آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آبان، ۱۳۹۵ تو دنیا 3چیز هست که من و به وجد بی حد میاره یکی خنده اس که از آب و غذا هم برام واجبتره دومی شب کویر و سومی قله ی کوه الانم شدیدا نیازمند شب کویرم:5c6ipag2mnshmsf5ju3 .... 10 لینک به دیدگاه
vergil 11695 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آبان، ۱۳۹۵ من قسمتی از علاجم یا قسمتی از بیماری ... / 7 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آبان، ۱۳۹۵ وقتیم با من حرف نمیزنه با خودش حرف میزنه با اون صدای انکرالاصوات و لهجه مضحک احمقانش 6 لینک به دیدگاه
Paroshat 6378 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آبان، ۱۳۹۵ به مَردی دل ببند که از علاقش به خودت مطمئنی قانونِ رابطه ها این است: مَرد باید عاشق تر باشد مَرد است که باید برای داشتنت تلاش کند مَرد است که باید پُر باشد از نیاز به تو مَرد است که باید بجنگد... تو چرا نشسته ای کنجِ اتاق و زانوهایت را بغل گرفته ای و اشک می ریزی و روزهایت را آتش میزنی! چند سالت است مگر؟! اینکه می نویسی خسته شده ای، اینکه می نویسی دیگر کِشِش نداری، این فاجعه است، فاجعه! این روزهایت، بهترین روزهایت هستند... حالاست که باید بخندی، حالاست که باید رها باشی و آزاد، حالاست که باید دخترانگی کنی... نه که همه را خط بزنی و بنشینی کنجِ اتاق و دیوارهایش را خراش دهی و زار بزنی برای نداشتنِ مَردی که حواسش هم به تو نیست... 8 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۵ تا حالا براتون پيش اومده كه آخرين و جديدترين ورژن چيزي رو داشته باشيد اما حس كنيد يه چيزايي تو نسخه قبلي و قديمي بهتر بود و بيشتر خوشتون مي اومد...؟؟؟ ولي در حال حاضر ندارينشون....! و شما حتي ندونيد كه آيا بطور كامل بايد چشم ازشون بپوشيد....؟ يا شايد هم يه وقتايي يه جايي ببينديشون كه اصلا انتظارش رو هم نداشتيد.... خوشحال ميشين..... اولين عكس العملي كه دارين خوشحاليه ولي بعد.... ورژن جديد روبه روتون هست و شما در پي چيزي هستيد كه نميدونيد كجاست.... يه لذت آني و سردرگمي بعدش.... و اين اتفاق بارها و بارها تكرار ميشه..... ............................ 10 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۵ داسِ نفرت بیشتر از اونکه شاخ و برگه های درختایی رو که سر به فلک کشیدن بزنه ... شکوفه های امید رو که پاشون سبز شدن از بین می بره... چون ضعیفن و قد نکشیدن...:babygirl: . . . چه لذتی در نفرت پراکنی هست؟!..نمی دونم... ولی حیفه وقت ....که صرف نفرت پراکنی بشه... آرامش پیشکش لحظه هاتون 8 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۵ درسام خیلی زیاد شده.. ترم اول ارشد.. خیلی سخته..پشیمونم چرا قبول شدم.. خیر سرم مثلا ارشد روزانه ام همش خرج خرج خرج.. خرجش به کنار.. مسیر دانشگاهم بااینکه تهران هستم و بهترین دانشگاه نمیدونم .. قدرنشناس نیستم ولی خسته شدم به خدا. کم اوردم. همه زندگیمو بهم زده.. کی تموم میشه.. تنها درسی که زوری دارم میخونم.. خدازود تمومش کن.. پایان نامه رو کجای دلم بزارم.. اخه 6 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۵ چرا حرف زدن اینقدر برام سخت شده...؟/: 8 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۵ ای کاش آدم ها خالی از دین و فرقه و اعتقاد معنی اخلاق و انسان بودن رو درک میکردن تصور دنیای بدون دین اما آدم های اخلاق مدار و درست برام راحتره تا الان فقط وقتی یکم عمیف میشی تو اوضاع اسف بار گند زده ایی که عین باتلاق همه رو داره به لجن میکشه ناخودآگاه سست میشی و چند روز منگ میزنی به کجا کشیده شدیم؟پستی تا چه حد؟ 15 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۵ تو شديدا افسرده شدي برات يه سري دارو مي نويسم ...... من : مرسي خانوم دكتر من خودم بلدم چطوري خودمو درمون كنم ببخشيد من اهل دارو نيستم خانوم دكتر : ولي عزيزم تو اصلا متوجه وضع روحيت نيستي اين سردردها اين درد قفسه سينه اين دگركوني هاي ناگهاني حالت همه نشونه افسردگيه بايد اروم اروم برگردي حالت قبلت اين داروها كمكت ميكنه تا.... من : مرسي خانوم دكتر ممنون كه وقتتون رو در اختيارم گذاشتيد اما من ترجيح ميدم به روش غير داروي روحيه خودمو دوباره بدست بيارم خانوم دكتر : اونجوري زمان بره حتي ممكنه اوضاعت بدتره بشه و دست به كار... من : مرسي ...با اجازه خب به سلامتي منم دچار اين بيماري شيك قرن شدم افسردگي از نوع نيمه حادش الان ميتونم وقتي ملت مريضي هاو داروهاشونو پز ميدن منم افسردگي و اين سردردهامو پز بدم پ.ن : به توصيه دوسم رفتم پيش يه روانپزشك و... هيچي ديگه ايشون به اين نتيجه رسيد من دچار افسردگي از نوع نيمه حادش شدم 11 لینک به دیدگاه
Paroshat 6378 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آبان، ۱۳۹۵ چرا باید ساعت 9 یادت بیفته میخوای بری خونه یکی مهمونی خودشم یه نفر نه دونفر نه... بدم میاد از این مهمونیای یهویی که میان چتر میشن تو خونت بعد باید مثل کوزت باشی پیششون 9 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آبان، ۱۳۹۵ قدر پدر و مادر هاتون رو بدونید که واقعا بی مزد و منت کمک میکنن و همراهی و بدونید توی کل زندگیتون محرم ترین فرد زندگی (یعنی همسرتون) هم حتی یاور تر از اونا نیست اگرچه همراه هست واقعا درود بر همه پدر و مادر هایی که از تموم خوشی های زندگی شون گذشتن تا ما رو به اینجا برسونن:icon_gol: راستش الان که سنم بالا رفته و ازدواج کردم و میتونم خودم رو توی موقعیتی ببینم که ممکنه بعد ها "پدر" نام بگیرم، میفهمم که گذشت پدری و مهر مادری یعنی چی از زمان قبل از به دنیا اومدنت با قربون و صدقه های قشنگ کودکی با کمک کردنت برا راه رفتن و پوشوندن اشتباهاتت و آموختن روش زندگی کردن... واقعا یه جای شوخی باز کنم و بگم چه شب های بارونی ای بودن تو زندگی کودکی هممون که صبحش زحمتش با پدر بود و مادر بیدار شدن صبح زود و سر کار رفتن و بعدش با تموم خستگی از کار برگشتن و خوردن یه غذای بی گوشت به این عشق که گوشت های توی غذا گیر همسر و فرزندت بیاد (که البته مادر هم یواشکی قسم خودش رو کم میکنه و به بچه میده)... بعد با نرمی و مهربونی صحبت کردن با بچه، علی رغم شلوغ کاری هاش و خستگی خودت از یه روز سخت کاری... کم کردن از قشنگی های زندگی ت برا قشنگ کردن زندگی فرزندت... و همه و همه ی گذشت ها واقعا سخته مادر که واقعا از همه ی زندگیش برات میذاره خرجی خودش رو بهت میده تا کم نداشته باشی و هزار ها کار دیگه که توی صد پست هم نمیشه جاش داد برای نوشتن و هر دوشون که با ملاطفت و جدیت مشکلات زندگی ت رو حل میکنن حتی بعد از ازدواجت با حمایت کردن و یاد دادن خود خود زندگیت:5c6ipag2mnshmsf5ju3 واقعا اگه بخوایم در وصف مادر و پدر بگیم کل انجمن رو هم بنویسیم کمه پس زبان کوتاه میکنم و فقط میگم امیدوارم هممون بتونیم میوه های خوبی برای زندگی شون باشیم:icon_gol: 11 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آبان، ۱۳۹۵ و این اسطوره بصیرت و پدر امت و وارث ولایت که تا دیروز نظرش به مموتی نزدیک بود و امروز نظرش به ترامپی 3 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آبان، ۱۳۹۵ من در میان جمع و دلم جای دیگر است ... 8 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آبان، ۱۳۹۵ اگر طالب یک زندگی آروم ، اعصاب راحت ، دل خوش ، یک مسیر سرشار از موفقیت هستید تنها یک پیشنهاد دارم و اون اینه که ازدواج نکنید و حتی فکر ازدواج هم به ذهنتون خطور نکنه فرقی نمیکنه دخترید یا پسر یا به کدوم طبقه اجتماعی تعلق دارید یا سطح سوادتون چقدره به یک زندگی مستقل فکر کنید بدون اینکه نیاز به حضور کسی داشته باشید. پ ن: اگر دچار این خطا شدید سعی کنید حداقل با کسی ازدواج کنید که اگر از سطح هوش، شعور و فهم بالاتری نسبت به شما برخودار نیست حداقل در سطح شما باشه حتی اگر لازم شد برای اینکار تست iq و eq بگیرید 11 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آبان، ۱۳۹۵ دوستاي عزيز اي كساني كه در بخشهاي خصوصي كار مي كنيد اي كسايي كه تو تخصص و حرفه خودتون تاپ هستيد توروخدا جون هركي كه دوست داريد دانش خودتونو ارزون به كارفرما نفروشيد بازار رو خراب نكنيد دلتون به حال اون كسايي كه تازه كارن و تازه وارد حيطه تخصصي شما ميشن كمي بسوزه به اندازه كافي سطح دستمزدها تو ايران پايينه ( حتي وضع اين افغانستان طالبان زده از ما بهتره ) شما ديگه ندونسته كف بازار رو پايين تر نياريد پ.ن : نامزد دوستم تو يه شركت نيمه دولتي سه ساله داره كار مي كنه كل دريافتيش با اضافه كاري و سركار اومدني هاي جمعه و روزاي تعطيل نهايت ميشه يك و هشتصد الان شركتشون كن فيكون شده نيروها رو دارن عوض مي كنن ( جابجايي مدير و لشكركشي هاي مديريتي ) اينم داره ميزنه بيرون رفته يه شركت خصوصي مصاحبه تخصصي كلي ازش سوال پرسيدن و اينم با دانش و تجربه خودش همه رو شگفت زده كرده بعد كه رسيده سر مسايل مالي و دستمزد اين اقا برگشته گفته دوتومن ميگه بعد گفتن اين مبلغ ديدم مدير شركت رو صندليش كلي جابجا شد و يه چن تا سرفه كرد و رو به دو همكار ديگه اش كه از اين سوالات تخصصي مي پرسيدن نگاه هاي معني داري كرد نامزد دوستم ميگه نفهميدم اوضاع از چه قراريه ولي بعد كه از شركت اومدم بيرون ديدم يكي از اون افرادي كه ازم مصاحبه كرده بود بهم زنگ زد و هرچي از دهنش دراومد بهم گفت نگو اون دو نفر كه جزو نيروهاي باسابقه و خيلي متخصص شركت بودن حقوق ماهيانه شون پنج تومنه اين نامزد دوست ما بازار اونارو داشت بهم ميزد نكن اقا نكن خانوم 15 لینک به دیدگاه
nasim184 12256 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۵ امشب دوست جانم سه قلو به دنیا اورد هم خوشحالم...هم نگرانشم ...سه تا پسر بچه دهه 90...قیافشو تصور میکنم براش شکلک میفرسم ستاد روحیه دهیم مثلا خدا کنه سه تاشون سالمو سرحال باشن خدارو شکر خیلینگرانش بودم 10 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۵ اومدم بگم ديديد بالاخره ترامپ رئيس جمهور شد يعني قشنگ الان ماله كشي هاي حاج اقا بي بي سي و صداي امريكا و گروه ناياك و بقيه بروبكسشون جلو چشمم رژه ميره خانوم كلينتون خانوم كلينتون ازش يه ناجي دموكراسي و صلح و فلان ساخته بودن اونم چرا چون نصف بيشتر ملت ايران يا سرشون تو سريال هاي حرمسراييه يا اينكه اصلا نمي تونن خبراي رسانه هاي خارجي رو دنبال كنن تا ببين ذهنيت مردم دنيا و بخصوص مردم امريكا چيه اينا همش داشتن ذهن ملت رو شستشو ميدادن ببين با اين كارشناسان و تحليلگران اب حوضيشون چطور ذهن ملت ايران رو سر انتخابات اينده رياست جمعوري فريب خواهند داد تا ملت عظيم و شان ايران به صورت ميليوني سر صندوق هاي راي حاضر بشن بخصوص خانومهاي عزيز با انگشتان جوهري براي پايداري اين سيستم ضد زن و ضد انساني راي خواهند داد و باهاش عكس سلفي خواهند انداخت تا تو بي بي سي فارسي نشونشون بدن از ته دلم اميدوارم تو انتخابات ايران هم يه تندرو پيروز بشه يكي خيلي بدتر از احمدي نژاد كلينتون مثل اون كاكاسياهش فقط پشتبان حكومتهاي تروريست پرور و ديكتاتور بود و بس فقط مي تونست براي اين حكومتها وخت بخره به بهانه اصلاحات به بهانه صلح بيچاره ملت سوريه رو اواره كردن هر روز اين ملت بيچاره دارن زير اوار و بمب جوون ميدن چرا چون كاكا سياه ما اهل جنگ نيس صلحي كه هر لحظه اش بدتر از جنگه بازم به پيشگويي هاي جناب الوين تافلر عزيز ايمان اوردم تافلر تو كتاب جابجايي در قدرتش نامزدي دونالد ترامپ رو به همراه اياكوكا پيش بيني كرده بود ( اياكوكا رو نمي شناسم ) لايه هاي قدرت شديدا تو خاورميانه و دنيا در حال حركت و جابجا شدنه هووورررااااااااااااا:hapydancsmil::hapydancsmil: راستي ترامپ ناقص الخلق ترين فرزند دموكراسي حاصل از راي مستقيم توده هاست دموكراسي كه با راي عوام و توده ساخته بشه اخرش ميشه اين ميشه ترامپ ميشه احمدي نژاد ميشه اردوغان 5 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۵ مُعضلی به نام کتابخانه! موارد مراجعه و استفاده دانشجویان از سالن کتابخانه و فضای مطالعه: 1. شارژ وسایل برقی اعم از تلفن همراه،تبلت،لپ تاپ و MP3 پلیر...:putertired: 2. وای فای!(اینترنت با سرع فراوان...دانلود همزمان سریال های روز در حالی که هم زمان داری در گروه های مختلف به چت هم می پردازی) 3.وقته غذا!(از آب معدنی و کیک گرفته تا سرو غذاهای سنتی و فست فودی..بچه های در این موارد مجهز می آن) 4.میزهاش جون می ده برای دورهمی و گپ و غیبت:4chsmu1:(اون بیلبیلک های میونش که جداکننده است توسط دانشجویان لولاهاش در اومده و پُرتابله!...نبوغ ایرانی) 5.خنک شدن 6.تبلیغ کلاس های آموزشی..مخصوصا ریاضی و فیزیک پیش! 7.شکستن تخمه در حالا دیدن فیلم!:mornincoffee: . . . قسمت شد یک بار برم سمت کتابخونه دانشگاه... از پله ها که رفتم دیدم یک صدای هَمهَمه می آد... رسیدم بالای پله دیدم ملت دارن می لولن تو هم... اینقد خوشحال شدم که بابا چقد کتاب خون داریم... بعد دیدم تراکم جمعیت تو یک قسمت های زیاده... از یک نفر که نزدیکم بود پرسیدم چرا یک جاهایی فقط(گوشه ها منظورم بود) نشستن!..وسط فضا کچلی داره! خوب وسط بشینن! گفت مهندس عزیزم! نقاط پریز دار و وای فای خیز متراکم تره!... اگر بری نزدیک می بینی که زنبیل گذاشتن و کار از دو راهی سه راهی به 8 راهی و 12 راهی برق رسیده! بوی ساندویچ و کبابو پیتزا و سیب زمینی سرخ کرده هم که ماشالله فضا رو پُر کرده بود... در ضمن چند نفر چند نفر در حالا بگو بخند بودن و چند نفری هم در حالی که دور گوش هاشون رو پیچیده بودن و سرشون دور گوش هاشون بود داشتن به زور کتاب میخوندن! جالبه اینکه بقیه به اون ها چشم غره می رفتن انگار اون داشتن گناه می کردن که تو محیط کتاب خونه کتاب میخوندن! . . . از پله ها اومدم پایین...رفتم یک کلاس خالی پیدا کردم...اونجا حداقل مزاحم خوردن و لایک زدن و خندیدن کسی نمی شم...والا تو کشورهای دیگه واسه مطالعه جا رزرو می کنن تو کتابخونه ها..... امیدوارم زمانی تو کتابخونه های ما هم جا رزرو کنن برای کتاب خوندن نه برای شارژ لپ تاپ و یا استفاده از وای فای 10 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۵ تاریخ دهه 40 و 50 شمسی و پیدایش گروهی بنام مجاهدین خلق تاریخی پر از عبرتهاست اتفاقات این دوران و ظهور این گروه و مطالعه این تاریخ یکی از جذاب ترین بخش های تاریخ معاصر ایرانه که به شخصه بسیار علاقمندم و مطالعه کردم نکته بسیار جالبی در این بین وجود داره، سران تشکیل دهنده و اعضای این گروه همه از دانشجویان یا فارغ التحصیلان نخبه رشته های فنی دانشگاه آریامهر(شریف) و تهران بودند که ابتدا با آرمان های اسلامی وارد این سازمان شدند بعد با انشعاب توسط تقی شهرام و ترور مجید شریف واقفی (دانشگاه شریف به اسمش نامگذاری شد) به مارکسیستها و مارکسیستهای اسلامی و اسلامی وقایع بسیار جالبی رقم زده شد. اما هدفم از گفتن این موضوعات این بود که بگم با خوندن سرنوشت این سازمان به روشنی متوجه خواهید شد تزریق ایدئولوژی به ذهن های مکانیکی چه فجایعی به بار میاره، اینکه چرا کسی از نخبه های علوم انسانی در این سازمان شیطانی دیده نمیشه جای تأمل و تفکر داره. اینکه چرا ذهن های مکانیکی و مهندسی شده بیشتر تمایل به خشونت ، جنایت و تأثیر پذیری از ایدئولوژی دارند جای تأمل داره 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده