Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۸۹ منم که دیده به دیدار دوست کردم باز چه شکر گویمت ای کارساز بنده نواز ز بده! 1 لینک به دیدگاه
hell girl 487 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۸۹ ز شهر نور و عشق و درد و ظلمت سحرگاهی زنی دامن کشان رفت نه در چشمی نگاه فتنه سازی نه آهنگ پر از موج صدائی 1 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۸۹ يار اگر در کار من بيمار ازين به داشتی کار اين دلخسته را بسيار ازين به داشتی ... 3 لینک به دیدگاه
farid.wtpm 436 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۸۹ يار مرا قال مرا عشق جگرخوار مرا يارتويى قال تويى خواجه نگهدار مرا 1 لینک به دیدگاه
hell girl 487 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۸۹ از من جز این دو دیدۀ اشک آلود آخر بگو... چه مانده که بستانی؟ ای شعر... ای الهۀ خون آشام دیگر بس است... این همه قربانی! 3 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۸۹ يار من خسرو خوبان و لبش شيرين است خبرش نيست که فرهاد وی اين مسکين است ... 2 لینک به دیدگاه
farid.wtpm 436 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۸۹ تخت طاووس است و وسواست کند دم زند تا از مقامت برکند..... 2 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۸۹ دل می رود زدستم صاحبدلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 دی، ۱۳۸۹ آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش 3 لینک به دیدگاه
farid.wtpm 436 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 دی، ۱۳۸۹ شهره ى شهر مشو تاننهم سر دركوه شورشيرين منماتا نكنى فرهادم 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 دی، ۱۳۸۹ من از طرز نگاه تو امید مبهمی دارم نگاهت را مگیر از من که با آن عالمی دارم 2 لینک به دیدگاه
sanaz.goli 3471 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 دی، ۱۳۸۹ من همین یک نفس از جرعه جانم باقیس آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش 2 لینک به دیدگاه
farid.wtpm 436 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 دی، ۱۳۸۹ ...شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم شدم آن عاشق ديوانه كه بودم 5 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 دی، ۱۳۸۹ مرده بودم سخن عشق تو بیدارم کرد خفته بودم تشر قهر تو هشیارم کرد 6 لینک به دیدگاه
farid.wtpm 436 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 دی، ۱۳۸۹ درعشق سليمانى من همدم مرغانم هم عشق پرى دارم،هم مرد پرى خوانم 5 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 دی، ۱۳۸۹ من نمیگویم سمندر باش یا پروانه باش گر به فکر سوختن افتاده ای مردانه باش 5 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 دی، ۱۳۸۹ شدم از گريه نابينا چراغ ديدهی من کو سيه گرديد بزمم شمع مجلس ديدهی من کو ... 5 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 دی، ۱۳۸۹ وقت آن است که خون موج زند در دل لعل وین تغابن که خزف میشکند بازارش 4 لینک به دیدگاه
farid.wtpm 436 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 دی، ۱۳۸۹ شمس الحق تبريزم جز باتو نياميزم مى افتم و ميخيزم من خانه نميدانم 5 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 دی، ۱۳۸۹ میروم کز خویشتن بیرون شوم در پی لیلا رخی مجنون شوم 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده