Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۴ در برهه ای اهل رقابت نبودم چون رقیبی نبود در برهه ای رقابت کردم و بردم در برهه ای خسته از رقابت قبلی بی خیال رقابت شدم و باختم و حالا باز به فکر رقابتم اما توان و انرژی مثل قبل نیست... فارغ از خوب یا بد بودن رقابت نتیجه ی اون مهمه نتیجه ای که احساس رضایت از خود به ارمغان داره البته به شرط اینکه تمام توانت رو برای یک رقابت منصفانه بذاری... این خود لعنتی این خود لعنتی و این خود لعنتی وقتی راضی باشه انگار همه چی درسته ولی امان از وقتی که خودت از خودت راضی نباشی... 7 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۴ گاهی یک آدم برات برابری میکنه با همه دنیا ، وقتی اون آدم کنارت باشه انگار دنیارو داری وقتی اون آدم باشه یه امید یه شوق یه انگیزه تو دلت هست که میشه موتور محرکت ولی وقتی اون آدم کنارت نباشه همه دنیارو هم که داشته باشی انگار هیچی نداری چون دچار یک بی تفاوتی هستی وقتی یادت میاد که اون آدم نیست به خودت میگی خب که چی؟؟ اونوقت مثل بادکنکی که از باد خالی میشه توام خالی میشی از حس زندگی ، از انرژی و از اون اشتیاق. باز باید به خودت تلقین کنی با خودت بجنگی و خلاء درونیت رو پر کنی به عبارت دیگه انگیزه تراشی کنی برای خودت تا بتونی مسیر رو ادامه بدی. 8 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۴ اینجا ایران است صدای فریاد یک زن ... 3 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۴ فاز اینجا باز شده غم!!!! 2روز زنده ایم بیخیال بیرون....درون بچسب...خودتو بچسب... --- حال و هوای عید داره نزدیک میشه... 44روز مونده به عید فک کنم...... خیلیا رفتن از بینمون... خیلیا اومدن... خیلیا دل شکستن... دل خیلیا رو شکوندیم... عصبی شدیم داد زدیم... آخرش تموم شد...روزا گذشت... جز خاطره برامون چیزی باقی نموند... اینکه اینارو الان میگم.... ینی فقط 1ماه و نیم کمتر وقت جبران داریم.... جبران شاید نشه ولی دل به دست آوردن خیلییییی ثواب داره... --- یادت میاد کی از ته ته وجودت خندیدی؟؟؟؟ یادت میاد کی واس داشتن سلامتیت از ته قلبت خدا رو شکر کردی؟؟؟؟ یادت میاد دل کسی رو آخرین بار کی شاد کردی؟؟؟؟ یادت میاد کی از پدر و مادرت تشکر کردی؟؟؟؟ یادت میاد کی با خودت و خدا خلوت کردی؟؟؟؟ ---- 1روز دور باش و خودت باش و خدات... ببین چند چندی؟! ---- همین الان دلم میخواد هرکی هستی بخندی هرجا که که هستی...بزار بگن دیوونس و بی خودی میخنده.... دل من خنده تورو میخواد شاد کردن دوستام میخواد.... ---- پس از این به بعد گاه نوشتم میشه با حس و حال عید و شادی.... از خونه تکونی بگیر تا شادی های لحظه ایی که یه عمر خاطره میشن.... ---- سام رفت... به قولش تهش خودمون عذاب میکشیم که چرا این روزا نخندیدیم.... ---- رفیقم... به قولش:دنیا منت هیچکس نمیکشه پس بخند... ---- از همین الان حلالیت میخوام... شاید دیره شاید زود... شاید نباشم تا عید... حلال کنید این بنده حقیر... ----- امروز اولین روز شروع کار عید... 94/11/17 13:24 دوست دار تک تک شماها.... عطیه. 5 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۴ حس قويييي خودكشي و ....... اين روزا بشدت اين نيرو داره منو سمت خودش مي كشونه چي ؟ نه اتفاقا زندگيم خيلي روال عادي خودشو داره اما اين نيرو ي نابود كننده بازم تو وجودم سربراورده الان حال من شبيه اين شعر مولاناست چو طفلي گمشستم من ميان كوي و بازاري كه اين بازار و اين كو را نمي دانم نمي دانم مرا گويد مرا هرسو ، تو استادي ، بيا اين سو كه من ان سوي بي سو را نمي دانم نمي دانم احساس خلا و پوچي خيلي عميقي تو وجودم حس مي كنم انگار هيچي نمي تونه منو راضي و خشنود كنه هيچي ، همين الان دوستم وضو گرفت نشست پاي سجاده و نماز ميگه اينطوري به ارامش ميرسم ولي من نه اين چيزا منو فريب نميده اصلا باورم نمياد گاهي از عقل گرايي بيش از اندازه خسته ميشم از زندگي حساب شده و بشدت تحت كنترل عقلم چرا نمي تونم بي پروا بشم بي پروا زندگي كنم بي پروا عشق بورزم بي پروا خودمو رها كنم يه عمر مثل يه قديس زندگي كردن چه فايده اي برام داشته هيچي هيچي 8 لینک به دیدگاه
eng.l.s 5684 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۴ ]rn soji f مدل ناصر :icon_pf (34): چقد سخته برای بدست اوردن مرحله ی جدیدی از زندگیت مجبور بشی بعضی از داشته هاتو از دست بدی !! اولش سخته 8 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 بهمن، ۱۳۹۴ سیستمم ویروس گرفته ، مث من و هر بار که روشنش میکنم پیغام میده ویروس کشی شه ولی کسی به دادش نمیرسه ، مث من و اگه اینطور پیش بره قطعا بلایی سرش میاد ، مث من 10 لینک به دیدگاه
..!Alfa!.. 2854 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 بهمن، ۱۳۹۴ یاد روز یکشنبه کاتولیک ها می ندازه آدمو این تاپیک این همه درد دل و دل درد هجمه صدا وقتی نباشه، سکوت رو سطرها نوشته می شه تا سفید سفید بشه 4 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 بهمن، ۱۳۹۴ امروز روز اول کاری بود.. چقدر همه مینالیدن.. مملکت ما چرا به این وضع دچار شده.. هیچ کس نداره.. هیچ کس راضی نیست.. پس این انتخابات یعنی چی... امروز با انرژی منفی دیگران تمام خستگی تو تنم موند... چرا اخه.. 10 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 بهمن، ۱۳۹۴ شده بیش از یک ماه که هم پا در هوایم و خونمون آماده نیست . هم دچار آلرژی و سرما خوردگی زشت شدم با سرفه های مکرر که دست از سرم برنمیداره . اصلا آب و هوای مناطق پایین بمن نمیسازه . حتی آدمهاش .. همیشه این ماه بهمن یجوریه برامون ... غیر از چندتا اتفاق خوب دیگه شر داره همیشه . .. دلم میخواد برگردم خونمون پس کی آماده میشه خدایا خسته و دلزده شدم فقط میخوام برم دیگه لذتی نمیبرم ازش .. ممنونم که مثل همیشه تا یه چیزی و از دهن نیفته بهم نمیرسونی ... 6 لینک به دیدگاه
Adel00 5292 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 بهمن، ۱۳۹۴ گاه نوشته امروزم نوشته خودم نیست. تو تاپیک خنده سرا خوندم ولی بیشتر از خنده منو به فکر فرو برد. :5c6ipag2mnshmsf5ju3 مهرداد جان گذاشته بود. آرزوهای ایرانی ها در دهه های مختلف: دهه ۵۰: اگه انقلاب کنیم خوشبخت میشیم دهه ۶۰: جنگ تموم بشه خوشبختیم دهه ۷۰: خرابیای جنگ و بسازیم خوشبختیم دهه ۸۰: اگه تحریم برداشته بشه خوشبختیم دهه ۹۰: ازین بدبخت تر نشیم خوشبختیم 7 لینک به دیدگاه
Adel00 5292 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۴ آقا میشه یه درددل کنم؟؟؟؟؟ دلم مدال می خواد !!!!!! 7 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۴ گاهی میشی غلط، اشتباه باید پاک شی ، به وسعت اشتباهت پاک شی از این دنیا پاک شی ... 9 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۴ ادما چه موجودات بدی هستن موجوداتی اهل تهمت ، غیبت، ناسزا، با هم دعوا میکنن ، کتک میزنن، اخم میکنن، حتی گاهی با هم حرف نمیزنن، بدبینن دهنبینن، اهل بازی با احساس و زندگی هم، همه چیز رو به هم تحمیل میکنن اجبار و زور ، حتی همو به نقطه پستترین میرسونن. این ادما به هم انگیزه برای خودکشی میدن ... 7 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۴ چندتا تاپیک و پروف و پست رفتم و خوندم حرفهای عاشقانه احساس عاشقانه دوست داشتنهای عاشقانه متنها و شعرهای عاشقانه دوره ی خوبیه، با همه ی اشک و اه هاش 10،12 سال پیش تجربش کردم ، عاشق که باشی فارغ میشی. فارغ بودن خوبه .... 6 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۴ امروز که رفتم سرکار.. هوا خوب و ابری بود.. رفتم تو اتاقمو اومدم بیرون دیدم به به چقدر برف انگار از صبحه باریده.. ولی خدا روز بد رو نیاره.. شده بود خیابونای امریکا که ماشینا لیز میخوردن و میخوردن بهم.. روی پل رو سراشیبی ماشینا لیز میخوردنو میخوردن بهم.. ولی مردم هم ایول کمک کردن بهم.. بعد از چندسال دیدیم کمک مردم به هم رو.. خیلی وقت بود بویی از معرفت بین مردمانمون نبود.. ولی چه برفی بود.. انگار امریکابودی.. 13 لینک به دیدگاه
Just Mechanic 27854 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۴ آآآآآآآآآآآآ چیه خمیازه کشیدم 13 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۴ اینجا ایران.... 3خفاش شب درحال فعالیت.... ناصر عطیه مهناز... ساعت01:21دقیقه بامداد... مورخ 94/11/20 به ما بپیوندید.... آی لاو یو نواندیشان 11 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۴ من همون آسِ دلم... که تو دست اول زندگی.... با آسِ گیش بُریدیش! سَرِ دل تَله بود واسه تو...باقی دست حُکم عقل بود واسه من... . . . جدی نگیرین...یک شوخی بود با عاشقانه هام... 10 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده