رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

شهرسازي معماري نيست. شهرسازي عمران نيست. شهرسازي اقتصاد نيست. شهرسازي جامعه شناسي نيست. كه البته همه اين ها هست و چيزهاي ديگر هم هست.

ميوه يك درخت خاك و آب و نور نيست.

icon_gol.gif

لطفا درك خود را از شهرسازي بنويسيد.
icon_gol.gif

a063.gifa063.gifa063.gifa063.gifa063.gifa063.gifa063.gif

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 338
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

شهرسازي علمي است كه اخيرا ايجاد شده اما برخي عقيده دارند كه هنرشهرسازي همزمان با پيدايش انسان آغاز شده است.(آندره گوتن، شهرسازي در خدمت انسان)

لینک به دیدگاه

مجموعه روشها و تدابيري كه متخصصين امور شهري به وسيله آن شهرها را بهتر ميسازند، به شهرسازي يا علم تنسيق شهرها شهرت دارد. (شيعه، مقدمه اي بر برنامه ريزي شهري)

لینک به دیدگاه

نكته:

با توجه به باز شدن مباحث مختلف در دل مبحث اصلي تاژيك براي هر مبحث تاپيك جداگانه اي باز شد ولي با توجه به اينكه اين مباحث در دل همديگه ايجاد شدند پست ها منتقل نميشوند

زيبايي در شهرسازي

هويت شهري

فضاي شهري

لینک به دیدگاه

شهرسازان کسانی نیستند که به زندگی شهر شکل می بخشند و آن را تنظیم می کنند بلکه جانمای آنرا از افراد بازاریاب دیکته می کنند(نگاه به شهرسازی دوران مدرنیسم). " راب کریر،فضای شهری "

لینک به دیدگاه
هدف شهرسازی:اوتوپیا؟

 

اینکه هدف شهرسازی رو خلق اوتوپیا یا مدینه فاضله بدونیم اشتباهه.بعضی از معماران و طراحان ایده آل گرا در دست نوشته ها و طراحیحاشون آرمانشهرها رو بیان کردند و ترسیمشون نمودند ولی شهرساز امروزی میداند و درک میکند که خلق اتوپیا امکان پذیر نیست و در واقع اینکه میداند هیچ کدوم از آن طرحها قابل اجرا نیست.

شهرساز واقعی با واقعیتها سر و کار دارد نه تخیلات بزرگ. وی کاستی ها و کمبود ها را میبیند و با استفاده از توان و امکانات موجود سعی در بهبود آنها و همچنین نوآوریهای خاص منطبق با هویت و فرهنگ جامعه هدف نماید.

لینک به دیدگاه
اینکه هدف شهرسازی رو خلق اوتوپیا یا مدینه فاضله بدونیم اشتباهه.بعضی از معماران و طراحان ایده آل گرا در دست نوشته ها و طراحیحاشون آرمانشهرها رو بیان کردند و ترسیمشون نمودند ولی شهرساز امروزی میداند و درک میکند که خلق اتوپیا امکان پذیر نیست و در واقع اینکه میداند هیچ کدوم از آن طرحها قابل اجرا نیست.

شهرساز واقعی با واقعیتها سر و کار دارد نه تخیلات بزرگ. وی کاستی ها و کمبود ها را میبیند و با استفاده از توان و امکانات موجود سعی در بهبود آنها و همچنین نوآوریهای خاص منطبق با هویت و فرهنگ جامعه هدف نماید.

مرسی از اینکه سر این بحثو باز کردی

خب همونطوری که خودتم گفتی این هدف شهرسازیه یعنی در واقع تمام تلاش هرشهرساز و اینکه شهرسازی به صورت یه علم در بیاد برای رفاه شهرنشینان اون چیزی بود که تو رویا ها و تصورات شهرسازا مبنی بر خلق محیطی عاری از ظلم و فساد و فقر و .... به طور کلی یک ایده ال همه جانبه شکل گرفت حال اینکه چقد موفق شدن یا اینکه اصلا این عملی هست یا نه یه بحث کاملا جداست

شهرسازی مگه غیر از این که رفاه شهروندان رو فراهم کنه به وجود اومد.بعدها این وسط فقط مسیر بود که عوض شد حالا اینکه چرا مسیر عوض شده نمیخوایم اینجا بهش بپردازیم (شتاب شهرنشینی و .....)ولی هدف همونی باقی موند که بوده شهرسازی واقع گرا در واقع یه اعترافه به مشکلات پیش اومده تو این مسیر ولی این مسیر یه هدفیو دنبال میکنه بالاخره:w16:

لینک به دیدگاه
مرسی از اینکه سر این بحثو باز کردی

خب همونطوری که خودتم گفتی این هدف شهرسازیه یعنی در واقع تمام تلاش هرشهرساز و اینکه شهرسازی به صورت یه علم در بیاد برای رفاه شهرنشینان اون چیزی بود که تو رویا ها و تصورات شهرسازا مبنی بر خلق محیطی عاری از ظلم و فساد و فقر و .... به طور کلی یک ایده ال همه جانبه شکل گرفت حال اینکه چقد موفق شدن یا اینکه اصلا این عملی هست یا نه یه بحث کاملا جداست

شهرسازی مگه غیر از این که رفاه شهروندان رو فراهم کنه به وجود اومد.بعدها این وسط فقط مسیر بود که عوض شد حالا اینکه چرا مسیر عوض شده نمیخوایم اینجا بهش بپردازیم (شتاب شهرنشینی و .....)ولی هدف همونی باقی موند که بوده شهرسازی واقع گرا در واقع یه اعترافه به مشکلات پیش اومده تو این مسیر ولی این مسیر یه هدفیو دنبال میکنه بالاخره:w16:

دقیقا و هدف هر شهرساز واقعی همانطور که خودت اشاره کردی اینه که رفاه شهر نشینان را فراهم کند.به هر حال مخیطی عاری از ظلم و فساد و فقر خیلی مارکسیتیه و تا کنون غیر قابل اجرا بوده است.ولی میتوان با کارشناسی دقیق و اجرای اصول و ارائه راهکارها تا حد توان اجرایی شهرساز اثرات آنها را در فضای شهری کاهش داد.

لینک به دیدگاه
دقیقا و هدف هر شهرساز واقعی همانطور که خودت اشاره کردی اینه که رفاه شهر نشینان را فراهم کند.به هر حال مخیطی عاری از ظلم و فساد و فقر خیلی مارکسیتیه و تا کنون غیر قابل اجرا بوده است.ولی میتوان با کارشناسی دقیق و اجرای اصول و ارائه راهکارها تا حد توان اجرایی شهرساز اثرات آنها را در فضای شهری کاهش داد.

خب پس میشه قبول کرد که اتوپیا هدف شهرسازیه

هدف ثابته اینکه چقد از اون هدف محقق بشه بستگی به توان علمی و اجرای و میزان فعالیتی میشه که واسه رسیدن به اون انجام میشه

لینک به دیدگاه

خب منم راستش موافق نیستم که بگیم اتوپیا هدف شهرسازیه.

همونطور که اسمش روشه، آرمانشهر یعنی آرمان های شهرسازاس.

هدف ها معمولاً چیزای واقعی هستن که دست یافتنین.

 

یه شهرساز تو طرح ها و کارای خودش اهدافی رو تعیین نمیکنه که میدونه بهش نمیرسه، اهدافی رو تعیین میکنه که مطابق واقعیته.

لینک به دیدگاه

سلام دوستان و شرمنده از غيبتم

هدف آرماني همه شهرسازا بلكه همه انسانها آرمانشهر است كه در اين دنيا با توجه مه محدوديتهاي موجود در دنيا ممكن نيست. اما عموما منظور از هدف چيزي است كه قابل دسترسي باشد. پس از اين حيث كه آرمانشهر قابل دسترسي نيست به عنوان هدف نميتوان مطرح نمود.

هدف اصلي در شهريازي و هنر ساختن شهر ايجاد محيطي آرام و امن و .... براي شهروندان است. البته اين اهداف نيز در حد كمالشان همومن آرمانشهر ميشه كه قابل دسترس نيست اما با كمي كوتاه آمدن از هر يك از اهداف آرماني ميتوان اهدافي واقعي و قابل دسترس داشت. خلاصه بگم اگه قراره شهرسازي كنيم بايد از آرماني بودن اهداف فاصله بگيريم.

مثلا توي يه طرحي پس از شناخت و تحليل وضع موجود وقتيچشم انداز و اهداف مينويسيم خيلي از اهداف رو ازش ميگذريم تا اهداف مهمتر را اجرا كنيم. هميشه بايد براي اهداف اولويت بندي نمود چون امكان رسيدن به همه نيست. حتي در خصوص يك هدف خاص هم بايد كمي از توقعات كاست و كمي كوتاه آمد تا هدف دسترس پذير گردد.

شهرسازي هنر ساختن شهر با كمك امكانات و محدوديتهاست. اين تعريف شخصي و تجربي بود حتما نقدش كنيد.

لینک به دیدگاه
سلام دوستان و شرمنده از غيبتم

هدف آرماني همه شهرسازا بلكه همه انسانها آرمانشهر است كه در اين دنيا با توجه مه محدوديتهاي موجود در دنيا ممكن نيست. اما عموما منظور از هدف چيزي است كه قابل دسترسي باشد. پس از اين حيث كه آرمانشهر قابل دسترسي نيست به عنوان هدف نميتوان مطرح نمود.

هدف اصلي در شهريازي و هنر ساختن شهر ايجاد محيطي آرام و امن و .... براي شهروندان است. البته اين اهداف نيز در حد كمالشان همومن آرمانشهر ميشه كه قابل دسترس نيست اما با كمي كوتاه آمدن از هر يك از اهداف آرماني ميتوان اهدافي واقعي و قابل دسترس داشت. خلاصه بگم اگه قراره شهرسازي كنيم بايد از آرماني بودن اهداف فاصله بگيريم.

مثلا توي يه طرحي پس از شناخت و تحليل وضع موجود وقتيچشم انداز و اهداف مينويسيم خيلي از اهداف رو ازش ميگذريم تا اهداف مهمتر را اجرا كنيم. هميشه بايد براي اهداف اولويت بندي نمود چون امكان رسيدن به همه نيست. حتي در خصوص يك هدف خاص هم بايد كمي از توقعات كاست و كمي كوتاه آمد تا هدف دسترس پذير گردد.

شهرسازي هنر ساختن شهر با كمك امكانات و محدوديتهاست. اين تعريف شخصي و تجربي بود حتما نقدش كنيد.

 

گرچه رسیدن به یک آرمانشهر یک غیرممکنه.

اما ما توی طراحی شهری یه چیزی داریم به نام چشم انداز که بعد از تدقیق اهداف کلی مون شروع میکنیم خودمون رو تصور کردن توی یک شرایط آرمانی. در واقع یک اسکیسی میزنیم که آرمانی ترین شرایطو توش در نظر میگیریم. و یه توضیح مختصر دو سه پاراگرافی میدیم از ائن چیزی که دوست داریم بهش برسیم . بهش میگن : طوفان ذهنی.

آرمانی فکر کردن همیشه بد نیست و حتی مرحله ای از طراحی شهری هم هست!

 

ر.ک به تکنیک چشم انداز سازی در طراحی شهری از کوروش گلکار، صفه.

لینک به دیدگاه
گرچه رسیدن به یک آرمانشهر یک غیرممکنه.

اما ما توی طراحی شهری یه چیزی داریم به نام چشم انداز که بعد از تدقیق اهداف کلی مون شروع میکنیم خودمون رو تصور کردن توی یک شرایط آرمانی. در واقع یک اسکیسی میزنیم که آرمانی ترین شرایطو توش در نظر میگیریم. و یه توضیح مختصر دو سه پاراگرافی میدیم از ائن چیزی که دوست داریم بهش برسیم . بهش میگن : طوفان ذهنی.

آرمانی فکر کردن همیشه بد نیست و حتی مرحله ای از طراحی شهری هم هست!

 

ر.ک به تکنیک چشم انداز سازی در طراحی شهری از کوروش گلکار، صفه.

كاملا موافقم. خدمت جناب گلكار هم ارادت داريم. به خصوص خيلي از كارفرماها از استناد به بيانات اشون خرسند ميگردند.

چشم انداز رو توي اغلب طرحها و پروژه هاي شهر سازي مينويسن. حتي توي خيلي از پروژه هاي برنامه ريزي هم نوشته ميشه و البته كاملا آرماني است مثلا در طرح جامع تهران هم براي تهران چشم انداز نوشته شد. اما پس از آن كه اهداف ، سياست و راهبرد رو از دل چشم انداز بيرون مياريم كاملا رنگ واقعيت گرايي و اجراشدني پيدا ميكنن. بحث ما هم برسر هدف بود.

لینک به دیدگاه

خب از همه ی دوستان متشکرم ولی یه اشتیباهی که دوستان دارن میکنن اینه که ما داریم میگیم هدف خود رشته ی شهرسازی رسیدن به آرمان شهره (که الان ممکنه باتوجه به امکانات موجو نشه حتی فکرشم کرد ولی آیا آینده هم اینجوریه؟) نه شهرسازا

شهرسازا با توجه به مقتضیات و امکانات مرحله یا برهه ی زمانی که هستن طراحی میکنن که ممکنه طرحاشون تا 2 سال آینده هم جواب نده چه برسه به اینکه بخواد به آرمانشهر برسه

ما اینجا بحثمون سر هدف شهرساز نبود که هدف علم شهرسازی بود (اصلا کلمه ی اتوپیا از کجا میاد)مگه کارتون مورچه ای به نام زینک و ندیدین؟:ws3:

لینک به دیدگاه
خب از همه ی دوستان متشکرم ولی یه اشتیباهی که دوستان دارن میکنن اینه که ما داریم میگیم هدف خود رشته ی شهرسازی رسیدن به آرمان شهره (که الان ممکنه باتوجه به امکانات موجو نشه حتی فکرشم کرد ولی آیا آینده هم اینجوریه؟) نه شهرسازا

شهرسازا با توجه به مقتضیات و امکانات مرحله یا برهه ی زمانی که هستن طراحی میکنن که ممکنه طرحاشون تا 2 سال آینده هم جواب نده چه برسه به اینکه بخواد به آرمانشهر برسه

ما اینجا بحثمون سر هدف شهرساز نبود که هدف علم شهرسازی بود (اصلا کلمه ی اتوپیا از کجا میاد)مگه کارتون مورچه ای به نام زینک و ندیدین؟:ws3:

وحيد جونم جسارتا به نظر من ميتونيم بگيم هدف آرماني شهرسازي رسيدن به آرمانشهر هست اما هدف نيست. همانطور كه گفتم تفاوتهايي بين "هدف آرماني" و "هدف" است. و همونطور كه گفتم اين دنيا به علت محدوديتهايي كه داره امكان رسيدن به آرمانشهر نيست. اين محدوديتها بيشتر به عليت مادي بودن دنيا است.

راستش من اون كرتون رو نديدماما در خصوص هدف علم شهرسازي هم همون دو تقسيم بندي كه گفتم را قبول دارم. البته اين نظر منه كه هيچ دليلي بر قطعي بودنش نيست. خوش حال ميشم كه بتوني مجابم كني كه هدف علم شهر سازي آرمانشهر هستش:a030:

لینک به دیدگاه
خب از همه ی دوستان متشکرم ولی یه اشتیباهی که دوستان دارن میکنن اینه که ما داریم میگیم هدف خود رشته ی شهرسازی رسیدن به آرمان شهره (که الان ممکنه باتوجه به امکانات موجو نشه حتی فکرشم کرد ولی آیا آینده هم اینجوریه؟) نه شهرسازا

شهرسازا با توجه به مقتضیات و امکانات مرحله یا برهه ی زمانی که هستن طراحی میکنن که ممکنه طرحاشون تا 2 سال آینده هم جواب نده چه برسه به اینکه بخواد به آرمانشهر برسه

ما اینجا بحثمون سر هدف شهرساز نبود که هدف علم شهرسازی بود (اصلا کلمه ی اتوپیا از کجا میاد)مگه کارتون مورچه ای به نام زینک و ندیدین؟:ws3:

درسته که هر شهرساز در ذهنیت خودش آرمانشهری رو ساخته و پرداخته میکند ولی همانطور که شیخ عزیز اشاره کرد محدودیت های اجرایی در دنیای واقعی اجازه اجرایی شدن آنرا نمیدهد به هر حال در فرآیند طراحی و ساخت آرمانشهر به جز عنصر کالبد شهر وجود شهروندانی آرمان اندیش نیز نیاز است که علم روانشناسی اعتقاد دارد به علت ذات متفاوت انسانها ایجاد چنین فضای تعاملی انسانی ممکن نمی باشد.همانطور که شهر ساز به کالبد شهری به عنوان فضا و منظر شهری میپردازد باید به شهروندان نیز به عنوان کاربران این فضا نیز بنگرد که علم جامعه شناسی شهری بر همین اساس بوجود آمده است . پس حتی اگر بتوان شهری آرمانی از لحاظ کالبدی ساخت ( که این موضوع تاکنون محقق نگشته ) از لحاظ شهروندی نمیتوان چنین شهری را بوجود آورد لذا بهتره به جای پرداختن به افکاری اتوپیایی به دنیای واقعی وارد شیم و همانطور که تیتر تاپیک هست به صورت حرفه ای به واقعیت های شهرسازی بپردازیم. البته منظورم این نیست که ایده ها و افکار آرمانی را دور بریزیم بلکه با توجه به واقعیات و محدودیتهای اجرایی به بهترین نحو آنها را در پروژه ها وارد کنیم .

 

در مورد کارتونی که وحید عزیز بهش اشاره کرد یک عده مورچه نظامی با استفاده از نیروی کار مورچه های کارگر و ضعیفتر سعی در ایجاد دنیایی بهتر برای مورچه ها دارند و در پایان نیز قصد دارند که تمام مورچه های ضعیفتر را نابودکنند تا فقط نژاد قویتر باقی بماند ولی یک مورچه کارگر به نام زی نقشه های آنها را در لحظه آخر با متحد کردن همه مورچه ها بر هم میزند.

من متوجه نشدم که موضوع این کارتون چه ارتباطی به موضوع بحث داشت:ws52: چون بیش از آنکه به اتوپیایی عمومی بر گرفته از انسانیت و اخلاقیات اشاره داشته باشه به اتوپیایی با افکار فاشیستی و برده داری پرداخته بود که چگونه تحقق پیدا نکرد.:banel_smiley_4:

لینک به دیدگاه

درسته که هر شهرساز در ذهنیت خودش آرمانشهری رو ساخته و پرداخته میکند ولی همانطور که شیخ عزیز اشاره کرد محدودیت های اجرایی در دنیای واقعی اجازه اجرایی شدن آنرا نمیدهد به هر حال در فرآیند طراحی و ساخت آرمانشهر به جز عنصر کالبد شهر وجود شهروندانی آرمان اندیش نیز نیاز است که علم روانشناسی اعتقاد دارد به علت ذات متفاوت انسانها ایجاد چنین فضای تعاملی انسانی ممکن نمی باشد.همانطور که شهر ساز به کالبد شهری به عنوان فضا و منظر شهری میپردازد باید به شهروندان نیز به عنوان کاربران این فضا نیز بنگرد که علم جامعه شناسی شهری بر همین اساس بوجود آمده است . پس حتی اگر بتوان شهری آرمانی از لحاظ کالبدی ساخت ( که این موضوع تاکنون محقق نگشته ) از لحاظ شهروندی نمیتوان چنین شهری را بوجود آورد لذا بهتره به جای پرداختن به افکاری اتوپیایی به دنیای واقعی وارد شیم و همانطور که تیتر تاپیک هست به صورت حرفه ای به واقعیت های شهرسازی بپردازیم. البته منظورم این نیست که ایده ها و افکار آرمانی را دور بریزیم بلکه با توجه به واقعیات و محدودیتهای اجرایی به بهترین نحو آنها را در پروژه ها وارد کنیم .

مرسي عزيزم خيلي نكته خوبي رو اشاره كردي.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...