sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 شهریور، ۱۳۹۲ سال پیش که اینجا عضو شدم خیلی برام جالب بود...اعضای خوب با برخورد خوب و دوستانه از اینکه یه جایی رو پیدا کرده بودم که آدمای با فرهنگ و باشعور، با رعایت احترام در کنار هم لحظاتی را هر چند مجازی سبز رقم میزنند، احساس خوبی داشتم الان که بر میگردم به سال پیش و نگاه میکنم کمی فرق کرده !!! الانشم جای خوبیه تا بیام و اوقاتم و سپری کنم و یه چیزایی یاد بگیرم ولی یه چیزایی هست ...اون آدمایی که بخاطر اینکه اون خصوصیات خوب و و تو اونا دیده بودم خیلی کم شدن آدمایی که با حضور اونا و فعالیتشون پایبند این انجمن شدم مطمئنم الانم هستند کاربرای فعالی که انجمن به این خوبی سربلنده انگار باید یه سری ها برن تا یه سری دیگه بیان و ادامه دهنده این راه باشند حرف من اینه...اما مگه نمیشه همه در کنار هم باشیم ؟! 17 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 شهریور، ۱۳۹۲ بی تو خالی، بی تو کم! من بی تو تنها می شوم سرد و تنها گوشه ای درگیر غم ها می شوم با حسابی ساده از من، این نتیجه سخت نیست: بی تو من از زندگی هر لحظه مِنها می شوم! 10 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 شهریور، ۱۳۹۲ یه سری خود عمار پنداریون ( یه اصطلاح جدید سیاسیه شما بخون خود پشگل پنداریون ) از جنس مؤنث که کباده خرد هم می کشیده یه سری شعر های جدید تلاوت نمودن ، واقعا جای متی در این بزم خالی بوده پ ن:با عرض پوزش خیلی وقت بود خطوط قرمزی برا خودم تعریف کرده بودم نا پرهیزی کردم. 7 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 شهریور، ۱۳۹۲ تو سایت نوشته بود کلاس ها از 23 شروع میشه! ولی خب کی میره این همه راه رو... این بود که با بچه ها هماهنگ کردیم از 30 ام بریم! این وسط عده ای...شامل 8 نفر دروغ گفتن به ما!نمی دونم چی بگم درمورد آدم بی معرفت دروغگو...!! میگفتن استاد از اینایی هست که حتی بخاطر غیبت مجاز حالت رو میگیره! هیچی دیگه گفتیم مثل مرد غیبت میخوریم!آخه 2 روز کلاس داشتیم هم صبح و هم عصر...8 جلسه میشد!:icon_pf (34): دم استاد گرم!گفته برید خونه.من به 8 نفر درس نمیدم! حالا یک هفته باید بیکار باشن چون تمام کلاس های این هفته کنسل شده! مدعی خواست که از بیخ کند ریشه ما....غافل از اینکه خدا هست در اندیشه ما دلم خنک شد! 16 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 شهریور، ۱۳۹۲ از یکی از کارایی که خیلی بدم میاد تحمیل کردنه... احساس خود تحمیلی دارم ... احساس سیریش بودن پیداکردم چند وقته... بابا طرف به بون بی زبونی داره حرفشو میزنه... چرا من گیر میدم همش... 14 لینک به دیدگاه
faaarnaz 5345 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۲ دلم گرفته... همیشه وختی فرد یا افرادی زیادی بهشون اهمیت بدی و ازشون توقع داشته باشی اینجوری میشه آدمو ناامید میکنن ای کاش حداقل رو در رو صحبت کنن آدم بفهمه دردشون چیه همش نیش میزنن مثه عقرب زیر فرش 13 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۲ دو تا امتحان تو یه روز؟ خدایی روز داره 6 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۲ نمیدونم این فرهنگ غلط تعارف کردنای بیخودی کی میخواد از این کشور جمع بشه:icon_pf (34):واسه چی ملت دوست دارن یکی بهشون تعارف الکی بکنه جالب اینه که وقتی تعارف الکی نمیکنی میرن پشت سرت صفحه میذارن که فلانی تعارف نکرد اخه عزیز دل از تعارف الکی خوشتون میاد؟؟؟؟؟ 8 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۲ پدر و مادرای خیلی سختگیر ، بهترین دروغگوها رو تحویل جامعه میدن ... ! حالا میخوای انکار کن ، میخوای بپذیر ... صرفا از سر رفاقت گفتم ... 17 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۲ یه وقتایی هست خیلی ساده ،خیلی صمیمی ،به دور از هر دغدغه ای با دوستت صحبت میکنی .اون روزها شاید برات حکم روزی که گذشت رو داشته باشه ،اما بعد از مدتی که برمیگردی و اون حرفا رو میخونی ، به سادگی اون حرفها و مکالمات لبخند میزنی ، میخندی و ...... 14 لینک به دیدگاه
nasim184 12256 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۲ امروز حرف زدم...حرف شنیدم...دلم شکست...امیدوار شدم....از ته دل خندیدم....چه روز پرمحتوایی!!! تازه انقده کار کردم که الان احساس میکنم کوه کندم . . . و از دست خودم حسابی اعصابیم به یه تنبیه ویژه نیاز دارم:vahidrk:. خدا جون منتظرم.. برای بار اخر به ادم شدنم امیدوار باش 12 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۲ دستت را از جیب من بیرون بیاور... ای دوست.... من نگاهم به جیب نیست...ولی حس می کنم دستِ دراز شده ات رو از حد و حدودت تا به حد و حدودم! آرام...و آهسته بیرون بیاور دستت را که فقط، من فهمیده باشم...که دیگران فکر نکنند تو عادت داری به دست درازی... من راضی نیستم که عاملی باشم برای فاش شدنت... نَه..اسم من ستار نیست...من نمی خواهم ستارالعیوب تو باشم... من فقط نمی خواهم آنچه من دیدم...دیگران ببینند... اینجا در این مواقع....پِیِ آدرسِ کوچه ی علی چپ گشتن را دوست دارم... . . . گاهی حواسمان نیست...بی اختیار دست و پایمان از گلیم می زند بیرون... گاهی برای بلند شدن زیاد قَدِ دست و پاست...گاهی هم برای کوچکی گلیم....پس گاهی بی اراده ست...بفهمیم؛ دست و پامون رو جمع می کنیم... ولی...گاهی عامدا این دست و پا دراز می شه... امیدوار کسی که به پست ما می خوره.. ستارالعیوب باشه... 21 لینک به دیدگاه
One gear 7070 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۲ عزیز من ! برادر من! خواهر من! حق الناس یا همون حقوق شهروندی کوفتی فقط این نیست که از دیوار مردم نری بالا! یکیش هم اینه که کل عرض پیاده رو رو با دوستات اشغال نکنی و اونقدر خرامان خرامان راه نری که انگار داری تو پارک ملی ایرلند قدم می زنی! یه نگاه به پشت سرت بندازی می بینی که چهل نفر دارن بال بال می زنن که یه جوری از سد تو و دوستات بگذرن ، برن به کار و زندگیشون برسن! مثل آدم راه برو خب! یه کمی آدم های دیگه رو هم ببین البته اگه چشمت غیر از دیدن نوک دماغت بینایی داشته باشه! 14 لینک به دیدگاه
Z@laL 6664 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۲ گاهی شبها بیدارم و خوابم نمیبره... دلم میخواد گوشیم زنگ بخوره و یه دوست خوب پشت خط باشه که تا صبح باهم حرف بزنیم و درد دل کنیم دلم گرفته 8 لینک به دیدگاه
masoume 5751 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۲ احترام به بعضیا بی احترامی به خودمونه . اینو تجربه میگه . 5 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۲ چقد کتاب توماس خوبههههههههههه...کاش از همون پیش دانشگاهی ب جای کتابای ریاضی تالیفی همین توماسو میذاشتن جلومون...انقد این دو روزه به ریاضیات غیر گسسته (به گسسته اش علاقمند بودم به حساب دیفرانسیل و انتگرال نه) علاقمند شدم که دلم میخاد بعد ای نامتحانم بشینم هر شب ی ساعت ریاضی بخونم...:* بچه ها برام دعا کنید آخرین امتحان کارشناسیمو خوب بدم 6 لینک به دیدگاه
nasim184 12256 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۲ .وقتی به یکــی تو زندگــیت زیاد اهمیت میدی , اهمیتتو تو زندگیش از دســـت میــــدی...!!! دقیقــــا به همیــــــن راحتـــــــــی!!!! 7 لینک به دیدگاه
Mahdi Eng 22940 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۲ آخ خیلی دلم گرفت یاد سفر چند سال پیش که سمت مشهد رفته بودم افتادم که چند روز مونده بود به تولد امام رضا (ع) کاش بازم تکرار بشه الان 2 3 روز بیشتر به میلاد امام غریب نمونده این 2 آهنگ ((ستاره مشرقی - علی اصحابی)) برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ((امام رضا - حامد زمانی)) برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بدجور دلمو هوایی کرد اشکم دراورد اگه دوست دارید شما هم دانلود کنید 18 لینک به دیدگاه
afshin18 11175 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۲ نمی فهمم چه طوری روزام می گذره نه خوش می گذره نه بد می گذره فقط سریع می گذره 12 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده