رفتن به مطلب

حس مرموز...


ارسال های توصیه شده

من کنار آمده ام با رفتن تو در اوج دلبستگی ام...

 

نمی دانم فقط جایِ دلبستگی چه حسی جایگزین شد؟!

 

رمز و رازی دارد این حس مرموز!

 

آری...حسی مرموز نام حس جدیدم شده...

 

مُهر می کنم بر پیشانی...

 

اینبار که از کنارم گذشتی...نگاهی به پشانی ام کن..:icon_redface:

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 627
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

 

 

دلتنگی خوشه ی انگور ِ سیاه است.

لگد کوبش کن.

لگد کوبش کن.

بگذار ساعتی سربسته بماند،

مستت می کند اندوه...

لینک به دیدگاه

[h=2]icon1.png[/h]

دَمــَــش گـــَــرمـ ...

 

بـــاران را مــےگـــويـــــَــمــ

 

بـــه شـــانـــہ امـ زد وگــُـفــــت :

 

خــَـســتـــہ شُــــدے..

 

امــــروز را تــُــو اســـتـــراحــَـت کـــُـن...

 

مـَــن بـــه جــــايـــَـت مـــے بـــارَمـ....

 

 

لینک به دیدگاه

دلم را جایی جا گذاشته ام... جایی شبیه....نگاه

تــــــ ــــــو

!!!

 

شايد هم جايي شبيه...خيال

تـــــــ ــو

!!!

 

خوا

بت

را دیده ام

 

و

تو

بی خبر!!!

لینک به دیدگاه

بـیـایـیـد

 

 

شـمـاره کـنـیـد

 

زخـمـهــای پـشـت مــرا

 

بــه شـمــار ِ دوسـت هـای مـن مـی رســد!!

 

بــبــخــشــیــد

 

اگــر بــرای دوسـتــی تـان جـایـی نــیـسـت!!

لینک به دیدگاه

بـِزَن روزگـار ...!

 

دلواپـَسی هایـَم را رها میکـَنم

 

تا برقـصم برایـت

 

بـه سازت ...

 

او که مرا وِل کـَرد ...

 

اما ...

 

شـاید " تـو " ...

 

مستــِ نِگـ ـاهـَم شـَوی ...

لینک به دیدگاه

کاش چون پاییز بودم ، کاش چون پاییز بودم

کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم

برگهای آرزوهایم یکایک زرد میشد

آفتاب دیدگانم سرد میشد

آسمان سینه ام پر درد می شد

ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ میزد

اشکهایم همچو باران

دامنم را رنگ می زد

وه ، چه زیبا بود اگر پاییز بودم

وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم

شاعری در چشم من می خواند ، شعری آسمانی

در کنار قلب عاشق شعله میزد

در شرار آتش دردی نهانی

نغمه من ...

همچو آوای نسیم پر شکسته

عطر غم می ریخت بر دلهای خسته

پیش رویم

چهره تلخ زمستانی جوانی

پشت سر

آشوب تابستان عشقی ناگهانی

سینه ام

منزلگه اندوه و درد و بدگمانی

کاش چون پاییز بودم ، کاش چون پاییز بودم

لینک به دیدگاه

بعد از تو من می‌مانم

 

و

 

خاطراتی که هیچ‌وقت با تو نداشتم !

 

خاطراتی دونفره با خودم تنها !

 

بعد از تو ...

 

برای خواب سراغ دیازپام می‌روم

 

صبح‌ها زود از خواب بیدار می‌شوم

 

و ...

 

برای صبحانه چای دم نمی‌کنم

 

بعد از تو خودم را هم فراموش می‌کنم ...

 

من ... دلم ... « تو » می خواهد

 

 

رضا نمازی

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...