amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۰ داشتم یه گربه رو تو سبد می بردم صدای میو میوش کل خیابون رو برداشته بود ... دختره میگه گربس؟! پَ نه پَ نهنگه اختلال ژنیتیکی پیدا کرده لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۰ شب جمعه بود تیپ زدم که برم با دوستام بیرون خوردم به پست گشت ارشاد ... خواهر ب.س.ی.ج.ی میگه کلی به خودت رسیدی که خوشگل شی جلب توجه کنی؟ پَ نه پَ از صبح دارم به خودم میرسم که بیام اینجا تو منو بگیری ببری پاسگاه تا صبح دوره هم به سیبیلای تو بخندیم (این آخریه فک کنم اخطار داشته باشه!:icon_pf (34):) لینک به دیدگاه
lilac 5892 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۰ صد دانه یاقوت دسته به دسته با نظم و ترتیب یکجا نشسته پـَـــ نــه پـَـــ بی نظم و ترتیب پا شدن وایسادن 8 لینک به دیدگاه
lilac 5892 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۰ مراقب امروز اومده بالا سرم میگه داری تقلب میکنی؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ اسم بغل دستی رو میبینم که تو فیس بوک اددش کنم 9 لینک به دیدگاه
lilac 5892 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۰ سر قبر واستاده بودم . یارو اومد گفت : اومدی فاتحه بدی ؟؟؟ گفتم : پـَـــ نــه پـَـــ واستادم اگه زنده شد جیغ بزنم فرار کنمم 8 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۰ داشتم چایی می خوردم رفیقم یه مگسا زد صاف افتاد توی چایی گفت:آخ افتاد تو چاییت؟؟!! گفتم پـَـ نـَـ پـَـ خودش پرید اینتو غسل کنه... 5 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۰ رفتیم با دوستم شمال.. با ترس میگه حالا بریم تو اب شنا کنیم؟ پـَـ نـَـ پـَـ الان میگم حضرت موسی بیاد با عصا دریا رو بشکافه تو برو توش قدم بزن 5 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۰ تو جنگل داشتیم پیاده روی می کردیم یهو صدای غرش خرس اومد دوستم گفت: رضا خرس بود؟ گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ متین دو حنجره بود داشت صداشُ تو هوای آزاد چک می کرد!!! 5 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۰ زنگ زدم به دوستم میگم یه شعر گفتم بیا بریم انجمن. میگه انجمن شعر؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ انجمن ترک اعتیاد. من می خونم شما دس بزنین 4 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۰ لپ تاپم رو بردم نمایندگیش می گم ضربه خورده کار نمیکنه، یارو میگه ضربه فیزیکی؟!! پـَـَـ نــه پـَـَـــ بی محلی کردم یکم، ضربه روحـــی خورده! 11 لینک به دیدگاه
Atishpare_Shahi 1736 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۰ خیابانی در مصاحبه با حمید استیلی: آخرش که بازی رو استقلال برد! استیلی:پـــ نـــ پـــ می خواستید ما ببریم! 9 لینک به دیدگاه
goddess_s 16415 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۰ دوستم گفت هر وقت نا امید شدی برو کوهستان و داد بزن امیدی هست؟ جواب میاد هستـــ هستـــ هست ..... من هم رفتم کوهستـان و داد زدم امیدی هست؟ جواب اومد پـَـَـ نــه پـَـَــــ پـَـَـ نــه پـَـَــــ پـَـَـ نــه پـَـَـــــ 14 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۰ دارم خاطره میگم به دوستم میگم جنگ بودیم خمپاره اومد طرفم ، یارو گفت سنگر بگیرید ! میگه تو سنگر گرفتی؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ خمپاره خورد بهم مردم، توهم الان توهم زدی داری با خیار حرف میزنی گفت: دِ نه دِ آخه من خودمم اونجا بودم سنگر نگرفتم ، معلوم نی تو با کی حرف میزنی 14 لینک به دیدگاه
lilac 5892 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 شهریور، ۱۳۹۰ دارم به طرف میگم:ساعت 12 شب قراراه خوشگلارو بدزدن,یه وقت نری بیرونا,میگم:یعنی میدزدنم؟ پـَـــ نــه پـَـــ نمیبرنت ضایع میشیاااااااا 7 لینک به دیدگاه
lilac 5892 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 شهریور، ۱۳۹۰ نصف شبی مسج سرکاری فرستاده,میگم:میخواستی بیدارم کنی؟ پـَـــ نــه پـَـــ میخواسته ببینه شبا که ما میخوابیم آقا پلیسه بیداره؟ 4 لینک به دیدگاه
lilac 5892 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 شهریور، ۱۳۹۰ به یارو میگن:باید طرفو بکشی,میگه:بکشم؟ پـَـــ نــه پـَـــ میخوای بگیرش که تو یه امر خیرم شرکت داشته باشیم 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده