رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

دال آمد و ما هم آمدیم:w02:

 

در چمن تو می چرد آهوی دشت آسمان

گرد سر تو می پرد باز سپید کهکشان

هر چه به گرد خویشتن می نگرم درین چمن

اینه ی ضمیر من جز تو نمی دهد نشان :ws37:

 

استاد ابتهاج:ws37:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

تو اگر مانده باشی

تو اگر در خانه باشی

من فقط به خانه تو آمدم

تا بگویم

آواز را شنیدم

تمام راه

از تو می خواستم

مرا باور كنی

كه ساده هستم

تو رفته بودی

اكنون گفتم

كه تو هستی

تو اگر نبودی

نمی دانستم

كه می توانم

باران را در غیبت تو

دوست بدارم

 

احمدرضا احمدی:ws37:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

دست با دوست در آغوش نه حد من و تست

منم و حسرت بوسیدن خاک پایی

شهریارا چه غم از غربت دنیای تن است

گر برای دل خود ساخته ای دنیایی

  • Like 2
لینک به دیدگاه

درنگ لحظه ی سنگین انتظار چو كوه

به چشم خسته ی من پای درد می فشرد

تو می گریزی چونان كه آب از سر سنگ

ز سنگ لال نخیزد نه شكوه نه فریاد sigh.gif

 

یدالله رویایی:ws37:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبین

در یکتای که و گوهر یک دانه ی کیست

گفتم آه ز دل دیوانه ی حافظ بی تو

زیر لب خنده زنان گفت که دیوانه ی کیست

  • Like 2
لینک به دیدگاه

دیگر به داد گمشدگان كس نمی رسد

آن سبز جاودانه هم انگار مرده است sigh.gif

ماه جبین شكسته ی در خون نشسته را

از چارچوب منظره دستی سترده است

عشق - آتشی كه در دلمان شعله می كشید

از سورت هزار زمستان فسرده است :ws37:

 

حسین منزوی

  • Like 3
لینک به دیدگاه

من چه نویسم که در دلت بنشیند

من چه سرایم که در تو همهمه ریزد

برگ دریغی ز شاخ فکر تو افتد:ws37:

چشمه ی مهری ز سنگ چشم تو خیزد ؟

آن همه کم بود ، شعر و شور و کنایه ؟

با رگ سرد تو این ترانه چه گوید ؟

 

منوچهر آتشی:ws37:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد

چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت

آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد

  • Like 3
لینک به دیدگاه

دال دست از سر من بر نمی داره،طول می دم یکی دیگه بیاد آخرم خودم باید بگمTAEL_SmileyCenter_Misc%20(305).gif

 

در تمام طول تاریکی

سیرسیرکها فریاد زدند

ماه ای ماه بزرگ

در تمام طول تاریکی

شاخه ها با آن دستان دراز

که از آنها آهی شهوتناک

سوی بالا می رفت

و نسیم تسلیم به فرامین خدایانی نشناخته و مرموز

و هزاران نفس پنهان در زندگی مخفی خاک:ws37:

و در آن دایره سیار نورانی شبتاب

دقدقه در سقف چوبین

لیلی در پره

غوکها در مرداب

همه با هم ‚ همه با هم یکریز

تا سپیده دم فریاد زدند

ماه ای ماه بزرگ ...

 

فروغ فرخزاد:ws37:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...