رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

توصیه به پدران و مادران گرامی:

 

وقتی بچه تون اومد خونه عطر زده بود آدامس هم میجوید ... هیچوقت ازش نپرسین : “سیگار کشیدی!؟”

 

مستقیم بزنین زیر گوشش ..... :ws37:

  • Like 17
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

توصیه به پدران و مادران گرامی:

 

وقتی بچه تون اومد خونه عطر زده بود آدامس هم میجوید ... هیچوقت ازش نپرسین : “سیگار کشیدی!؟”

 

مستقیم بزنین زیر گوشش ..... :ws37:

نوچ نوچ نوچ!

اسی دودی شدی رفت؟؟؟؟:sad0:

  • Like 7
لینک به دیدگاه
من دودی نشدم.

دخترم با رفقای ناباب گشته و معتاد شده. :ws44:

حتما خیلی زندگی رو واسش سخت کردی دیگه!!

یا حواست به دوستاش نبوده!!

وگرنه دخترا به این راحتی ها به این کار تن نمیدن...

  • Like 6
لینک به دیدگاه

دنیا کوچکتر از آن است

که گم شده ای را در آن یافته باشی

هیچ کس اینجا گم نمی شود

آدمها به همان خونسردی که آمده اند

چمدانشان را می بندند

و ناپدید می شوند

یکی در مه

یکی در غبار

یکی در باد

و بی رحم ترینشان در برف.

آنچه بر جای می ماند

رد پایی است

و خاطره ای که هر از گاه

پس می زند مثل نسیم سحر

پرده های اتاقت را

  • Like 11
لینک به دیدگاه

اس ام اسی که بین منو Valentina رد و بدل میشه.

 

سارا : فرانه رفتی نت ببین پیام عمومی جدید چی دارم.برق رفته :(

 

روز بعد . فرانه : نتم وصل نمیشه ببین پیام عمومی جدید چی دارم.

 

هرکی ندونه فک میکنه چه خبره نواندیشان :ws47:

 

حسابی معتاد شدیم :icon_pf (34):

  • Like 13
لینک به دیدگاه
هی لوتی سه راه بیشتر نداری:

۱ـ با من باشی

۲- با تو باشم

۳- توافق کنیم که با هم باشیم!

 

yes.gif

 

 

 

 

چقدر نواندیشان بی روح شده ... یا من سرد و بی روح شدم 5c6ipag2mnshmsf5ju3z.gif ...

چند روزه سکوتی توی قلبم نشسته ... 5c6ipag2mnshmsf5ju3z.gif

 

 

صدایی تو جهانم نیست :ws44: ... فقط تصویر می بینم :ws44:

  • Like 9
لینک به دیدگاه
yes.gif

 

 

 

 

چقدر نواندیشان بی روح شده ... یا من سرد و بی روح شدم 5c6ipag2mnshmsf5ju3z.gif ...

چند روزه سکوتی توی قلبم نشسته ... 5c6ipag2mnshmsf5ju3z.gif

 

 

صدایی تو جهانم نیست :ws44: ... فقط تصویر می بینم :ws44:

 

:ws44:

دختر با مرام

چپیده بودیم توی صف. زیر باران. منتظر تاکسی‏های هفت تیر به پارک وی.

دختر کنار دستی‏ام از همان اولی که پشت سرم ایستاد چترش را گرفت سمت من که: شما قدتان بلندتر است آقا، چتر را بگیرید دستتان من هم بیایم زیرش. لبخند هم زد. از آن جنس لبخندهای قشنگ. مهربان و ملیح. دخترانه و دلبر. چطور می‏توانستم عاشقش نشوم؟ او لبخند زده بود و هوا بارانی بود. دیگر اختیار و انتخابی وجود نداشت. عاشق شدن یک ضرورت بود. یک باید....

اما من..تنها نظاره کردم تا مبادا انگ بی وفایی به یار به ما زده شود و با آمدن تاکسی نفر بعد از خود را به بهانه اینکه خانم است بهمراه دختر فرستادم، و زیر باران با دلی شاد ایستادم...

اما او.. نگاهش را تا سر پیچ از من بر نداشت و با نگاهی پرسش گر مجبور به رفتن شد...

  • Like 8
لینک به دیدگاه

من دلم می خواد چیزایی که دوست دارم رو به دست بیارم

نه اینکه اینقدر بشینم تا مجبور بشم چیزایی که به دست اومده رو دوست داشته باشم 598919_dreamyeyesf.gif

  • Like 14
لینک به دیدگاه

گاه و بی گاه ترانه می گویم....بی قالب....بی وزن....بی قافیه....

شاید به دنبال ریتمی....واژه ها می آیند.....

آن ها را می نویسم در دفتر یادگاری های روزانه....جمع می کنم در جعبه ی محفوظ در گوشه ی کمد....

تا شاید بعد ها...در نبودم....آن بودنم را فریاد زنند....

آن موقع که نبودنم......یاد دیگران آید....

این است رسم ما و روزگار....

  • Like 13
لینک به دیدگاه

به چشمانم نگاه نکن

هیچ چیز در چشمان من متلاطم نیست !

باور کن

من دیگر هیچ چیز را در چشمانم جا نمیگذارم تا کسی آن را بدزدد ..

  • Like 9
لینک به دیدگاه

خیلی حس بدی دارم

گنگم

میبینم اما با چشم سر

خودم نمیدونم حواسم کجاست

خدایا داری چی کار میکنی باز ؟

بازیم نده

من عروسک تو نیستم

  • Like 12
لینک به دیدگاه

این چند وقته حس خوبی دارم ...

 

حتی وقتی ناراحتم ، دلواپسم ، گیجم ...

پس کِی اون روزی که منتظرشم ، میرسه؟:girl_in_dreams:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

یادش به خیر.....

 

اولین روزی که عضو باشگاه مهندسان شدم خیلی جوگیر بودم.

 

ستاره ها و امتیازات فراوان یکسری از کاربرها را که میدیدم خوشم میومد، بهشون درخواست دوستی میفرستادم.

 

اکثرشون من تازه وارد را رد میکردند و بعضی میگفتند تو که هستی که برای ما چنین چیزی میفرستی.

 

امروز میبینم خودم جای اونها نشستم و نسبت به خیلی تازه وارد ها اینجوریم.

 

دیکتاتوری در ضمیر همه ما هست، لعنت بر هر چه قدرت و شهرت و.... است.

  • Like 18
لینک به دیدگاه

بسمه تعالی

 

چشمهایت

تفرجگاه معصومیت همه کودکان این شهر!

اینست که میخواهم

تمام بچه های این دیار را

یک دل سیر ببوسم

 

 

 

پ.ن

یادش بخیر یه زمانی چه چیز هایی مینوشتیم ×!

  • Like 6
لینک به دیدگاه
حال الانم یکی از اون حال هاییه که اصن دوسش ندارم...فقط زودتر تموم شه ببینم کجای کارم :sigh:

منم الان حالم خوب نیست دلم میخواد گریه کنم:sad0:

  • Like 6
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...