کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 دی، ۱۳۸۹ يا رب در دل به غير خود جا مگذار در ديدهی من گرد تمنا مگذار... 3 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 دی، ۱۳۸۹ روزگاریست که کس را به کسی یاری نیست جز دل آزاری و نیرنگ و ریا کاری نیست 3 لینک به دیدگاه
pooran.mehr 6294 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 دی، ۱۳۸۹ توانا بوود هر که دانا بوود زدانش دل پیر برنا بوود 5 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 دی، ۱۳۸۹ دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر ان ظلمت شب اب حیاتم دادند... 4 لینک به دیدگاه
farid.wtpm 436 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 دی، ۱۳۸۹ در كارگه كوزه گرى رفتم دوش ديدم دوهزار كوزه گوياى و خموش 3 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ شبی ار به دستم افتد سر زلف یار با من همه مو به مو شمارم غم بی شمار خود را 4 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ الا یا ایها الساقی ادرکسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها 3 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ اي همه خوبی در آغوش شما قبلهی جانها بر و دوش شما ... 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا 3 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ اگر چون سيب وقت سرخ رويی دل سيه گردد سپيد آمد کرا رخ چون بهی زرد و درم سازد ... 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ دلم خزانه اسرار بود و دست قضا درش ببست و کليدش به دلستانی داد 4 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ در جام جانها دست کن چون نيست کردی هست کن ما را ز کوثر مست کن اين بس بود ماء العنب ... 3 لینک به دیدگاه
pooran.mehr 6294 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ بهرام که گور می گرفتی همه عمر دیدی که چگونه گور بهرام گرفت 3 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ تا معتکف راه خرابات نگردی شايستهی ارباب کرامات نگردی... 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ تو خود ای گوهر يک دانه کجايی آخر کز غمت ديده مردم همه دريا باشد 2 لینک به دیدگاه
pooran.mehr 6294 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ در دیاری که کسی نیست یار کسی کاش نیوفتد کار کسی به کسی 3 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ یاد باد آن کو به قصد خون ما زلف را بشکست و پیمان نیز هم 4 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ مسلمانان سرای عمر، در گيتی دو در دارد که خاص و عام و نيک و بد بدين هر دو گذر دارد ... 3 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ دلبرا ز ما به صد اميد ستد اول دل ظاهرا عهد فرامش نكند خلق كريم 4 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ ما به آن گل از وفای خویشتن دل بسته ایم ورنه این صحرا تهی از لاله سیراب نیست 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده