azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اردیبهشت، ۱۳۹۱ نفس می کشم نبودنت را نیستی هوای بوی تنت را کرده ام می دانی پیرهن جدایی ات بدجور به قامتم گشاد است تو نیستی آسمان بی معنیست حتی آسمان پر ستاره و باران مثل برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام روی سرم می ریزد تو نیستی و من چتر می خواهم ... هر چیزی که حس عاشقانه و شاعرانه می دهد در چشمانم لباس سیاه پوشیده... خودم را به هزار راه میزنم به هزار کوچه به هزار در نکند یاد آغوشت بیفتم ... 4 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۹۱ مـــن هم چون عروسکیـــم کــــه دلـــش می خـــــواهد زار زار بگـــرید ولـــی خنده بـــر لبانــش دوخـــته انــد...! 4 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۹۱ دنیا رو نگه دارید می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند ستایش کردم ، گفتند خرافات است عاشق شدم ، گفتند دروغ است گریستم ، گفتند بهانه است خندیدم ، گفتند دیوانه است دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم ! 4 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۱ این روزها بدجوری خسته ام...دعام کنید... این روزها حتی کفشهایم برام تنگ شده... این روزها دیگر نان مزه ی نان نمیدهد... این روزها دیگر اسمان بوی ناب چمن نمیدهد... این روزها دیگر دلم صدای عشق نمیدهد... این روزها... این روزها... این روزها ...نمیگم روزهای بدین...فقط خیلی خوب نیستن... خیلی دعایم کنید... مریم خیاط زاده 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۱ به آفتاب بگو... فقط بين من و تو خدا باشد و بس از امروز دوستي ديگر خواهم شد... 5 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اردیبهشت، ۱۳۹۱ [TABLE] [TR] [TD]در آن شب تاريك وآن گرداب هول انگيز، حافظ را تشويش توفان بود و « بيم موج » دريا بود ! ما، اينك از اعماق آن گرداب، از ژرفاي آن غرقاب، چنگال توفان بر گلو، هر دم نهنگي روبرو، هر لحظه در چاهي فرو، تن پاره پاره، نيمه جان، در موج ها آويخته، در چنبر اين هشت پايان دغل، خون از سراپا ريخته، *** صد كوه موج از سر گذشته، سخت سر كشته، با ماتم اين كشتي بي ناخداي بخت برگشته، هر چند، اميد رهائي مرده در دل ها؛ سر مي دهيم اين آخرين فرياد درد آلود را : - (( ... آه، اي سبكباران ساحل ها ... ! )) [/TD] [/TR] [/TABLE] 4 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 اردیبهشت، ۱۳۹۱ آدمـــــ هـا کـه " عـوض " می شونـد ... از " سـلام " و " شـب بـخیـر " گـفتـنشان مـی شود ایـن را فـهمیـد ! از "بوسه هایشان " از " حـرف هـا " و " نـگاه هـا " ... ... از گـودال هـای ِ عـمیـقی کـه بیـن ِ تــو و خـودشان می کـَـنـند و تـویـش را پُــر از دلیـل مـی کُنـند ....! 6 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد، ۱۳۹۱ تو تو تو تو تو ... عاشقانه ترين لكنتي كه از تكرارش سير نمي شوم ! 4 لینک به دیدگاه
TA.RA 78 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۱ من یک عابر پیاده هستم واژههایم را عنکبوتهای هار به تاراج بردهاند ! یک عابر پیاده که خواب مانده که قضا شده ... که دیگر با هیچ نمازی به جا آورده نمیشود ...! . . . 4 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۱ چه گويم كه ناگفتنم بهتر است ....اگر گويم زبان سوزد ، نگويم مغز استخوان سوزد 3 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۹۱ بعضی وقت ها دلت میخواد دستاتو بذاری زیرٍ چونت چشم تو چشم خدا بشی زل بزنی و بهش بگی کہ چـــــــــی مثــــــــــــــــــــلاً ... 6 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۹۱ به سرنوشت گفتم با آنکه با احساسم بازي کرد چه کنم ؟ انگشت بر لبانم گذاشت گفت صبور باش، بسپارش به ما که هيچ احدي از سرنوشتش خبري ندارد ..... 4 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 خرداد، ۱۳۹۱ تا بینی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام را ایینه وار آتشی از جان خاموشت برآر هر چه می خواهی به دنیا نگر دشمنی از خود نداری سخت تر برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام پیروزت کند بر خویشتن برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام آتش می زند در ما و من برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام را دریاب و خود را واگذار تا بیابی جان نو خورشیدوار برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام هستی زا و روح افزا بود هر چه فرمان می دهد زیبا بود 4 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 خرداد، ۱۳۹۱ من بی تو چه کنم ای آرام دلم دلتنگ توام غزلم از یادت چو روم می سوزد جگرم غم آید به سرم نمیدونم که میدونی که چقد جدایی سخته اگه قسمت اینه نمیگم گناه بخته حرف تازه ای ندارم که از این فاصله رد شم جون به لب شدم که شاید تو بگی میمونی پیشم ! 4 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۹۱ باران بهانه ای بود که زیر چتر من تا انتهای کوچه بیایی... کاش نه کوچه انتهایی داشت و نه باران بند می آمد... 3 لینک به دیدگاه
.Yaprak 15748 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۹۱ دلم عجیب گرفته، پاهایم را محکم بغل میکنم تا درپیله ی تنهایی ام جایی برای اشک ها باز شود.... 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۱ آنقدر ازتو می گویم... تا تنهائیم پُر شود! سَر برود! 5 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۹۱ /ای کاش نگاه خسته را خوابی بود / یا در شب بی ستاره مهتابی بود / ما مثل دو کاج دور از هم هستیم / ای کاش که بین من و تو تابی بود .... 3 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۹۱ هی ! کافه چی! میزا رو تک نفره کن! نمیبینی ؟! همه تنهاییم....! 2 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۹۱ همین که عشق باشد آن هم در حوالی تو هر چقدر هم که زمستان باشد بهاری ترین هوا سهم من است...... 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده