رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

میگم ها این دیوار مهربونی چرا خالیه یا مهربونی تموم شده و نمیدونیم

چه خالیه ببینید تو شهرتون؟؟؟

  • Like 8
لینک به دیدگاه

جونم نوه:hapydancsmil:....بهش نمیاد ولی اصا:whistle:

.

.

.

.

.

نمیدونم چرا نمیخام بفهمم تحصیلات آدما ربطی به شعورشون نداره...

ولی به شدتم با این که با هر که باید مثل خودش رفتار کرد مخالفم:hanghead:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

ای کسانی که با هم قهرید ، با هم اشتی کنید

 

خب یه درصد احتمال بدید سوتفاهم شده یا منظور همو خوب متوجه نشدید

 

و احتمال بدید طرف مقابل از این قهر بودن ناراحته

 

حالا مگه چی میشه پیش قدم شید ؟

اصن تا میشه گفتمان کرد چرا قهر /:w02: نی نی نباشیم :banel_smiley_4:

  • Like 9
لینک به دیدگاه

شما که لالایی بلدی چرا خوابت نمی بره عزیز جان؟!:bigbed:

 

ما همه مون خدایِ نصحیت هایی هستیم که خودمون بهش نیازمندیم...:icon_redface:

.

.

.

اون جمله ی اول رو امروز صبح تو آینه به خودم گفتم:ws3:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

طبل های توخالی!

 

practice what you preach

 

ما چقدر از آنچه از خودمون تصور داریم دور هستیم!

مشتی آرزو، توهوم، ادعا!

جالب اینجاست که حتی حاضر نیستیم بهای چیزی رو ک میخواییم بدیم. چون درست یادنگرفتیم که "چیزی رو بخواهیم"

 

طبل های زیادی دیدم.

ادمایی که گاها مرید دارن، دو کلمه که باهاشون بحث کردم دیدم نه... آواز دهل شنیدن، مصداق ایناست.

بگذریم. بگذریم...

 

کلی نوشتم. ولی حس اشتراک گذاریش نیست. کاش بود...

 

آن ده ک آن به و مسپار به که و مه...:icon_gol:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

یه خوبیه بزرگ محل کارم جدیدم اینکه پنجره رو به آسمون هست و راحت میتونم حرکت ابرا رو بببینم ...

 

حرکت ابرا حس جریان بودن زندگی بهم میده ...

  • Like 15
لینک به دیدگاه

ارادتمند همه بروبچ انجمن ...

ارادتمند آبجی هنرمندمون اریودخت .که الان پیامش زیر چشمامه همینحور داره شاخ وشونه میکشه ....ابجی کی با کی دعواش شده ؟؟؟؟هان ؟؟

اما آبجی حالا من نظرم وتجربه ام اینه که اگه آدم با یکی قهرش شد وحس کرد طرف مقابلش خیلی فرهیخته وعالم ودانشمنده و وقت هم براش کلی ارزش داره بهتره اصلا مزاحم علما نشه :ws3:بزاره همون سو تفاهم باقی بمونه ...بهتر از اینه که باعث بشه یه عالم از علمش عقب بیافته :w02:والا بعد یه مملکت عقب بیافته

حالا کی با کی دعواش شده ...من حرفی ندارم پادرمیونی کنما

وای زیر پیام اریو دخت هم که پیام نسیم میدرخشه ...ارادت به این بمب انرژی همیشه پر شورو حال ...بعدشم گفته باشم من چشمام شور نیستا :ws3:نری فردا با یه گلو له غم وغصه بیای بچه های انجمن منو خفت کنن ..والا ...

وهمچنان متحیرم که منظور این گنجسک خانوم و ولتینا از نوه دار شدن انجمن ومحمد چیه ...به خاطر همینم ورق زدم ببینم چه خبره ...اوه تبریک تبریک ..

پیام مهدی لین هم تو اون صفحه جالب بود ...

  • Like 9
لینک به دیدگاه

تنها خاطره ای که از فامیلیم (رفسنجانی)دارم اینه که از کلاس اول دبستان تا دانشگاه هرمعلم و استادی که اسممو برا اولین با ر میخوند هم خودش میخندید هم بچه ها میخندیدن و این معمولا همیشه تا چند جلسه اول به قوت خودش باقی و گاها حدود یک ربع از وقت کلاس به خاطر ایجاد یه بحث گرفته میشد ..و معمولا همه خوشحال بودن استاد ومعلم درس نمیده :ws3: خدایا به خاطر همین شادی که واقعا خالصانه به خاطریادش تو قلب بچه ها ایجاد میشد روحشو شاد بگردان :sigh:

سیاست مدار خوب اونیه که وقتی رفت ...

یه عده نه به خاطر خودش بلکه به خاطر خودشون نگران وناراحت باشن ...

  • Like 9
لینک به دیدگاه

ینی من روانی انرژی داداشم اقای رفسنجانیم :ws28::ws28::ws28::ws28::ws28::ws28:

میدونی که چقد عزیز و با احترامی و من همیشه از لطف و محبت سر تعظیم فرود میارم و زت ممونم :ws37:

خب یکی به من بگه کی داره بچه دار میشه منم بدونم:w02::hanghead:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

از يه جايي به بعد تو زندگيم

داشتم فقط دور خودم ميچرخيدم

از يه روزي كه نميدونم كي (Ki ?! ) بود

همه روزا بي روح شد

منم بي تفاوت تر از اونا

به همه چي !

 

 

انقدر نكته مثبت دارم تو زندگيم كه اصلا جا واسه ناله نيست

ولي

نميدونم به چيزايي كه ميخواستم خيلي زود رسيدم يا اصلا نرسیدم ! كه زياد واسم مهم نيستن

حتي حاضرم همشونو با يه ضريب هوشي خيلي پايين عوض كنم كه يه شات ودكا يا يه كاپ كيك با يه دنت شكلاتي يا حتي پي ام دادن اون دختر بلونده كه همه دنبالشن زندگي يه هفتمو عوض كنه

 

ولي من خيلي بيشتر ازينا ميخوام(ستمت!)

خيلي !

آخرش ؛

ميدونم اتفاق خاصي قرار نيس بيفته

من فقط حرفامو زدم

زندگي همينه ديگه (؟!‌)

 

من كه راضي ، شمام راضي

ميمونه ك ...ون لق ناراضي ديگه

 

 

/

  • Like 4
لینک به دیدگاه

دقیقا از همون لحظه‌ای اشتباهاتمون غیرقابل جبران شد معلم بهمون اجازه داد بجای مداد با خودکار بنویسیم.

  • Like 7
لینک به دیدگاه

یکی نیست بگه مرد حسابی تو که بلد نیستی واسه چی میگی بلدم بلدم که الان من دوماه به خاطر بی فکری تو بیفتم عقب

هیچ به اندازه ی بی نظمی کفرمو در نمیاره ببین الکی الکی چقد عقب افتادم ای خدا ازت نگذره:97:

 

چه ملت با اعتماد بنفس کاذبی داریم هر روز هم به تعداد و درصد کاذبیتشون اضافه میشه...

جان عزیزتون کاری رو بلد نیستید به عهده نگیرید:5c6ipag2mnshmsf5ju3

  • Like 6
لینک به دیدگاه

آرتاش آخ حرف دله منو زدی :banel_smiley_4:

البته یه بخشیشم اعتمادای بی جای خودمه:vahidrk:

(سادگی..خوشبینی..شاید حقم باشه:hanghead:)

.

.

.

.

.

.

.

.

وقتی میخوایم یه آدمو قضاوت کنیم یه جمع بندی از رفتارای قبلشم با خودمون داشته باشیم:w16:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

رویاهات که محدود شد

زندگیت محدود میشه،

 

زندگیت که محدود شد

به کم قانع میشی،

 

به کم که قانع شدی

دیگه هیچ اتفاق جدیدی

تو زندگیت نمیوفته...

 

اتفاق جديد رقم بزن... آرزوي جديد و واسش بجنگ

نذار قبل از مرگ جسمت ، روح و روياهات بميره...

 

نذار وقتی که به رویاهات فک میکنی اهی از حسرت در دلت بنشیدند...

آدمی به هرچیزی که بخواهد میرسد ... مگر اینکه خودش نخواد .....!

  • Like 9
لینک به دیدگاه

تجربه به من ی نکته ثابت کرده که:

 

می گن انسان جایزالخطاست...

 

می گن اشتباه پیش می آد...

 

حالا اگه تاوان اشتباهات رو بدی...دیگه دو بار یک اشتباه رو تکرار نمی کنی....

 

اگر دیدین که یک نفر یک اشتباه رو بارها تکرار کرد..بدونین تاوان اشتباهش رو به جای اینکه خودشه بده دیگران دادن!

 

پس اون اشتباه دیگه براش شده عادت!

.

.

.

خلاصه اش از تاوان دادن برای اشتباهاتمون شونه خالی نکنیم...

 

تاوان... واکسنی هست که از اشتباهات مشابه و از تبدیل شدنمون به یک هیولا جلوگیری میکنه!

 

فعل ها رو با پسوند"مون" تموم کردم...خودم مستثنی نیستم:w16:

 

 

پ.ن: اَه اَه اَه...دوباره نصیحتگونه!whistle.gif:w02::ws3:

 

  • Like 12
لینک به دیدگاه

روحتون شاد خانم خوارزمی:sad0:.... ممنون که شریک بهترین لحظه های زندگیمون بودید :w16:

خونتون بدون شما صفایی نداره.... گل های ارکیده بدون شما خشک میشن....من که بدون شما قهوه از گلوم پایین نمیره....:hanghead: روزی که اومدم بیمارستان, گفتید: مهناز بیا... صورتتون رو چسبوندید به صورتم... گفتید: دعا کن خوب شم... دلم ترکید و خودم و جمع و جور کردم و خندیدم وگفتم: شما باید خوب شید. بهم قول دادید یاد بدید چه جوری گلهای ارکیده م رو زنده کنم..... مگه نه؟ :hanghead:

خودتون گل بودید و عمرتون هم گل..... روحتون شاد.:4564::hanghead:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

الانه طوطی های خانم و اقا هم با هم نمیسازن :banel_smiley_4: در حد کتک کاری پیش میرناااااااا ، زور گیری و ...:w58:

 

............................

چرا نمیشه به قبل برگشت؟ چرا؟

 

چرا میشه به اینده رفت اما به گذشته خیر/؟

  • Like 11
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...