مشاعره

[moh@mad 5513]

من از تو جز تو نخواهم که در طریقت عشق

 

بغیر دوست تمنا ز دوست رسوائی است

[sarevan 9753]

تا که بودیم نداستنند که هستیم

باشد که نباشیم و بدانند که بودیم

[moh@mad 5513]

محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت

مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست

[sarevan 9753]

ترسم که عشق ز غم ما پرده در شود

این راز سر به مهر به عالم ثمر شود.

[moh@mad 5513]

دیدی آخر دم مردانه بجز لاف نبود

بکش از مردم نامرد که حقت این است

[sarevan 9753]

تو و تسبیح و مصلی و ره زهد و ورع

من و میخانه و ناقوس و ره دیر و کنشت..

[moh@mad 5513]

تا بوده چشم عاشق در راه یار بوده

بی آنکه وعده باشد در انتظار بوده

[sarevan 9753]

هرگزم یادتو از لوح دل و جان نرود

هرگز از یادمن ان سرو خرامان نرود...

[کتایون 15176]

دو عالم شد ز ياد آن سمن سيما فراموشم

به خاطر آنچه مي‌گرديد، شد يکجا فراموشم...

[moh@mad 5513]

معشوق چو شمشیر جفا بر کشد از خشم

عاشق چه کند گر سر خود پیش ندارد

[کتایون 15176]

دلم ز پاس نفس تار می‌شود، چه کنم

وگر نفس کشم افگار می‌شود، چه کنم ...

[sarevan 9753]

ما را رها کنید با این رنج بی حساب

با قلبی پاره پاره و سینه ای کباب//

[moh@mad 5513]

بیابان دور و مقصد ناپدید و رهزنان در پی

جهان تاریک و ره پر سنگ و پا لنگ است مینالم

[کتایون 15176]

رفتی و در رکاب تو رفت آبروی گل

چون سايه در قفای تو افتاد بوی گل ...

[moh@mad 5513]

لعل و گفتار تو با هم در خور است

باشد آری نایب حلوا شکر

[Eng HVAC 4139]

روزگاریست که سودای بتان دین من است

غم اینکار نشاط دل غمگین من است

[moh@mad 5513]

تو گفتی باش من ماندم

غزل گفتی تو را خواندم

[arash86. 4604]

من مست و تو ديوانه

مارا كه برد خانه

[sarevan 9753]

هزاردشمنم گر کنند قصد هلاک

گرم تو دوستی زدشمنان ندارم باک..

[moh@mad 5513]

کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم

به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را