minoo_mn 1,740 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ خدای مهربون خودت بهم بگو بهشتت کجای این جهنمه؟؟ 6 نقل قول لینک به دیدگاه
.Apameh 25,173 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ چرا همه بدنم میپره از پا شروع شده رسیده به چشم و لب 9 نقل قول لینک به دیدگاه
nasim184 12,256 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ خــــــدايـــــا... آغوشت را امشب به من می دهی ؟ برایِ گفتن!چیزی ندارم اما برای ِ شنفتن ِ حرفهایِ تو گوش بسیار . . می شود من بغض کنم تو بگویی : مگر خدایت نباشد که تو اینگونه بغض کنی . . می شود من بگویم خدایا ؟ 5 نقل قول لینک به دیدگاه
nasim184 12,256 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ بچه که بودیم ؛ میدانستیم هر وقت گم شدیم ، باید سر جایمان بمانیم تا پیدایمان کنند ! مدتهاست ایستاده ام .... کسی مراپیدا نمی کند ... !!! 7 نقل قول لینک به دیدگاه
آریودخت 43,941 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ بعضی اتفاقا ت هست که نتیجش دست خودمون نیست آیا کسی هست به سمت خوشحالیمون سوقشون بده؟ اگه هست کمک کن کمک ... 14 نقل قول لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61,915 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ آدمی که تو تنهایی عادت داشت غصه ی دیگران رو بخوره ، الان تو تنهایی دقیقا همونایی که غصشون رو می خورد ، تنهاش گذاشتن ... 17 نقل قول لینک به دیدگاه
شقایق31 40,377 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ عاشق این تکه شعرم نه من سراغ شعر میروم، نه شعر از منِ ساده سراغی گرفته است،تنها در تو به حيرت مینگرم ریرا ،هرگز تا بدين پايه عاشق نبودهام پس اگر اين سکوت ،تکوين خواناترين ترانهی من است ،تنها مرا زمزمه کن ای ساده، ای صبور! حالا از همهی اينها گذشته، بگو: راستی در آن دور دستِ گمشده آيا هنوز کودکی با دو چشمِ خيس و درشت، مرا مینگرد؟! میتوانم کنار تو باشم و باز بی آواز از راز اين همه همهمه بگذرم من از پیِ زبانِ پوسيدگان نخواهم رفت تنها منم که در خواب اين هم زمستانِ لنگر نشين، هی بهارْبهار ... برای باغ بابونه آرزو میکنم. حالا همين شوقِ بیقيمت و قاعده،همين حدود رويا و رفتنِ از پی نور، ما را بس، تا بر اقليم شقايق و خيالِ پروانه پادشاهی کنيم 16 نقل قول لینک به دیدگاه
آریودخت 43,941 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ دوستان خوبم مــــــــــــژده مـــــــــــــــــژده به دلیل توجه مدیران به کاربران گرامی سعی بر آن شده در دوماه باقی مانده تابستانه و تعطیلات ، اوقات فراغت خود را با سرگرمیهای سالم پر کنید بازی مهیج و سرگرم کننده ی بگرد و پیداش کن کدوم نام کاربری واسه کدوم دوسته بنده فعلا موفق شدم فرنوش ، داداش مهدی ، مینا و همین حالام بعد از چند روز امین رو پیدا کنم 19 نقل قول لینک به دیدگاه
viviyan 12,430 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ احساس میکنم سرم کلاه رفته. مامانم منو استخدام کرده که کارهای خونه رو انجام بدم، در ازاش اون بهم حقوق بده ولی احساس میکنم سرم کلاه رفته. هرروز دارم غذا میپزم و ظرف میشورم. دستم زبر شده. پَد انگشت شستم رو کلا بریدم با چاقو. :| 15 نقل قول لینک به دیدگاه
hasti1988 22,046 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ یعنی دقیقا زمانی که با پشتیبانی اینترنتم برای پایین بودن سرعت تماس میگیرم (حالا یا آنلاین یا تلفنی)سرعتم خوب میشه...الان گفتن یه نرم افزار برای کنترل از راه دور دانلود و نصب کنم ...سرعت دانلود خیلی خوب بود و خب من دانلود رو متوقف کردم..با این سرعت خوب من چی بگم بهشون؟نمیگن خانوم شما الان سرعتتون خیلی خوبه ..... قبل از این داشتم دانلود میکردم سرعتم در حد 4-10 کیلوبایت بود که شد 480 .... 16 نقل قول لینک به دیدگاه
H O P E 34,652 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ آدم های کنارم ، مثل جـــــمعه می مانند ... معلوم نمی کند فرد هستند یا زوج ... پر از ابهامند ... 15 نقل قول لینک به دیدگاه
دل مانده 7,714 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ بچه خیلی باحالین... اسمتونو عوض میکنین...چرا آواتارتونم تغییر میدین؟!!!!!:icon_pf (34): موندیم کی به کیه paeeze رو از رو امضاش شناختم "عشقی که زندگی میبخشد":banel_smiley_4: 10 نقل قول لینک به دیدگاه
haniye.a 5,626 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ جدیدا نود درصد پستهای تو اینجا شده در مورد اسم بچه ها... چه روز جالب پر اتفاقی بود امروز 7 نقل قول لینک به دیدگاه
Lean 56,968 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ پسر عمویی دارم اهل جبهه و جنگ و جهاد بود ، اهل روزه داری و نماز شب ، اهل خدا و پیغمبر و قرآن ، چشم و چراغ خانواده ، 12 سال پیش بورسیه شد برای کانادا ، چند وقت پیش یکی از دوستان عازم کانادا بود و اتفاقا شهری که پسر عمو اونجا ساکنه این دوست ما نه مذهبیه نه بی ایمان ولی خب اعتقادی به اون شدت نداره ، خلاصه معرفی کردیم به پسر عمو که احساس غربت نکنه ، چند روز پیش با دوستم حرف میزدیم میگفت این پسرعموت واقعا ایرانیه ؟ چطور اجازه میده زن و دخترش با لباس های دو تکه بگردن ؟ البته میدونستم ولی این نظر دوستم جالب بود ، خلاصه پسرعمو جان اون جهد و جهاد رو به چند فروختی ؟ به ثمن بخس؟ 7 نقل قول لینک به دیدگاه
seyed mehdi hoseyni 27,119 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ کنارم گذاشتی که تلخم کنی؟ هه! شرابی میشوم ناب...حسرتم را بخور 18 نقل قول لینک به دیدگاه
3Tilla 3,844 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ من امشب خیلی خوشحالم:hapydancsmil::hapydancsmil::hapydancsmil::hapydancsmil::hapydancsmil::hapydancsmil: از سال 89 منتظر همچین روزی بودم :hapydancsmil::hapydancsmil::hapydancsmil::hapydancsmil::hapydancsmil: اصن یه وضعی:w14::w14::w14::w14::w14: احساساتم تو قالب کلمه و شکلک نمیگنجه خدایا خیلی خوبی مرسی 17 نقل قول لینک به دیدگاه
Lean 56,968 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ امروز داشتم میرفتم بیرون یه بچه گربه خیلی لاغر دنبالم افتاده بود هی برمیگشتم وامیستاد باز میرفتم دنبالم میومد خلاصه رفتم از سوپری یه پاکت خامه گرفتم باز کردم جلوش گذاشتم بیچاره نمیدونست چطوری بخوره ، کاش تو این ماه رمضونی با حیواناتم مهربون باشیم 18 نقل قول لینک به دیدگاه
آرتاش 33,340 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ چقدر حس بدیه نتونی بعضیارو دوس داشته باشی 12 نقل قول لینک به دیدگاه
minoo_mn 1,740 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ بابام چندوقتیه عجیب احساس تنهایی می کنه خداجون خودت کمکم کن توان انجام اون کاری رو که می خوام داشته باشم، فقط کمی صبروتحمل بهم ببخش 10 نقل قول لینک به دیدگاه
دختر باران 18,625 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ پایانی برای قصه ها نیست!! نه بره ها گرگ میشوند نه گرگ ها سیر... خسته ام از جنس قلابی ادمها.... دار میزنم خاطرات کسی را که مرا دور زده ، حالم خوب است اما گذشته ام درد میکند... همین 11 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .