رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

چه حال عجیبی دارم امشب. ۲۸ بار تو زندگیم همچین شبی و داشتم اما این دفعه حال و هواش فرق داشت.امشب فقط چشمم به دست خداست.فقط میخوام بازم منو ببخشه.دلم براش خیلی تنگ شده، امشب دوباره دیدمش، اون همیشه بودو من دوباره کور شده بودم، حسرت اینو دارم که دوباره لمسم کنه، دلم برای نوازشهای شبانش تنگ شده، یادته خداجون؟ میدونم تو یادته و من فراموش کرده بودم. میدونم تو هم به اندازه من دلت برای اون عشق بازی ها تنگ شده. خدایا رهام نکن، اگر به خواب رفتم تو بیدارم کن، اگر بی راهه رفتم تو هدایتم کن، اگر فراموشت کردم تو بر من تجلی کن، خدایا بازهم تو منو ببخش بخاطر سهل انگاریهام، فراموش کردن هام، خشم و فریادهام، گناهام در محضر تو و....... خدایا منو ببخش و بر من بتاب، چه حال خوبی دارم امشب انگار دوباره متولد شدم

  • Like 8
لینک به دیدگاه

برای دادن هدیه ات استرس دارم !

 

نمیتونم تصور کنم که چه عکس العملی داری !

 

امیدوارم خوشت بیاد !

 

 

پ.ن: میدونم اگه کار اشتباهی کنم باید تاوان سنگینی رو بپردازم :hanghead:

  • Like 14
لینک به دیدگاه

توی زندگیم .برای یک نفر مینویسم ......برای کسی که..... همه ی زندگیم متعلق به اوست .......

 

صدایش ارامش روح من است ........او همه ی هستی من شده است....

 

و من دوستش دارم ........

  • Like 8
لینک به دیدگاه

تمام تنم میلرزد...

از زخمهایی که خورده ام.!!

من از دست رفته ام... شکسته ام

می فهمی؟؟

به انتهای بودنم رسیده ام

اما...!

اشک نمیریزم

پنهان شده ام پشت

لبخندی که درد میکند

  • Like 2
لینک به دیدگاه

نام اثر: 92.1.24

 

من به ظواهر تو دل نباخته ام

حتی با دیدن آن موی پر پُشت

آنجایی که دهان ازفهم باز می کنی

این فهم و عشقست که مرا کشت

 

با آن رژ زیبا و لب های شکُفته

با آن دست های کوچک و نقلی

در عشق تو بی خانمان شدم ای دوست

باید بگردم امروز به دنبال شغلی!

 

شغلم خیره کردن چشم تو به زمین

ریختن یک سطل شرم به روی سَرت

پروانه ها بعد از بریده شدن گل ها

شده اند هر روز و شب در به درت

 

خانمانم در میان سینه ی توست

شاهراهم ابروی کوتاه و لوندت

من خط سلیس پارسی را هر روز

آموختم از تَرک لبت خط به خط

 

شبیه حس ِ خوب فهمیدن می مانی

شبیه گاز دُرشت از یک سیبی

مثل خوره همیشه درون منی

مثل دستهایم درون یک جیبی

 

چقدر شبیه من می مانی تو

انگار خمیر ما از یک گِل است

همیشه در تقابل بین عقل و دل

برنده ی نهایی این حادثه دل است

 

شبیه پسته ی خندان گرانی و با ارزش

گویی فرشچیان تو را کشیده است

برای پختن گِلت خدای دادار

بارها طعم تو را با دست چشیده است

 

هائد

  • Like 12
لینک به دیدگاه

مخاطب خاص من

 

این روزها همه تولدم را تبریک می گویند

 

و برایم آرزوی خوشبختی می کنند...

 

اما هیچ کس نمیداند خوشبختی من یعنی تو!!

 

تویی که فرسنگ ها از من دوری

 

اما از خود من، به من نزدیکتری

 

وقتی دستم را میگذارم روی قلبم

 

وقتی نام زیبای تو را در دل فریاد می زنم

 

تنم شکل آغوش تو را به خود می گیرد

 

و عطر نفس های تورا, آن هنگام که روی گونه های من می لغزد تداعی می کند

 

پس همه کائنات خوشبختی مرا به تصویر می کشندو دعای عزیزانم را مستجاب می کنند

 

  • Like 8
لینک به دیدگاه

مخاطب خاص من!

 

عطر دان سرم پر از هوای توست

 

و هر لحظه دلم به یاد توست

 

تو همه زندگی من,

 

شاهزاده قصر شیشه ای قلب من هستی

دوستت دارم

  • Like 7
لینک به دیدگاه

اعتراف میکنم

 

دوستت دارم با تمامی وجود...

 

تو تنها مخاطب خاص منی

 

تو مقصود تمام عاشقانه های منی

 

تو تنها تکیه گاه وهمراه منی

 

تورا لحظه به لحظه می ستایم

 

مجنون دوست داشتنی من

 

تنها و تنها تورا میخواهم

  • Like 5
لینک به دیدگاه

سُنتِ خود به خواب زدن را از کبک دمه خونه ی پدر بزرگم یاد گرفتم!

 

سرش رو کرده بود زیر برف!

 

البته خود خواسته....این روزا ما رو مجبور می کنن که سرمون روبکنیم زیر خاک!

 

البته بهتر که ندانیم و نبینیم....

 

ببینیم و بفهمیم...می شیم ملانصرالدین....:ws37:

 

 

موخره:کوتاه و موجز اینبار گفتم....گفتن بیشتر ،مسولیت بیشتر می آره...:ws37:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

یـا دیــــــــــــــــوار هـای مـا مـوش نـدارنـد!!!

 

یـا مـوش هـا کـر شـده انـد!!!

 

و نـمـی‌شـنـونـد صـدای نـالـه هـای پـر از بـغـضـم را . . .

 

مـوش هـم مـوش هـای قـدیـم . . .

  • Like 6
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...