meysam62 4529 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۱ رنگ چشمت رنگ دریاست سینه من دشت غمها یادم اید زیر باران باتو بودم با تو تنها با تو تنها 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۱ آفاق پوشیده از فر بیخویشی است و نوازش ای لحظه های گریزان صفای شما باد دمتان و ناز قدمتان گرامی ، سلام ! اندر آیید این شهر خاموش در دوردست فراموش جاوید جای شما باد مهدی اخوان ثالث 1 لینک به دیدگاه
meysam62 4529 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۱ دل به پیغام وفا هر کس که میآرد ز یار میدهم تسکین و میدانم که حرف یار نیست 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۱ تا نهان سازم از تو بار دگر راز این خاطر پریشان را میکشم بر نگاه ناز آلود نرم و سنگین حجاب مژگان را دل گرفتار خواهشی جانسوز از خدا راه چاره می جویم پارسا وار در برابر تو فروغ فرخزاد 3 لینک به دیدگاه
meysam62 4529 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ دوری از تو قسمت ما شد خدا داند چرا اشک و آه و ناله و ماتم یار ما شد خدا داند چرا 2 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ امیدم به بخشایش توست بس به چیزی دگر نیستم دسترس 2 لینک به دیدگاه
MS-engineer 215 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ سبک مغزی کز اسباب جهان بر خویش می بالد چو حمالیست کز بار گران بر خویش می بالد 1 لینک به دیدگاه
sezavar_r 61 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ دوش وقت سحر از قصه نجاتم دادند وندران ظلمت شب آب حیاتم دادند 2 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ دوش دیدم که ملایک در می خانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند 2 لینک به دیدگاه
sezavar_r 61 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ دل و دینم دل و دینم ببردست بر رو رویش بر رو رویش برو روی 2 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ یارم چو قدح به دست گیرد بازار بتان شکست گیرد 2 لینک به دیدگاه
sezavar_r 61 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ درین درگه که گه گه که که و که که شود ناگه مشو غره به امروزت که از فردا نیی آگه 1 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ همایی چون تو عالیقدر حرص استخوان تا کی دریغ آن سایه ی همت که بر نااهل افکندی 3 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ یارا یارا گاهی دل ما را به چراغ نگاهی روشن کن چشم تار دل را به دمیدن آهی روشن کن 2 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ یارا یارا گاهی دل ما را به چراغ نگاهی روشن کن چشم تار دل را به دمیدن آهی روشن کن نشست آنگهی سام با زیب و جام همی داد چیز و همی راند کام 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ من چهره ام گرفته من قایقم نشسته به خشکی با قایقم نشسته به خشکی فریاد می زنم: « وامانده در عذابم انداخته است در راه پر مخافت این ساحل خراب و فاصله است آب امدادی ای رفیقان با من.» نیما یوشیج 1 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ بوی گل و سوسن و یاسمن اید رهبر محبوب خلق از سفر آید دیو چو بیرون رود فرشته در آید 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ دهان دهکده ام صحراست می تابدم فانوس عارفانه جنون آبشار اوست پروانه ی پریدن چندین سال در شرق آبراه شمالی از پیکری به پیکر دیگر مهتاب در شناست در او قرار ندارد خاک با عطر بیکرانه ی زیتون گاهی که بی پلنگ دره های فلسطین آرام می شوند در او قرار خاک و خاطر من افسوس سال هزار و سیصد و هفتاد و چندم است محمد بیابانی 1 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ تا توانی دلی بدست آور دل شکستن هنر نمیباشد 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده