پژمان مهرپویا 1121 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ یاد بگذشته به دل ماند و دریغ نیست یاری که مرا یاد کند 2 لینک به دیدگاه
Eng HVAC 4139 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ دل اگر خدا شناسي همه در رخ علي بين به علي شناختم من به خدا قسم خدا را 1 لینک به دیدگاه
پژمان مهرپویا 1121 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ دل اگر خدا شناسي همه در رخ علي بين به علي شناختم من به خدا قسم خدا را آتش از برف نگاهت ریختی بر جان من خواستی تا در میان شعله ها آبم کنی 2 لینک به دیدگاه
Eng HVAC 4139 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ ياد ياران ، يار را ميمون بود خاصه كان ليلي و آن مجنون بود 3 لینک به دیدگاه
Afsaneh.M 19632 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی 3 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ يكي درد و يكي درمان پسندد يكي وصل و يكي هجران پسندد ما از درمون و درد و وصل وهجران پسندم آچه را جانان پسندد 2 لینک به دیدگاه
Eng HVAC 4139 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ دل نيست كبوتر كه چو برخاست ، نشيند از گوشه بامي كه پريديم ، پريديم 2 لینک به دیدگاه
sanaz.goli 3471 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ خواب بودم سخن عشق تو بیدارم کرد خسته بودم تشر قهر تو هوشیلرم کرد یک زمان سر به هوا بودم و از دل غافل تا کمند غم زلف تو گرفتارم کرد 3 لینک به دیدگاه
Eng HVAC 4139 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ خواب بودم سخن عشق تو بیدارم کردخسته بودم تشر قهر تو هوشیلرم کرد یک زمان سر به هوا بودم و از دل غافل تا کمند غم زلف تو گرفتارم کرد با تشکر از شما ولی شما باید با حرف م شعر میگفتید دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزید سعادت می برد آن کس که از تنها بپرهیزد 2 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۸۹ با تشکر از شما ولی شما باید با حرف م شعر میگفتید دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزید سعادت می برد آن کس که از تنها بپرهیزد در آمدي ز درم كاشكي چو لمعه نور كه بر دو ديده ما حكم او روان بودي 2 لینک به دیدگاه
Eng HVAC 4139 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۸۹ يادم كن ز صحرا چو بگذشتي از دشت و هامون ز دريا چو بگذشتي 2 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۸۹ يارب از ابر هدايت برسان باراني پيشتر زآنكه چو گردي ز ميان برخيزم 2 لینک به دیدگاه
master of law 526 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۸۹ مرا دردیست اندردل اگر گویم زبان سوزد اگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد 2 لینک به دیدگاه
Eng HVAC 4139 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۸۹ دوستت دارم و دانم كه تويي دشمن جانم از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم 2 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۸۹ در هواي لب شيرين دهنان چند كني جوهر روح به ياقوت مذاب آلوده 3 لینک به دیدگاه
master of law 526 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۸۹ هر روز دلم در غم تو زارترست وز من دل بی رحم تو بیزارترست بگذاشتیم غم تو نگذاشت مرا حقا که غمت از تو وفادارترست 3 لینک به دیدگاه
Eng HVAC 4139 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۸۹ تو در چشم مني هر جا كه هستم تورا هرجا كه هستي مي پرستم 2 لینک به دیدگاه
master of law 526 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۸۹ من درد ترا زدست اسان ندهم دل برنکنم زدوست تا جان ندهم 1 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۸۹ مبوس جز لب معشوق و جام مي حافظ كه دست زهد فروشان خطاست بوسيدن 3 لینک به دیدگاه
master of law 526 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۸۹ من مست و تو دیوانه مارا که برد خانه صد بار ترا گفتم کم خور دو سه پیمانه 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده