شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۱ می پسـندم پاییـز را که معافـم می کنـد از پنـهان کردن ِ دردی که در صـدایم می پیچـد ُ اشکی که در نگاهـم می چرخـد ؛ آخر همه مـی داننـد سـرما خورده ام !! … 6 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۱ وقتی که زندگی من هیچ چیز نبود هیچ چیز بجز تیک تیک ساعت دیواری دریافتم باید،باید،باید دیوانه وار دوست بدارم کسی را که مثل هیچکس نیست. 7 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۱ من خوبم...!عاشق نیستم....فقط گاهی که حرف تو می شه دلم تنگ میشه... این که عشق نیست...هست؟! 7 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۱ بغض هایت را که بخوری حرفهایت را که نزنی دلت را که بیندازی یک گوشه آن وقت مرد می شوی ... 7 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۱ تقصیر من بود که سراغ سایه را از خورشید می گرفتم و سراغ تــ ــو را از وسعت دور دریاها سراغ قدم هایت را از راه هایی می گرفتم که هرگز تــ ــو را حتی به خواب عبور هم ندیده بودند تقصیر من بود که نامت را با عطر ستاره بر بالش شب می نوشتم تا آسمان خواب هایم بوی تــ ــو را داشته باشند تقصیر من بود که برای آمدنت فال می گرفتم نباید گره خیال را و خاطره را از حقیقت تلخ روزمرگی ها باز می کردم که رویای آفتابی تــ ـــو برای یک عمر عاشق ماندنم کافی بود !!! 6 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۱ دوباره دلم شکست.. از همان جای قبلی... کاش میشد آخر اسمت نقطه گذاشت تا! دیگر شروع نشوی..... کاش میشد فریاد بزنم: "پایان"... ... دلم خیلی گرفته..... اینجا نمیتوان به کسی نزدیک شد! آدمها از دور دوست داشتنی ترند.. 6 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۱ شاید تو سکوت میان کلامم بـاشی دیده نمیشوی اما مـن، تـو را اِحساس مـیکنم شاید تو هیاهـوی قلبم باشی شنیده نمیشوی اما من، تـو را نـفس مـیکشم 4 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۱ من از آن سوي حسرتهاي بارانخورده ميآيم اشارتهاي پاييزانهاي دارد سراپايم چرا تنهاييام را با كسي قسمت كنم امشب؟ كه در هر خلوتي آيينه شد محو تماشايم كسي ديگر براي عشق آوازي نميخواند پر از تنهايي محض است شبهاي غزلهايم به جز باران، به جز دريا كسي ديگر نميداند چه رازي خفته در پشت كويريهاي آوايم غزل كمكم به پايان ميرسد؛ اما براي من «شراب خانگي» ميماند و ياد «اوستايم» 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۱ ســــــــه نقـــــطه . . . زیباتریــن شعر دنیاســـت... پر از رمز و راز و حرف های یواشکــی... که آغوش بی انتهایش برای من و دلتنگی هایم جا دارد... 4 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۱ حافظ این حال عجب با که توان گفت؟ ... 6 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۱ هـــرچـــقــدر هـــم کــه بـگــویـی... مــــــــــــردها فـــــــــــلان ، زن هــــــــــــا فــــــــــــلان ، تــــــــــنـهایـی خـــــــوب اســـت ، دنـــــــیـــا زشـــــــت اســـــــت ... بـــــاز هـــم آخــــــــــرش روزی ♥ قــــــــــلبــــــــــت ♥ بـــرای کـــــــــسی تــــــندتــر مـــــــــی زند ........ 5 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۱ سال هاستـــ در گلو مانده اند ... کم کم دارد به بغضــــ ــ ـ هایم،خمس تعلق می گیرد . . . 5 لینک به دیدگاه
farhatami 1390 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۱ درحسرت یک نعره ی مستانه بمردیم... ویران شود این شهر که میخانه ندارد. 6 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۱ به صيد خاطرم هر لحظه صيادى كمين گيرد كمان ابروت صيدم كه در صيادى استادى چه شورانگيز پيكرها نگارد كلك مشكينت الا اي خسرو شيرين كه خود بيتيشه فرهادى قلم شيرين و خط شيرين سخن شيرين و لب شيرين خدا را اى شكر پاره، مگر طوطى قنادى من از شيرينى شور و نوا بيداد خواهم كرد چنان كز شيوه شوخى و شيدايى تو بيدادى 6 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۱ می گویند : شاد بنویس ... نوشته هایت درد دارند! و من یاد ِ مردی می افتم ، که با کمانچه اش ، گوشه ی خیابان شاد میزد... اما با چشمهای ِ خیس ...! 5 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۱ شیرین تر از عسل هم میتوان آفرید اما به شرط آنکه من آن زنبور سرباز دل باخته باشم و تو آن تنها گلی که نصیب من شده است ..... 5 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۱ بی تو در کلبه گدایی خویش رنجهایی کشیده ام که مپرس 5 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۱ فکر نمیکردم چوب ِ "صداقت" اینقدر درد داشته باشد..... 3 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۱ این روزها تنها حس می کنم گاهی کمی گنگم گاهی کمی گیجم حس میکنم از روزهای پیش قدری بیشتر این روزها را دوست دارم گاهی - از تو چه پنهان - با سنگها آواز میخوانم و قدر بعضی لحظهها را خوب میدانم این روزها گاهی از روز و ماه و سال، از تقویم از روزنامه بی خبر هستم قیصر امین پور 4 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۱ نمى رنجم اگرباورندارى عشق نابم را كه عاشق ازعیار افتاده دراین عصرعیارى.... 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده