sepide1990 1242 ارسال شده در 28 شهریور، 2010 يه بار تنها جوري كه تونستم به معشوقم بگم دوسش دارم با اين شعر بود ارزويم اين است, نطراود اشك از جشمان تو هرگز, مگر از شوق زياد. نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز و به اندازه ي هر روز,تو عاشق باشي عاشق انكه تو را مي خواهد و به لبخند تو از خويش رها مي گردد و تو را دوست بدارد به همان اندازه كه دلت ميخواهد... ياد اون موقع ها افتادم كه جقدر سختي كشيدم 4
خاله 3004 ارسال شده در 29 شهریور، 2010 نوروز به نوروز کهنه تر می شوند و ارزشمند تر شراب های ناب و سیر ترشی های زیر زمین مادربزرگ نوروز به نوروز کهنه تر می شوند و بی قدرتر حرمت باران ها و واژه هایی از قبیل دوستت دارم! 4
ruya 499 ارسال شده در 29 شهریور، 2010 وقتی که تو را دوست می دارم بارانی سبز می بارم بارانی آبی بارانی سرخ بارانی از همه رنگ. از مژگانم گندم می رویید انگور انجیر ریحان و لیمو. وقتی که تو را دوست می دارم ماه از من طلوع می کند و تابستانی زاده می شود گنجشگان مهاجر باز می آیند و چشمه ها سر شار می شوند. وقتی به قهوه خانه می روم دوستانم گمان می کنند که بوستانم! 1
ruya 499 ارسال شده در 29 شهریور، 2010 بال من مال تو... فرصت پرواز من پیشکش خنده خوشحال تو می پری شاد شاد می شوی غرق نفس های باد می رود از خاطرت یاد من و قصه بی بالی ام من ولی یاد تو می افتم و خوشحالی ات غصه فراموش دلم می شود وقت تماشای سبکبالی ات 6
تک ستاره 524 ارسال شده در 30 شهریور، 2010 شاگردی از استادش پرسید ((عشق چیست))؟ استاد در جواب گفت به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم زار به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی. شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید ((چه آوردی))؟ و شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ !هرچه جلو می رفتم خوشه های پر پشت تر می دیدم و به امید پر پشت ترین ان ها تا انتهای گندم زار رفتم. استاد گفت عشق یعنی همین! شاگرد پرسید پس ((ازدواج چیست))؟ استاد به سخن آمد که به جنگل برو و بلندترین و زیباترین درخت را بیاور. اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی. شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت. استاد پرسید ((چه شد))؟ او در جواب گفت به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم انتخاب کردم .ترسیدم که اگر جلو بروم باز هم دست خالی برگردم. استاد گفت ((ازدواج یعنی همین)) 5
تک ستاره 524 ارسال شده در 30 شهریور، 2010 یک نفر هست! مهربانم ,ای خوب ! یاد قلبت باشد , یک نفر هست که اینجا بین آدمهایی , که همه سرد و غریبند باتو تک و تنها به تو می اندیشد و کمی دلش از دوری تو دلگیر است... مهربانم ای خوب! یاد قلبت باشد,یک نفر هست که چشمش به رهت دوخته بر در مانده و شب و روز دعایش این است , زیر این سقف بلند, هر کجایی هستی , به سلامت باشی و دلت همواره , مهو شادی و تبسم باشد... مهربانم ای خوب! یاد قلبت باشد یک نفر هست که دنیایش را همه ی هستی و رویایش را, به شکوفایی احساس تو پیوند زده مهربانم ای خوب! یک نفر هست که با تو تک و تنها , با تو پر اندیشه و شعر است و شعور! پر احساس و خیال است و سرور! مهربانم !این بار , یاد قلبت باشد یک نفر هست که با تو به خداوند جهان نزدیک است و به یادت هر صبح , گونه سبز اقاقی ها را از ته قلب و دلش می بوسد و دعا می کند این بار که تو با دلی سبز و پر از آرامش , راهی خانه خورشید شوی و پر از عاطفه و عشق و امید به شب معجزه و آبی فردا برسی... 8
lovestory 995 ارسال شده در 3 مهر، 2010 می خوام که با هر نفسم بگم تویی هم نفسم بغض تو رو داد بزنم ... بگم تویی هر نفسم میخوام که با ترانه هام قفل سکوتو بشکنم تو هم صدامو بشنوی .. منم صداتو بشنوم میخوام بگم تو بهترین ستاره بخت منی میخوام بگم که خواستمت ... تموم دنیای منی میخوام که هر شب واسه تو ستاره هارو بشمرم ماه و ستارم واسه چی هر چی تو گفتی بشمرم می خوام که بغض سینمو درد تو درمون بکنه دردمو درمون نکنه .... شاید که آرومم کنه می خوام که با برق نگات ... خورشیدو ویرون بکنم میخوام که با بغض صدات ... دردو پریشون بکنم میخوام بگم عزیز من صبر و قرار من تویی صبر و قرار تو منم عمر و نیاز من تویی می خوام که خواستن تو رو با گریه فریاد بزنم عشق ونیاز این دل و تو سینه فریاد بزنم می خوام بگم دوست دارم تموم حرفام همینه بگم فقط تو رو دارم تموم حرفام همینه 5
MEMOLI 8954 ارسال شده در 3 مهر، 2010 تو گريستی به خاطر شب ... اکنون شب فرا رسيده است ... پس در تاريکی گريه کن ...! 4
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 4 مهر، 2010 هر چي آرزوي خوبه مال تو هر چي كه خاطره داري مال من اون روزاي عاشقونه مال تو اين شباي بيقراري مال من منم و حسرت با تو ما شدن توئي و بدون من رها شدن 3
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 4 مهر، 2010 جاودانه ترين ترنم را، عاشقانه رهسپار كويت خواهم كرد ،شباهنگام با نسيم، تا با عشق بياويزد سحرگاهان در نگاهت و بخواند از نگاه مستت شور انگيز ترين شور را و بنوازد دوباره بر من طنين نگاهت را و آنگاه لبريز شوم از تو در واپسين لحظه ... 3
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 4 مهر، 2010 كي رفته اي ز دل كه تمنا كنم تو را كي بوده اي نهفته كه پيدا كنم تو را غيبت نكرده اي كه شوَم طالب حضور پنهان نگشته اي كه هويدا كنم تو را با صد هزار جلوه برون آمدي كه من با صد هزار ديده تماشا كنم تو را 2
DCBA 8191 ارسال شده در 4 مهر، 2010 قاصدک غم دارم غم آوارگی و دربدری......غم تنهایی و خونین جگری قاصدک وای به من.... همه از خویش مرا می رانند همه دیوانه و دیوانه ترم می خوانند مادر من غم هاست......مهد و گهواره ی من ماتم هاست قاصدک دریابم! روح من عصیان زده و طوفانیست .....آسمان نگهم بارانیست قاصدک غم دارم.....غم به اندازه سنگینی عالم دارم غم من صحراهاست....افق تیره او ناپیداست قاصدک دیگر از این پس منم و تنهایی .....و به تنهایی خود در هوس عیسایی و به عیسایی خود منتظر معجزه ای ،غوغایی قاصدک حال گریزش دارم می گریزم به جهانی که در آن پستی نیست .....پستی و مستی و بد مستی نیست می گریزم به جهانی که مرا ناپیداست شاید آن نیز فقط یک رویاست ..... 1
هوتن 15061 ارسال شده در 5 مهر، 2010 اونی که میخواستی تو غبارا گم شد مرغی شد و پشت حصارا گم شد اسم تو رو رو بال مرغا نوشت رو کنده ی سبز درختا نوشت یه روز که بارون میومد بهش گفت یه روز دیگه رو موج دریا نوشت دریا با موجاش اون رو از خودش روند مرغ هوا گم شد و اون رو گریوند باد اومد و تو جنگلها قدم زد اسم تو رو از همه جا قلم زد ببین جدایی چه به روزش آورد چه سرنوشتی که براش رقم زد… برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5
آرماندیس 4786 مالک ارسال شده در 8 مهر، 2010 با روياي ِدوست داشتنات به خواب ميروم، و در ساعت ِ دوستم نداشتنهاي تو بيدار ميشوم... 4
آرماندیس 4786 مالک ارسال شده در 8 مهر، 2010 تو بوي سيگار ميدي يا اين سيگارا بوي ِ تو مي دن؟ به هر حال بوي ِ خوبيه! 4
ارسال های توصیه شده