رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

یه وقتایی آدم می مونه چیکار کنه...

یه وقتایی که نیاز داری فقط یه نفر بهت یه آره یا نه بگه یا یه جواب کوتاه که تو رو از بلاتکلیفی در بیاره.... و با اینکه می دونه جواب چیه و ازت دریغ می کنه...خیلی حرص دراره....

خب که چی؟ چی رو می خوای با حواب ندادن ها یا بی محلی هات ثابت کنی؟

  • Like 8
لینک به دیدگاه

نوشتم ....پاک کردم....

نوشتم....تصحیح کردم....

نوشتم.....همه رو پاک کردم....

 

گاهی همین نوشتن و پاک کردن چند سطر گاهنوشته میتونه باعث بشه که از سوالهایی که گاهی ذهنت رو درگیر میکنن ،دور بشی و بتونی تحلیلشون کنی...

و دست آخر بنویسی.....حال همه ما خوب است.....:ws37:

  • Like 20
لینک به دیدگاه

دوستم دیروز با دوس پسرش بهم زده ، خیلی از لحاظ روحی داغون شده، آخه تا پای ازدواج هم پیش رفته بودن ولی خب ....

 

خلاصه رفتم پیشش باهاش حرف بزنم و یه کم آرومش کنم . بهش میگم چطوری؟ بهتر شدی از دیروز؟

 

برگشته میگه:

 

اگر یار مرا دیدی به خلوت بگو ای بی وفا ای بی مروت

گریبانم ز دستت چاک چاکو نخواهم دوخت تا روز قیامت

 

:banel_smiley_4:

 

حالا اصلا اهل شعر نیستا :banel_smiley_4: از دیروز تاحالا نشسته دنبال دو بیت شعر گشته که شاخ بازی در بیاره :banel_smiley_4:

 

ینی عاشقشم icon_pf%20%2834%29.gif

  • Like 24
لینک به دیدگاه

یه دونه ریش تراش سه تیغه فلیپس خریدم، مدت هاست ازش استفاده میکنم.

 

امروز داشتم مروری بر یک تاپیکی پر از تلخی و شیرینی میکردم، گفتم بذار محاسن رو جلوی رایانه کوتاه کنم. :hanghead:

 

بعد از 5 دقیقه دیدم هیچی کوتاه نشده، نگاه کردم میبینم ریش تراش رو روشن نکردم و دارم همینجور خاموش روی صورتم بالا و پایین میکشم.

 

پیری داره اثر خودش رو میذاره، دارم آلزایمر میگیرم ..... :sigh:

  • Like 19
لینک به دیدگاه

ما معمولیا تا میایم تو مهمونی راجع به چیزی صحبت کنیم ، یه هو از اون طرف صدا میاد که بفرمایید شام حاضره ... ! :|

 

ما معمولیا وقتی داریم داستانی رو تو جمع تعریف می کنیم ، یه هو میبینیم مخاطبمون حواسش جای دیگس و خیلی تراژدی وار مخاطب رو عوض می کنیم و سریعا داستان رو خلاصه می کنیم...!

ما معمولیا خیلی غمگینیم... !:sigh:

  • Like 17
لینک به دیدگاه

کاش بعضیا یه جو شعور داشتن و اینو میفهمیدن که اگه کسی درمورد عیبهاشون حرفی نمیزنه دلیل نمیشه که واقعا بی عیبن!

اونوخ شاید انقد به دیگران طعنه نمیزدن و یه کم مواظب حرف زدنشون میشدن!

البته شاید!

  • Like 15
لینک به دیدگاه

آنقدر در زندگی زمین خورده ام و دست روی زانو گذاشته و بقولی "یاعلی" گفته ام که این مشکلات ، سیاه مشق هم برایم نیست

پوست کلفتی عارضه ی عجیبی است

وقتی امروز پیش استادم بودم بیشتر آموختم ، یاد روزهای شیرین تر زندگیم افتادم که خانه ام در جوار ابرها بود

او به من بشارتی داد و گفت گشایشی در زندگانیت نزدیک است

دل نمیبندم به یاش و ناامیدی و هرگز خود و خدای خویش را فراموش نمیکنم

گاهی میشود که ایوب باید بیاید چند واحد در کلاس درسم ، درسی را به زور پاس کند

شانه هایم بسیار پهن است

  • Like 10
لینک به دیدگاه

تنهایی ؟؟ آیا وکیلم ؟؟

 

به صداق :

 

یک بغض مخوف

 

یک تصمیم ناگرفته و ضربه های خورده ...

 

یک عشق خالی و غمی لبریز ...

 

یک پوچی پر حجم ...

 

یک نفس بریده ...

 

دو چشم مبهوت ...

 

وکیلم ؟؟

  • Like 10
لینک به دیدگاه

جا داره به اقايوني كه اين شبها پرت و پلا تحويل ملت ميدنن بگم كه :

بشين و بفرما و بتمرگ هر سه يه معني ميده ولي گو نخور يه چيز ديگه است .

اخه چرا اينقد هزيون ميگيد؟

ادم اينقد بي حيا

  • Like 16
لینک به دیدگاه

یه سری از آدم ها رو باید پاک کنم از لیستم مثل اینکه بد جوری رو مخن....از نزدیک که حالمو به زدن،از تو فیس/ بوک هم نبینمشون خیلی خوشحالتر میشم:banel_smiley_4:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

گاهی شده است نشسته ایم به انتظار روزهایی که در آن هیچ خورشیدی نیست و به تاریکی بیابانی ست که در آن هیچ نوری نباشد و نیامده است و چنان غصه خورده ایم اشک ریختیم.... گاه شده است در روزهایی زندگی کرده ایم که چنان روشنند که گویی هزاران خورشید درون آن می درخشند از بودنش شاد و سر مستیم نا گهان همه چیز میشود همان بیابان بدون حتی یک سو سو ی کوچک از یک ستاره و باز هم چنان اشک ریخته ایم و غصه خورده ایم که در مرگ عزیزانمان هم چنین نشده.... جالب است طبع آدمیان....حتی نمی داند چه می خواهد از زندگی و برای چه زنده است....آنوقت تا به کسی می رسد می گوید من تو را خوشبختت می کنم و کسی نیست بگوید تو برای چه زنده ای و چه می خواهی از زنده بودنت....دلا بیا تا به حال زنده بودن و زندگی این دو واژه غریب گریه کنیم نه به حال دیگران......

  • Like 7
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...