ghazal1991 1818 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۱ آن یار کزو خانه ی ما جای پری بود/سر تا قدمش چون پری ازعیب بری بوددل گفت فروکش کنم این شهر به بویش/ بیچاره ندانست که یارش سفری بود تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد/تا بود فلک شیوه ی او پرده دری بود در آغـــاز محبت گـــر پشيمـــاني بگـو با من كه من هم دل ز مهرت بركنم تا فرصتي دارم لینک به دیدگاه
زوپیر71 92 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 دی، ۱۳۹۱ در آغـــاز محبت گـــر پشيمـــاني بگـو با من كه من هم دل ز مهرت بركنم تا فرصتي دارم منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن لینک به دیدگاه
فاطمه65 11 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 دی، ۱۳۹۱ نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد بختم ار یار شود رختم از اینجا ببرد لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 دی، ۱۳۹۱ نیست در شهر نگاری که دل ما ببردبختم ار یار شود رختم از اینجا ببرددر این سرای بی کسی ، کسی به دد نمیزند ...به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند لینک به دیدگاه
زوپیر71 92 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 دی، ۱۳۹۱ دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم لینک به دیدگاه
دختر اسمان 167 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۱ مقام عیش میسر نمیشود بیرنج بلی به حکم بلا بستهاند عهد الست به هست و نیست مرنجان ضمیر و خوش میباش که نیستیست سرانجام هر کمال که هست لینک به دیدگاه
زوپیر71 92 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۱ تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده ی گزند مباد لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۱ تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده ی گزند مباد دوستان در پرده میگویم سخن گفته خواهد شد به دستان نیز هم چون سر آمد دولت شبهای وصل بگذرد ایام هجران نیز هم لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۱ دوستان در پرده میگویم سخن گفته خواهد شد به دستان نیز هم چون سر آمد دولت شبهای وصل بگذرد ایام هجران نیز هم مرا به کار جهان هرگز التفات نبود رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست نخفتهام ز خیالی که میپزد دل من خمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست لینک به دیدگاه
زوپیر71 92 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۱ تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج سزد اگر همه دلبران دهندت باج لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۱ تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاجسزد اگر همه دلبران دهندت باج جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب که وضع مهر و وفا نیست روی زیبا را در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ سرود زهره به رقص آورد مسیحا را لینک به دیدگاه
...YaSss 1393 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۱ اگر بگذاريم پرواز كردن گلي خواهم شدن در گلشن شعر لینک به دیدگاه
زوپیر71 92 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۱ راست جو، راست نگر، راست گزین راست گو، راست شنو، راست نشین لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۱ راست جو، راست نگر، راست گزینراست گو، راست شنو، راست نشین نخفتهام ز خیالی که میپزد دل من خمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست چنین که صومعه آلوده شد ز خون دلم گرم به باده بشویید حق به دست شماست لینک به دیدگاه
زوپیر71 92 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۱ تو بدری و خورشید تو را بنده شده ست تا بنده ی تو شده ست تابنده شده ست لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۱ تو بدری و خورشید تو را بنده شده ستتا بنده ی تو شده ست تابنده شده ست تو خفتهای و نشد عشق را کرانه پدید تبارک الله از این ره که نیست پایانش جمال کعبه مگر عذر ره روان خواهد که جان زنده دلان سوخت در بیابانش 1 لینک به دیدگاه
ali6668 1159 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۱ شمع محفل نشدی درس ز پروانه بگیر تا بسوزد همه هستی بیا نار اینجاست لینک به دیدگاه
زوپیر71 92 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۱ تو هر چه بپوشی به تو زیبا گردد گر خام بود اطلس و دیبا گردد لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۱ دارم از زلف سياهش گله چندان كه مپرس آنچنان زو شده ام بي سر و سامان كه مپرس لینک به دیدگاه
زوپیر71 92 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۱ سودای توام بی سر و بی سامان کرد عشق تو مرا زنده ی جاویدان کرد لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده