیچ کس با خنده های تو / به عقده هایش پی نبرد

 

از آدم ها دلگیرم

 

که خوب های خودشان را از بد ِ تو / مو شکافی میکنند

 

و بد هایشان را در جیب های لباس هایی

 

که دیگر از پوشیدنش خجالت میکشند / پنهان میکنند

 

از اینکه ژست یک کشیش را میگیرند وقتی هوای اعتراف داری

 

و درد هایت را که میشنوند

 

خیالشان راحت میشود هنوز میتوانند کمی خودشان را از تو / کشیش تر ببینند

 

از آدم ها دلگیرم

 

وقتی تمام دنیایشان اثبات کردن است

 

همین که گیرت بیاورند

 

تمام آنچه را که نمی توانند به خورد ِ خودشان دهند به تو اثبات می کنند

 

به کسی غیر از خود / برتری هایشان را آویزان کنند

 

تا از دور به کلکسیون افتخاراتشان نگاه کنند

 

و هر بار که ایمانشان را از دست دهند / آنقدر امین حسابت میکنند

 

که تو را گواه میگیرند

 

ایمانشان که پروار شد با طعنه میگویند :

 

این اعتماد به نفس را که از سر راه نیاورده ام

 

از آدم ها عجیب دلگیرم

 

از اینکه صفت هایشان را در ذهنشان آماده کرده اند

 

و منتظر مانده اند تا تکان بخوری و ببینند به کدام صفت مینشینی

 

و تو را هی توصیف کنند ... هی توصیف کنند ... هی توصیف کنند

 

خنده ات بگیرد که چقدر شبیه‌شان نیستی

 

دردشان بیاید ... و انتقامش را از تو بگیرند ...

 

تا دیگر به آنها این حس را ندهی که کسی وجود دارد که شبیه‌شان نیست

 

از آدم ها دلگیرم

 

که گرم میبوسند و دعوت میکنند

 

سرد دست میدهند و به چمدانت نگاه میکنند

 

دلت ....

 

دلت که از تمام دنیا گرفته باشد / تنها به درد بازگشت به زادگاهت میخوری

 

دلم گرفته است ... همین را هم میخوانند و باز خودشان

 

را آن مسافر آخر قصه حساب میکنند

[/h]

  • Like 8
لینک به دیدگاه

عجب روزگاری شده ها به هر کی میگی سلام یا ازت توقع داره در ازای جواب سلامش غلامیشو بکنی یا یه طوری جواب سلامت رو میده که انگار نوکرشی داری بهش ادای احترام میکنی :banel_smiley_4: ما که قید سلام کردن به بعضی هارو زدیم مردیم از این همه ادب که آخرش میشکنتند مارو به خاطرش یه کم بی ادب بشیم مثل 99.99 درصد آدمهای اطراف مگه چیه ؟ نه خدایی ؟ ملت بی جنبه هستند یا نه بیجنبه هاش میخوره با پست ما !!!!!!:banel_smiley_4:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

یکی از همکارم هست همه را مهندس صدا میزنه یعنی هر کی را که ببینه فرقی نمیکنه!!!

حتی یه شب تو خوابگاه با هم رفتیم اتاق کناریمون همش یارو را مهندس صدا میزد ، درصورتی که طرف پزشک عمومی بود خودشم میدونس دکتره ..همیچن همکارای مبتلا به جنون گاوی دارم من .

  • Like 10
لینک به دیدگاه

یه بارم تو شرکت داشتم با دو سه نفر مراجعه کننده صحبت میکردم بعد همون همکار کذایی اومد بهم گفت : .." ببخشید مهندس، مهندسان چه کاره اند ؟".

  • Like 9
لینک به دیدگاه

هیچ وقت نتونستم با تهمت کنار بیام و کسایی که تهمت زدن رو قلباً ببخشم.

نمیدونم کسایی که به راحتی تهمت میزنن وجدان ندارن یا انسانیت.

  • Like 17
لینک به دیدگاه

باز اومدم بنويسم

تقصير اين ترانه "قسمت "احسان هستش

بدجوري دلم گفته واين ترانه بدترش كرد

يه احساس خاصي دارم

از اومدن به اين انجمن يه احساس خاصي دارم

آخه من اصلا اهل دنياي مجازي نبودم ونيستم

از اومدن خوشحالم كه افتخاردوستي با چند نفر دوست خوب وبا مرام نصيبم شد

ولي يه حال وهواي ديگه اي دارم ، يه چيزهايي كه اذيتم ميكنه

يه چيزهايي كه بعضي هاشو ميدونم وبعضي هاشو نه

بد جوري دلتنگم

بعضا احساس ميكتم دارم تحقير ميشم

احساس ميكنم

كه بازيچه ام

احساس ميكنم كه بد جوري اشتباه كردم

واگه اومدم چرا موندم وهي لحظه به لحظه سرك ميكشم

نمي دونم چه انتظاري از اينجا دارم

فكر كنم منم معتاد شدم

دواي ترك اعتياد چيه

خودمم ندونستم چي گفتم وچي نوشتم

آره دلم خيلي پر وتنگ هستش

مي بخشين منو

"دست تقدير

دست قسمت

منو از خودم جدا كرد

اين جدايي

بي بهونه

همه هستي مو فناكرد

دل بريدم

كه نبندم

دل به تكرار جدايي

 

مخلص

سهيل

 

  • Like 8
لینک به دیدگاه

جالب یه حس کینه و نفرت بعضیارو حتی از رو تشکر زدنا هم میشه فهمید

جالب ترش اینه یکی درمیون میپرن از روتو :ws28:انگار تو یه مانعی باید از روت پرش کرد:ws3:

 

بیخیال بابا حسادتون تو حلقم منم میپرم میشه بپر بپر:lol:

 

sjff_03_img1044.jpg

ها ردی:میخوام ازدواج كنم

لورل:با كی؟

هاردی:معلومه دیگه,با یه زن.مگه تو كسیو دیدی كه با یه مرد ازدواج كنه؟

لورل:اره

هاردی:كی؟

لورل:خواهرم.

  • Like 20
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...