nasim184 12256 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۲ امشب از اون شباییه که خواابم نمیاد ولی دوست دارم بخوابم!!!این یه مرض جدیده دیگه 3 لینک به دیدگاه
Maryam.Silent 1137 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۲ Such a lonely day --And it's mine --The most loneliest day of my life 3 لینک به دیدگاه
JU JU 7193 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۲ امشب, لعنتی معده ام, فشار میاورد حس لعنتی نبودنت هنوز آرام نگرفته است گاه, به جستجوی خیال میروم به دنبال اشباح و تنها سکوتی که میشود بشکند, سکوت توست که جرات شکستنش را نداری هنوز 6 لینک به دیدگاه
JU JU 7193 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۲ تو نیستی و اما من برایت چای میزیرم دیروز هم نبودی که برایت بلیط سینما گرفتم دوست داری بخند دوست داری گریه کن ... و یا دوست داری مثل آینه مبهوت باش مبهوت من و دنیای کوچکم دیگر چه فرقی میکند باشی یا نباشی من با تو زندگی میکنم . . . . . . . . . "رسول یونان" 5 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۲ سختی این روزهایم زیاد است ولی... غم تو از پا در می آوردم... امشب دلم گرفت... زیاد... 5 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۲ امشب دلم گريه ميخواد ... گريه با صداي بلند ... 6 لینک به دیدگاه
saeideh_ghanbari 16 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۲ امشب دلم گريه ميخواد ... گريه با صداي بلند ... mard ke gerye nemikonad!!!! emshab baz miayi be khabam!!!!l لینک به دیدگاه
Emerald_s 764 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۲ ایکاش دیگه هرگز مجبور نشم مث امروز بخاطر اثبات چیزی،تن به انجام کاری بدم که حس بدی بهم میده.... ایکاش میشد فریاد بزنمو بگم نهههههههههه ایکاش....ایکاش.... 3 لینک به دیدگاه
sasan2007 1323 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۲ امشب خیلی آرومه ستاره ها هم جشن گرفتن خیلی این حسو دوست دارم کاش بودی سهم این آرامش هم تو میشد 5 لینک به دیدگاه
JU JU 7193 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۲ آنچنان دل تنگم که خیابان ها را, به جستجویت, چشم در چشم می شوم 7 لینک به دیدگاه
The Developer 5478 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۲ حالم خوب نبود تا اینکه این ارومم کرد: گاهی باید افرادی از گذشته مان را فراموش کنیم ، به یک دلیل ساده ، اونها به آینده مان تعلق ندارند ... 9 لینک به دیدگاه
JU JU 7193 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۲ حالم خوب نبود تا اینکه این ارومم کرد: گاهی باید افرادی از گذشته مان را فراموش کنیم ، به یک دلیل ساده ، اونها به آینده مان تعلق ندارند ... کاش به سادگی این جمله بود .... 8 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۲ امشب بايد نقطه آغاز زندگي جديدم باشه واقعا خسته شدم / حسابي اعصابم از دست خودم خورده بايد با خودم دعوا كنم همين امشب امشب شب اغاز بايد باشه ... اغاز زندگي متفاوت !! پايان زندگي كسل كننده !! اما چطور ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ هنوز نميدونم 9 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۲ امشب تا صبح بیدارم روزش دفاع دارم . . . 9 لینک به دیدگاه
Maryam.Silent 1137 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۲ ینی حسم یه نفسه که میاد و میره منتظرم بیادو دیگه نره 6 لینک به دیدگاه
fanous 11130 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۲ امشب پر از هیچ ام خالی خالی ... نه خشمگینم ،نه ناراحت ... ولی بینهایت در انتظار فردا هستم ایکاش زودتر زمان میگذشت تا خورشید طلوع میکرد تا من هم آن کاری را بکنم که در انتظارش هستم امشب رو هرگز فراموش نخواهم کرد هرگز ... 4 لینک به دیدگاه
Ala Agrin 14476 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۲ عاشق خونه م هستم.......سکوتش.......تنهاییم........حیاط و باغچه و گلهایی که خودم بذرشون رو کاشتم..چمنهاش رو که خودم ماشین میزنم........الان باید گیلاسهای درخت خونه م رسیده باشن.......شمعدونیایی که فقط به یاد مادربزرگ گذاشتمشون.......هر جا میرم زودی دلم تنگ خونه م میشه اما این چند وقت نه......زندگی تو دریا واقعا زیباست......حس اینو داری که مثل یه پرنده ای....اسمان زیبا و دریای بیکران.......اینجاست که عشق غوغا میکند........امشب بر روی عرشه خواهم رفت و این همه عظمت خلقت رو سپاس خواهم گفت........... 13 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۲ امشب به صبح رسید و من همچنان بیدار . . . . . 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده