Just Mechanic 27854 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ بعضی وقتا آدم حوصله ی خودشو هم نداره الان همچین حالی دارم 12 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ مانده ام بر ابتدا و انتهای مسیریمان... جایی که شروع کردیم و تو... تو با یک لبخندِ زورکی و دستانِ در جیب خداحافظی کردی... مرا به خدا سپردی.. در حالی که در ابتدا من را از او می خواستی... . . . تو هم می دانی که خداست که فقط دلِ مصرف شده را خریدار است... 17 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ فراموشت نمی کنم من هیچ وقت تو را فراموش نمی کنم،چون تو در دلم کلبه ای ساخته ای.این کلبه ی کوچک و ساده برای من مانند قصری زیبا و افسانه ای می ماند.وقتی هر روز سری به این کلبه می زنم و دیوارهایش را نگاهی می اندازم و خاطرات زیبای با تو بودن را نظاره می کنم، چگونه می توانم تو را فراموش کنم. 13 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ وقتی میره روزارو می شمری برای رسیدن روزی که گفته بر می گردم! وقتی اونروز می رسه و نمیاد با خودت هی علت می تراشی واسه نیومدنش! بعد هی روزا رو ثانیه هارو می شمری که کی می رسه! تا اینکه یه روز می رسه که دیگه برگشتنش واست مهم نیست نه اینکه عاشقش نباشی نه! دیگه با نبودنش زندگی می کنی... تو می گی کجاست تو می شونیش سر میز براش چایی می ریزی باهاش حرف می زنی درد و دل می کنی! شکایت می کنی دعواش می کنی... از بی وفاییش به خودش شکایت می کنی! عجیبه نه؟ 9 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ یه وقتایی داغونی و کلافه و بدتر این که نمی دونی از چی! وقتی تو همچین موقعیتی هیشکی هم نباشه که بتونه ازین حال و هوا درت بیاره تازه می فهمی چقدر تنهایی... کاش لااقل می شد این تنهایی رو به جای نت و تکنولوژی و ... با طبیعت تقسیم کرد...دلم عجیب هوای دریا و جنگل کرده!دلم می خواست الان نمک آبرود بودم و می رفتم بالای بالا تو جنگلش گم می شدم...! :hanghead: 13 لینک به دیدگاه
Javid Maleki 11668 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ مردانه صفت دور جهان گردیدم ...............................نامردم اگر مرد ز دوران دیدم یک رنگتر از تخم مرغ در این عالم نیست...........................آن هم بشکستم دو رنگش دیدم بنظر من این شعر در دورانی که ما درش هستیم و داریم زندگی میکنیم کاملاً صادقه 16 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ هیچ وقت دلم نمیخواد با حرفم دلی رو بشکونم یا قلبی رو برنجونم ،اما گاهی چاره ای نیس،معذرت میخوام 10 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ موفق شدم برای اولین بار تونستم بالاخره اما میدونم حسی که دارم آرامش قبل طوفانه اما مهم نیس مهم اینه که تونستم.... 8 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ اینروزا خیلیا یواشکی به پروفم سر میزنن ولی کسی چیزی نمیگه... یعنی چی تو سرشون میگذره؟؟ 17 لینک به دیدگاه
atefehkhanom 2893 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ خیلی دلم گرفته یه درس 2واحدی که فکر میکردم ماکزیمم کلاس میشم با8.5افتادم.میخواستم این ترم معدلم ببرم بالا اما خرابتر شدم....:( 17 لینک به دیدگاه
Z@laL 6664 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ عاشق اینم که دنیارو از چشم دو مدل ادم ببینم : یکی بچه ها که با دیدگاه سادشون هرکاری دلشون میخواد میکنن یکی مرد ها که با کلی غرور و ادعا به دنیا نگاه میکنن ... 15 لینک به دیدگاه
maryam banoo 3238 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ اگرنامه ای می نویسی به باران سلام مرا نیز بنویس سلامی پر از شوق از روزن آرزوها... 15 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ جواب سلام واجبه ، میشنوییییییییییییییی؟؟؟ 15 لینک به دیدگاه
*pedram* 21266 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ دقت کردین وقتی حقیقت رو می دونین،گوش دادن به دروغای طرف مقابل چقدر لذت بخشه؟! 12 لینک به دیدگاه
ya~ya 820 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ یعنی تا حالا تا این حد خسته و بی انگیزه نبودم. خسته شدم ازبس برای هرچیزو هر موقعیتی جنگیدم.اونقدر توی هر کاریم یه حسود بخیل سرزده وارد شده و باهاش دوئل کردم که دیگه خالی کردم. این روزا وقتی به نتیجه میرسم اصلا لذت نمیبرم چون قبلش مثل یه گلادیاتور مبارزه کردم و لحظه پیروزی توان لذت بردن هم ندارم. آخه نمیتونی اندازه من بالا بیای بی انصاف منو پائین نکش 11 لینک به دیدگاه
laden 4758 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ یادم باشد شیشه ی قلبم را باز نگذارم "شادی" فرّارترین عطر زندگیست.. 14 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ الان که دارم فکر میکنم همه گیروگور من فقط 1 طناب ناقابله.... همون طنابی که به هوای رسیدن به آب رفتم تو چاه... اما دریغ طنابش کوتاه بود... باید قطعش کنم... بیفتم ته چاه بهتره تا اینکه معلق بمونم و بیهوده دست و پا بزنم... 11 لینک به دیدگاه
atefehkhanom 2893 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۱ من یاد گرفتهام “دوست داشتن دلیل نمیخواهد…” دل میخواهد…! ولی نمیدانم چرا خیلیها… و حتی خیلیهای دیگر…! میگویند: این روزها… دوست داشتن دلیل میخواهد…!! ... و پشت یک سلام و لبخندی ساده… دنبال یک سلام و لبخندی پیچیده، دنبال گودالی از تعفن میگردند! اما من سلام میگویم و لبخند میزنم و قسم میخورم و میدانم “عشــ[♥]ـــق” همین است… به همین سادگی… 5 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۱ گاه...... بی گاه..... تَق تَق...... باز که تویی.... چی میخوای از ذهنِ پر از خالیم؟؟؟ چرا میای و میری؟؟؟ خودم که نمیدونم.... شاید خدا امشب تو خوابم بهم گفت...... 16 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده