- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اردیبهشت، ۱۳۹۲ وقتی جوانههای امید به بازی دشت و باران لبخند میزنند ، با همهی صبحها میتوان عصر نوزایش را تأیید کرد. محبوب من ، حالا با طلوع همین خورشید زیر سایهی همین درختها ریشههایت را دوست بدار . جمشید اکبری 12 لینک به دیدگاه
BISEl 3637 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اردیبهشت، ۱۳۹۲ دخترک گل قاصدک را بوسیـــــد و سپرد به نفس هایش ، آنســـــوی پنجره ... قاصدک پر کشید ... در سرزمین ِ بهانه ها جوانه زد .... ...... حالا ..... دیوار پنجــــــــره ندارد .... تنها ... صدای قدمهای سایه ای در حجم ِ شب می پیچـــــــد ....! 9 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اردیبهشت، ۱۳۹۲ فـاجـــعـه اینجـاست کـه چشــم هایم دیـگر بـا مـن و بغــض هایـم نـمی سـازنـد...! 10 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اردیبهشت، ۱۳۹۲ دلتنگی عوارض ِ اینـ راهی است که میروم !! 9 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اردیبهشت، ۱۳۹۲ من سازم ناکوک شده.... سبب را در حس و حالم جستم.. پیدا نکردم! انگاری سوراخ شده جیبِ احساسم.. به طور مرموزی افتاده سبب ناکوکی ام! 7 لینک به دیدگاه
!BARAN 4887 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اردیبهشت، ۱۳۹۲ به قدري دوستت دارم كه گاهي قلبم مي گيرد و نمي دانم چه خاكي به سرم بريزم. بيش از توانم دوستت دارم! اشتفان تسوایگ (عکس زیر خودکشی تسوایگ و همسرش در آغوش یکدیگر) +بیش از توانم دوستت دارم...... 10 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اردیبهشت، ۱۳۹۲ من با تو احساسم را کشف می کنم و به آن معنی می دهم ! تو تجسّم خیال منی که نفس می کشد راه می رود و مرا به جاهائی می برد که هر گز نرفته ام و کارهائی می کنم که هرگز نکرده ام ! پرویز صادقی 9 لینک به دیدگاه
!BARAN 4887 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اردیبهشت، ۱۳۹۲ کجا را بگردم تا پیدایت کنم ای گم شده ی همیشه ی من ! وقتی که از روز اول تو را نداشته ام از کجا بدانم که تو گمشده ای یا من ! چه کسی ما را پیدا خواهد کرد ؟ چه کسی هر دوی ما را از این تنهایی رها خواهد ساخت ؟! از : م . محمدی مهر 8 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت، ۱۳۹۲ تمام خستگی هایت را یکجا میخرم!!! تو فقط قول بده… صدای خنده هایت را به کسی نفروشی…!!! 7 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت، ۱۳۹۲ صدای نفسهایت مرا می برد به عالم شعر . می برد تا " رحم کن ای نفس " جبران می برد تا " بوسه " ی فروغ می برد تا " ای نوش کرده نیش را ، بی خویش کن با خویش را " مولانا می بینی ... یک نفست مرا تا کجاها می برد ...! 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اردیبهشت، ۱۳۹۲ لعنت به تو که بی رحم ترین سلاح ِ کشتار ِ جمعی ِ دنیا چشم ِ توست لعنت به تو که نفرینی ترین بوسه ی جهان را داری لعنت به تو که وقتی عاشق می شوی به خودت هم رحم نمی کنی و نفرین به من که در برابر ِ همه ی اینها تاب می آورم ما شیطانی ترین سرنوشتِ عاشقانه را به خدا تحمیل کرده ایم افشین یدالهی 7 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 اردیبهشت، ۱۳۹۲ حس ام خواستنی ست بانو... اما شرط لازم دارد... با تو بودن.... 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 خرداد، ۱۳۹۲ یکی زیر یکی رو دستهایمان؛ زیباترین بافتنی دنیا سارا شاهدی 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۲ خواب آلوچه دیدم!... سرخ بود...بعد زرد شد.... خواب هایم هم به حالِ پریشانم معترفند... 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 خرداد، ۱۳۹۲ محبوب من حواس ندارد ... پاهایش را روی مین جا گذاشته است ، و دلش را گوشه ي دل من ! محبوب گوشه دل من ... محبوب کم حواس من ... وقتی حافظه جهان کمتر از حواس توست ، بیا برویم در جزیره ای که ساکنانش فقط من و تو باشیم ... توموهای مرا ببافی من جوراب پشمی ترا بشکافم و هردو لبخند بزنیم نسرین بهجتی 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 خرداد، ۱۳۹۲ خیلیها خود را برای جنگ آماده می کنند. لازم است. دیگران خود را برای جهان آماده میکنند، ضروری است. بعضیها خودشان را برای مرگ آماده میکنند طبیعی است. تو خودت را برای عشق آماده میکنی و چقدر بیدفاعی در برابر جنگ، در برابر جهان، در برابر مرگ. هلنا کوردهرو 7 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 خرداد، ۱۳۹۲ حرف نمی زنم... سکوت می کنم... سکوتم معنا می شود به راز.... من مظنونم به مرموز بودن.... این ها همه برای هیچ...یعنی سکوت... 4 لینک به دیدگاه
!BARAN 4887 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 خرداد، ۱۳۹۲ حالا که رفته ای ، دلم بیشتر از همیشه میتپد برای تو . انگار که عشق با رفتنت تازه جان گرفته است . (کامران فریدی) 2 لینک به دیدگاه
!BARAN 4887 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 خرداد، ۱۳۹۲ رفتی درست زمانی که دوست داشتنت را اعتراف کردم و هنوز مانده ام چرا همه معشوقها میروند به راهی -به امید کسی -که شاید قرار نیست اصلا باشد برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 خرداد، ۱۳۹۲ خدايا مي بيني؟ حالا كه پر از حرفيم ديگر زنگ انشاء نداريم...! 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده