شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ مرغ سحر ناله سر کن داغ مرا تازه تر کن..... 1 لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ نه درویش بی کفن در خاک رفته نه دولتمند برده یک کفن بیش 1 لینک به دیدگاه
vergil 11695 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفلها / 2 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصال رسد به دولت وصل تو کار من باصول 5 لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ لبت بدیدم و لعلم بیفتاد از چشم سخن بگفتی و قیمت برفت لولو 3 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ وصال تو ز عمر جاودان به خداوندا مرا آن ده که آن به 4 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ وصال تو ز عمر جاودان به خداوندا مرا آن ده که آن به همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی چه زیان تو را که منهم برسم به آرزویی 2 لینک به دیدگاه
meysam62 4529 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ یا رب سببی ساز که یارم به سلامت باز آید و برهاندم از بند ملامت خاک ره آن یار سفر کرده بیارید تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت 1 لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ هواي ديده طوفاني، دلم درياي محنتها گهي مي بارد اين ابر و گهي مي غرد اين دريا 2 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ ای که از کوچه معشوقه ما میگذری با خبر باش که سر میشکند دیوارش 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ شكست شكست شكست بعد از تو آن عروسك خاكی كه هیچ چیز نمیگفت هیچ چیز به جز آب آب آب در آب غرق شد بعد از تو ما صدای زنجره ها را كشتیم و به صدای زنگ كه از روی حرف های الفبا بر میخاست و به صدای سوت كارخانه های اسلحه سازی دل بستیم فروغ فرخزاد 2 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ می خواه و گل افشان کن ، از دهر چه می جویی این گفت سحر گه ، گل بلبل تو چه می گویی 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ یاد قیام و خاطره ی فریاد را بی تاب می شوند فرزندان ملت دسته های مهاجر كندوها در اهتزاز پرچم هاتان ما جمله كودكیمان را جا گذاشتیم فراریان افشان از جبه های دور بر كشتگاه نزدیك ای گام های بی مهمیز ای گام های بركت كه در میان مزرعه تاریخ جنگ را بی اعتبار كرده اید یدالله رویایی پ.ن:زدیم تو کار جنگ فعلا 2 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ دل ميرود ز دستم صاحبدلان خدا را ...دردا كه راز پنهان خواهد شد آشكارا 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ افتادن واژه های نورانی در بستر شب جواب مثبت بودند گیسویش شریک با باران از شانه آسمانخراش ها می ریخت بر لنبر آفتابگیرها می بارید بی شائبه از جنس رطوبت بودند همبستر آب، محرم گرداب جایی که نشان نداشت دعوت بودند سپانلو 1 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ درون ها تيره شد باشد كه از غيب ....چراغي بركند خلوت نشيني 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ یكی دو فصل گذشت از درو ، ولی چه كنم كه باز خوشه ی دلتنگیم دروده نشد چه چیز تازه در این غربت است ؟ كی ؟ چه زمان غروب جمعه ی من بی تو پوك و پوده نشد ؟ همین نه ددیدنت امروز - روزها طی گشت كه هر چه خواستم از بوده و نبوده نشد غم ندیدن تو شعر تازه ساخت . اگر به شوق دیدن تو تازه ای سروده نشد حسین منزوی 1 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ دردم از يار است و درمان نيز هم ...دل فداي او شد و جان نيز هم 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ مانده یادمان ولی كه سالهاست در میان باغ پیر شهر روسپی ساعت بزرگ ما شكسته است زین مسافران گمشده در شبان قطبی مهیب دیگر اینك ، این زمان كس نپرسد از كسی در كجا غروب در كجا سحرگهان مهدی اخوان ثالث 1 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ نمي بينم از همدمان هيچ بر جاي ...دلم خون شد از غصه ساقي كجايي 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده