Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ یه وقتایی آدم می مونه چیکار کنه... یه وقتایی که نیاز داری فقط یه نفر بهت یه آره یا نه بگه یا یه جواب کوتاه که تو رو از بلاتکلیفی در بیاره.... و با اینکه می دونه جواب چیه و ازت دریغ می کنه...خیلی حرص دراره.... خب که چی؟ چی رو می خوای با حواب ندادن ها یا بی محلی هات ثابت کنی؟ 8 لینک به دیدگاه
ya~ya 820 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ همیشه میگفتند "و خدایی که در این نزدیکیست"... ولی هیچکس نگفت این نزدیکی کجاست.....!!! 7 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ سیگار کشیدن هم عالمی دارد ... میکشی تا تا دیگه نکشی .... . . . . . . . . سیگار میکشی که دیگه رنج و عذاب نکشی ... 10 لینک به دیدگاه
پیرهاید 10193 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ جای خالی تو داره همه دنیامو میگیره . . . . . . . . . . . . 11 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ نوشتم ....پاک کردم.... نوشتم....تصحیح کردم.... نوشتم.....همه رو پاک کردم.... گاهی همین نوشتن و پاک کردن چند سطر گاهنوشته میتونه باعث بشه که از سوالهایی که گاهی ذهنت رو درگیر میکنن ،دور بشی و بتونی تحلیلشون کنی... و دست آخر بنویسی.....حال همه ما خوب است..... 20 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ دوستم دیروز با دوس پسرش بهم زده ، خیلی از لحاظ روحی داغون شده، آخه تا پای ازدواج هم پیش رفته بودن ولی خب .... خلاصه رفتم پیشش باهاش حرف بزنم و یه کم آرومش کنم . بهش میگم چطوری؟ بهتر شدی از دیروز؟ برگشته میگه: اگر یار مرا دیدی به خلوت بگو ای بی وفا ای بی مروت گریبانم ز دستت چاک چاکو نخواهم دوخت تا روز قیامت حالا اصلا اهل شعر نیستا از دیروز تاحالا نشسته دنبال دو بیت شعر گشته که شاخ بازی در بیاره ینی عاشقشم 24 لینک به دیدگاه
*Reyhaneh* 3812 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ چند روزٍ دارم دنبال یه برگه میگردم، امروز دیدم تو اسکنرٍ ! حافظه ام در حد ماهی ٍ:icon_pf (34): 15 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ بجای نوشتن گاهی فقط باید " آه " کشید . . . 20 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ چقد تو اخه بچه ای ... با کارای بچگانت همیشه مایه ی خنده ی منو فراهم میکنی 13 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ یه دونه ریش تراش سه تیغه فلیپس خریدم، مدت هاست ازش استفاده میکنم. امروز داشتم مروری بر یک تاپیکی پر از تلخی و شیرینی میکردم، گفتم بذار محاسن رو جلوی رایانه کوتاه کنم. بعد از 5 دقیقه دیدم هیچی کوتاه نشده، نگاه کردم میبینم ریش تراش رو روشن نکردم و دارم همینجور خاموش روی صورتم بالا و پایین میکشم. پیری داره اثر خودش رو میذاره، دارم آلزایمر میگیرم ..... 19 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ ما معمولیا تا میایم تو مهمونی راجع به چیزی صحبت کنیم ، یه هو از اون طرف صدا میاد که بفرمایید شام حاضره ... ! :| ما معمولیا وقتی داریم داستانی رو تو جمع تعریف می کنیم ، یه هو میبینیم مخاطبمون حواسش جای دیگس و خیلی تراژدی وار مخاطب رو عوض می کنیم و سریعا داستان رو خلاصه می کنیم...! ما معمولیا خیلی غمگینیم... ! 17 لینک به دیدگاه
دل مانده 7714 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ کاش بعضیا یه جو شعور داشتن و اینو میفهمیدن که اگه کسی درمورد عیبهاشون حرفی نمیزنه دلیل نمیشه که واقعا بی عیبن! اونوخ شاید انقد به دیگران طعنه نمیزدن و یه کم مواظب حرف زدنشون میشدن! البته شاید! 15 لینک به دیدگاه
پیرهاید 10193 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ آنقدر در زندگی زمین خورده ام و دست روی زانو گذاشته و بقولی "یاعلی" گفته ام که این مشکلات ، سیاه مشق هم برایم نیست پوست کلفتی عارضه ی عجیبی است وقتی امروز پیش استادم بودم بیشتر آموختم ، یاد روزهای شیرین تر زندگیم افتادم که خانه ام در جوار ابرها بود او به من بشارتی داد و گفت گشایشی در زندگانیت نزدیک است دل نمیبندم به یاش و ناامیدی و هرگز خود و خدای خویش را فراموش نمیکنم گاهی میشود که ایوب باید بیاید چند واحد در کلاس درسم ، درسی را به زور پاس کند شانه هایم بسیار پهن است 10 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ تنهایی ؟؟ آیا وکیلم ؟؟ به صداق : یک بغض مخوف یک تصمیم ناگرفته و ضربه های خورده ... یک عشق خالی و غمی لبریز ... یک پوچی پر حجم ... یک نفس بریده ... دو چشم مبهوت ... وکیلم ؟؟ 10 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۲ جا داره به اقايوني كه اين شبها پرت و پلا تحويل ملت ميدنن بگم كه : بشين و بفرما و بتمرگ هر سه يه معني ميده ولي گو نخور يه چيز ديگه است . اخه چرا اينقد هزيون ميگيد؟ ادم اينقد بي حيا 16 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۲ یه سری از آدم ها رو باید پاک کنم از لیستم مثل اینکه بد جوری رو مخن....از نزدیک که حالمو به زدن،از تو فیس/ بوک هم نبینمشون خیلی خوشحالتر میشم 13 لینک به دیدگاه
*mehrsa* 14558 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۲ از دشمنی نترس که آشکارا به تو حمله میکنه . . . از دوستی بترس که فریبکارانه تو رو در آغوش میکشه. . . ! 11 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۲ روزها هم مثل انسانها روی sleep قرار گرفتن 12 لینک به دیدگاه
Dark Shadow 290 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۲ گاهی شده است نشسته ایم به انتظار روزهایی که در آن هیچ خورشیدی نیست و به تاریکی بیابانی ست که در آن هیچ نوری نباشد و نیامده است و چنان غصه خورده ایم اشک ریختیم.... گاه شده است در روزهایی زندگی کرده ایم که چنان روشنند که گویی هزاران خورشید درون آن می درخشند از بودنش شاد و سر مستیم نا گهان همه چیز میشود همان بیابان بدون حتی یک سو سو ی کوچک از یک ستاره و باز هم چنان اشک ریخته ایم و غصه خورده ایم که در مرگ عزیزانمان هم چنین نشده.... جالب است طبع آدمیان....حتی نمی داند چه می خواهد از زندگی و برای چه زنده است....آنوقت تا به کسی می رسد می گوید من تو را خوشبختت می کنم و کسی نیست بگوید تو برای چه زنده ای و چه می خواهی از زنده بودنت....دلا بیا تا به حال زنده بودن و زندگی این دو واژه غریب گریه کنیم نه به حال دیگران...... 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده