CodePlus 15426 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۹۰ حرف دل بیشتر از اینا ارزش داره که بزاریش در معرض دید ملت 7 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۹۰ حرف زدن با بعضی ها خیلی قشنگه! چراش رو نمی دونی...! شاید فقط بخاطر یک کلمه ست! کلمه ای که واسه نسل امروز کم رنگ تره! صداقت! 13 لینک به دیدگاه
چکاوک 398 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۹۰ چقدر همين عضو جديد خوب است . :yes: 6 لینک به دیدگاه
felorans666 12046 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۹۰ فرق بین اسپم و غیر اسپم چیه؟؟؟ لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۹۰ با بغض میگوید : زن که باشی ، گاهی بی دلیل اشک میریزی و با تمامی تلاشت.. ریز ریز خرد میشوی..!! آرام اشکش را پاک میکنم .. با صدای خسته میگویم : مرد که باشی بیشتر و بیشتر تلاش میکنی.. بی صدا خرد میشوی... حق اشک ریختن هم نداری....! از ربان یک مرد ناشناس! 16 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۹۰ دنبال کسی نیستم که وقتی میگم میرم بگه : "نرو!" کسی رو میخوام که وقتی گفتم میرم بگه : "صب کن منم باهات بیام، تنها نرو" 19 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۹۰ تکلیف منی که با زبان شعر میانه ای ندارم چیست؟؟؟ چرا همه اینجا خیلی ادبی حرف میزنند؟؟؟ شبستان هست که!! اونجا شعر و سخنان ادبی گفته بشه بهتر نی؟؟ 9 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۹۰ اینجا خوبه ولی ازبس بازو بستهش کردند دیگه حال نمیده اومدن توش یه دفعه وسط تایپت میبینی باز قفل شده 10 لینک به دیدگاه
vergil 11695 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 شهریور، ۱۳۹۰ این روزها زیادی ساکت شده ام حرفهایم نمی دانم چرا به جای گلو از چشمهایم بیرون می آیند! I'm older each year at the first snow... 14 لینک به دیدگاه
FrnzT 18194 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 شهریور، ۱۳۹۰ حرف دلم حرف دلای قدیم. دیگه نمیشه حرف دل زد. از بس باید بهش آرایه و صنایع بست که وقتی میخواد از دل برآد و بر دل بشینه وسط راه سنگین میشه و قلمبه میوفته رو زمین میشکنه. 14 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 شهریور، ۱۳۹۰ من که دیگه حرف های دلم را روی سنگ قبر خودم مینویسم !!!!! (تاپیک خودم) که قدم زدن روی قبر هرکسی و لحظه ای فکر کردن به زندگی او و خلاصه شدنش تنها در یک بیت شعر،بسیار عجیب است. زمستان سرد روی قبرها قدم میزدم و سر هر قبری مکث میکردم و به آینده خودم فکر میکردم...... که شاید به جای انکه کسی شعر روی قبرم را بخواند،سگی از سرما روی قبرم دراز بکشد. کدام بهتر است،خواندن شعر یا خوابیدن سگ !!!!!!! 18 لینک به دیدگاه
Nightingale 10531 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 شهریور، ۱۳۹۰ خوشحالم تاپیکم باز شد ......... حق الناس ! کلمه ای عربی ولی مفهومی انسانی جهانی ! چقدر بهش بها میدیم ؟ اصلا بها میدیم ؟ پشت سر مردم راحت حرف میزنیم از جانبشون برای بقیه حرف میبریم از چیزی مطمئن نیستیم و کلی قضاوت میکنیم آبروی یکیو میبریمو اصلا برامون مهم نیست چی شده و میگیم نهایتش میگم ببخشید یا به من چه ! خیلی داریم سر سری میگیریم روابط و آدما رو ...... 15 لینک به دیدگاه
felorans666 12046 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 شهریور، ۱۳۹۰ منم می تونم دل نوشته بدم نمی خوام اسپم کنم باور کن...... فقط میخوام بگم خیلی دلم برات تنگ شده، اسپم 7 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 شهریور، ۱۳۹۰ اینجا توی یکی از این خونه ها دل یکی آتیش گرفته 8 لینک به دیدگاه
چکاوک 398 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 شهریور، ۱۳۹۰ تو چه ساده سخت می شوی و من چه سخت ساده می مانم ! [ خط دوم جهت بالا بردن سطح ادبی جمله بود نه قسمتی از حرف دل الان من ( Just first line )] 11 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 شهریور، ۱۳۹۰ آرامش... شادی... حقیقت... آیا این ها فقط ابزار یک بازی بچه گانه اند؟! نمی دانم...! فقط تلاش می کنم برای آینده ی روشن. 8 لینک به دیدگاه
FrnzT 18194 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 شهریور، ۱۳۹۰ من جام جمم ولی چو بشکستم ، هیچ :mornincoffee: 9 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 شهریور، ۱۳۹۰ می اندیشم با خود... با ادب بودن نیاز به آرایه ی ادبی دارد ؟ آیا ؟ 11 لینک به دیدگاه
goddess_s 16415 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 شهریور، ۱۳۹۰ ................................. ............................................................................. ............................................................................................................................. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده