رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 1.4k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

سیاه دانه ی روزگار...پیچیده در غلافی خاکستری...

 

اما نمی دانم چرا رازی در آن است...

 

که به زیر باران می رود سپید می شود..این سیاه دانه...

 

چه سِری در باران است؟!

لینک به دیدگاه
  • 3 ماه بعد...

دعایت قبول مادرم...:icon_redface:

 

روزها سیاه هستن و من دل خوشم به سر گذاشتن بر دامن سپیدت...

 

تا شاید در تقابل سیاه و سفید...کمی خنثی شودم احوال در رنگِ خاکستری...

لینک به دیدگاه

ابتدای شعر ِ من / تو بنشین

 

پاهایت را دراز کن / آنقدر که به قافیه برسم

 

تمام سنگینی ها برای سایه ی تو / وزن را هم بی خیال می شوم...

 

به درک که در این شعر ، جایی برای روایت نمی ماند

 

این از اختیارات شاعرانه است / معشوقه اش را کجای شعر بنشاند ...

 

 

هومن شریفی

لینک به دیدگاه

ﺑﻪ ﻫﻤـــﯿﻦ ﺑــﻐــﺾ ﻟــﻌﻨــﺘــﯽ ﻗـــﺴــﻢ

ﻧــﻮﺑــﺖ ﮔــﺮﯾــﻪ ﺗــــﻮ ﻫـــﻢ ﻣـــﯿــﺮﺳـــﺪ

ﺷــــﮏ ﻧــــﮑـــﻦ!

لینک به دیدگاه


بیقــراری هــایــم

 

پـاییـــز میخــواهــد و چشــم هـای عاشقـتــــ را

 

نگــاهــت را از مــن نگیـــر

 

ایـن پاییـــز را عاشقـــم بـاش لطفــــاً !

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...
  • 3 هفته بعد...

حالا دیگر

 

یک خط در میان گریه می‌کنم،

 

حالا دیگر

 

شانه‌هایم صبورتر شده‌اند

 

و با هر تلنگری که گریه می‌زند

 

بی‌جهت نمی‌لرزند!

 

انگار دیگر هیچ اتفاقِ عاشقانه‌ای

 

از چشم‌هایم نمی‌افتد

 

و پاییزِ من

 

اتفاق زردی‌ست

 

که می‌تواند

 

ناگهان در آغوشِ هر فصلی بیفتد!

 

حالا تو هی به من بگو

 

بهار می‌آید...

 

 

نسترن وثوقی

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...
  • 3 هفته بعد...

روزهایم بی تو شب میــــشود ،

شبــــهایم بی تو روز !

 

و این چــــرخه ی تکراری

 

فیلم بلند هفته هایم شده ...

 

تـــــو هم

 

چه خوب

 

نبـــــودنت را بازی میــــکنی !

 

کسی که

 

در هیچ پلانــــــی حاضر نمیشود

و

نقش اصلی تمام سکانس هاست !!

کاظم خوشخو

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

شخم زده ام ذهن را...

 

سلول های خاکستری...واژه های سیاه دارند و آمال سپید!

 

تناقض را باید بین آن همه پیچ در پیچ باور کنم و کنار بیایم با آنچه انباشته شده از تجربه ی سالیان..:icon_redface:

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

دردنـــــآک اســـــت

دوســـــتـَش بـدآری

و گمـــــآن کنی دوســـــتـَت دآرد

حــــآل آن کـِه

او یــِگــآنه هـَســــتی تو بآشـَـد

و تـــــو

یـــِــکی از هــزآران لــــــذت او …

لینک به دیدگاه

سَـرَت گَـرم اسـت !!!

 

آنــجـا یـا هیـچ کُـجـا فَرقـی نِمـیکُـنَد!

 

مُـزاحِـمَـت نِـمیـشَـوَم! ، امّـــــا…

 

حَــرارَتِ سَـرگَـــــــــرمی هـایَــت مَـــرا ســـوزانــــــد…

 

1421836857.png

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

گاهی دور از چشم ابرها هم میتوان عاشق شد

 

میتوان بغض کرد ، میتوان بارید

 

گاهی دور از چشم مداد رنگی ها هم میتوان نقاش شد

 

میتوان آسمان داشت ، میتوان آبی شد

 

اما گاهی دور از چشم گذشته

 

نمی توان امروز را پشت هیچ فردایی پنهان کرد !

لینک به دیدگاه
  • 4 هفته بعد...

در کاوشِ پیاپیِ لب‌ها و دست‌هاست

کاین نقشِ آدمی

بر لوحه‌ی زمان

جاوید می‌شود

این ذره ذره گرمیِ خاموش‌وارِ ما

یک روز بی‌گمان

سر می‌زند ز جایی و

خورشید می‌شود

 

:icon_gol:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...