رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

من از روز و شب خسته ام..

از دیگرانی که زندگی را برام سخت میکنند..

من از خودم دلگیرم

از روزگار و خدایم شاکیم

سخت هست دلگیر باشی از روزگار و معبودت..

خدایا بسه دیگه نمیخوام کسی رو در حریمم داشته باشم..

لینک به دیدگاه

آقا اجازه!

 

من یک اشتباهی کردم...

 

می شه خودم داوطلبانه برم گوشه ی کلاس...دو تا دستام رو ببرم بالا و یک لنگه پا واسم؟!

 

می گی چه اشتباهی؟...

 

آخه گفتنی نیست....بزار یک جور دیگه بگم....

 

شبیه اون تَرکه ی آلبالویی که خَم شده از غصه ی سیلی هایی که دست ما به صورتش می زنه....:icon_redface:

 

یا دود کردن اون سیگاری که همیشه تو حیاط می کشین و ما بوش رو باید از نفس هاتون تحمل کنیم...

 

یا اینکه شده بعد از یک عالمه داد و فریاد سر یک بچه که گفته نمی دونم دفترم کجاست...صبح تو کیفم گذاشتم...

 

بعد موقع فَلَک کردنش یکی از بچه ها داد بزنه که آقا دفترش پیش ماست..ما مشقامون رو ننوشتیم واسه همین برداشتیم دفترش رو....

 

یا شبیه خَط کشیدن رو دفتر یک بچه که تا صبح نشسته شاید بتونه حل کنه مسئله ها رو و نیمبند جواب داده...

 

.

.

.

 

آقا اجازه!

 

می شه جای شما بریم گوشه ی کلاس....دستامون رو ببریم بالا و یک لنگه پا واسیم...:icon_redface:

 

 

لینک به دیدگاه

یه در گوشی محـــــــــــکم میخوام ...

یه پس گردنی که از شدت درد و تحقیرش تا مدتی بتونم مثه یه آدم زندگی کنم ...

خوی حیونیم خیلی رفته بالا احتیاج به یه نَمه خون آدمی دارم ...

لینک به دیدگاه

وقتی که کم می نویسم حالت تهوع میگرد مرا از خودم

سخت است قلمت را باردار کنی برای برگه

آخر مرا چه حاجت به نوشتن وقتی خود ِ خویشم هزار دیوان ِ نانوشته است

آتشم در نیستان خویش

لینک به دیدگاه

نمیدونم این جمله برای کدوم بزرگیه. فکر کنم افلاطون یا ارسطو باشه.

میگه اگر کسی رو با دلت دوست داشتی خیلی جدی نگیر.

خب دله دیگه. اصن کارش همینه. ولش کنی میخواد عاشق این و اون بشه.

ولی ...

ولی اگر کسی رو با عقلت دوست داشتی بدون این همون عشق واقعیه.:icon_gol:

لینک به دیدگاه

یه بیت شعر کردی از استاد هه ژار یادم اومد که همیشه سعی کردم سرمشق زندگیم قرارش بدم.....

لای هه لوی به رزه فری به رزه مژی

 

چون بژی شه ر ته نه وه ک چه نده بژی

 

ترجمه...در نظر عقاب بلند پرواز بلند نفس

 

چگونه زیستن مهم است نه چند زیستن.......

لینک به دیدگاه

امشب داشتم تو pc میگشتم یه هو چشممم خورد به عکس های میتینگ 2 سال پیش

 

نمیدونم چند نفررررررررررررر هنوز اون عکس ها رو دارن

 

اما برام خاطره زیادی زنده شد

 

چه دوستای داشتیم و الان یا نیستند یا کم رنگ شدن

 

ستیا

 

اورمان

 

محمد رضا معدن چی

 

امین نپو

 

شیخ

 

سپید ام تی

 

ممد ادمین:icon_pf (34):

 

اسی

 

حمید شهر ساز

 

و................

 

یادش بخییر آب بازی

 

دو سه نفر حسابی خیس خالی شدن ن:sad0:

لینک به دیدگاه

همه چی از یه شوخی شروع شد....

شاید همه ی زندگیمون شوخی عه.

اما بعضی حرفا بد ادمو بهم میریزه، نمیدونم شاید واقعا شوخی میکرد ، یا شاید من بی جنبه ام، شایدم زود رنج، اما مهم اینه که نمیخوام ازم ناراحت باشه نه اونه نه هیچ کسه دیگه5c6ipag2mnshmsf5ju3z.gif

لینک به دیدگاه

نه خوبم نه غمگین

نه آزادم نه دربند

نه در جمعم نه تنها

نه اولم نه آخر

نه مثبتم نه منفی

نه مومنم نه کافر

و نه حرفی برای گفتن دارم

نه میل به بی نهایت دارم نه پوچ

حتی دردی حس نمی کنم

نه منتظرم نه کسی انتظارم را می کشد

من

خاکستری ام

فقط می گویم خوبم! آرامم!

کاش...

لینک به دیدگاه

خدایا مرگ یک بار شیون هم یک بار.......تکلیف منو معلوم کن.......

 

من توی برزخم.....اخه تا کی انتظار......:sigh:هر روز سوالای بی جواب....فکر پشت فکر....همش امید واهی....

 

من از اینده میترسم......گاهی حتی از خودم.....دارم با خودم چیکار میکنم....:sigh:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...