sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۱ ما امشب یک حال عجیبی داریم!فکر کنیم هوا کمی تا قسمتی آفتابی ست ولی خوب به طور کلی می توانیم بگوییم خوشحالیم:hapydancsmil: انشاله همگی شاد باشید 18 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۱ لعنت به امروز .. روز گندی بود و پر از استرس و پر از تنش و اعصاب خوردی ..با بدبختی کا ها راست و ریس شد خدا باقیشو بخیر کنه.. خوشحالم داره تموم میشه روز لعنتی .. اعصاب برام نمونده 14 لینک به دیدگاه
atefehkhanom 2893 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۱ من اگه خـــــــــــــــــــــدا بودم یه بار دیگه تمـــــــــــــــوم بنده هام رو... میشمردم ببینم که یه وقت یکیشون تنــــــــــــــها نمونده باشه و هوای دو نفره ها رو انقدر به رخ تک نفره ها نمی کشیدم.................... 11 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۱ دلم گرفت...راحت به بدبختیام خندیدی..خدا کنه سره خودت نیاد.... یه حرفا و یه حرکت هایی هست که با هزار تا عذرخواهی هم درست نمی شه 15 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۱ نگرانم، دلواپس، اگه بشه چی میشه :hapydancsmil: واگه نشه چی میشه 10 لینک به دیدگاه
atefehkhanom 2893 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۱ بعضی وقتا مجبوری... تو فضای بغضت بخندی.. دلت بگیره ولی دلگیری نکنی.. شاکی بشی ولی شکایت نکنی ... گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن... خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری... خیلی ها دلتو بشکن و تو فقط سکوت کنی.. 11 لینک به دیدگاه
judyabott 8886 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۱ امروز از زمین و زمان برام بارید ... خدا فقط بهم رحم کرد صبح که حالم خوب نبود... عصر هم تو جاده بیرون شهر بودم ... ی گربه پرید وسط جاده رفت زیر تایر ماشین ...از روش رد شدم حالا هم ی کار داشتم رفتم بیرون تا اومدم 4 بار نزدیک بود زیرم کنن ... نمیدونم تا اخر شب زنده باشم یا نه ... 11 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ به ناگاه جمعيت افراد حاضر در انجمن چقده زياد شد؟!!! 7 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ عجب دل بزرگی دارد، این "شب" .... چه رازهایی در او نهفته است... چقدر ساکت و چقدر صبور است راست می گویم، برای فکر هایم، آرامش... و رازهایم، سنگ صبور است! دوستت دارم ای "شب" مهم نیست که سیاهی...!!! برایم از سپیدی صبح عزیزتری؛ خیلی عزیزتر... 22 لینک به دیدگاه
setare.blue 23086 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ چرا از تنهایی خوشم نمیاد نمیدونم............(چون این حس رو زیاد تجربه کردم) تنها در بعضی وقت ها،خیلی کم این حس رو دوست دارم.......... کاش دوسش داشتم لا اقل حس اضافی بودن در کسی که ( در ذهنم دوستش دارم )نداشته باشم....... همیشه دوست داشتم و دوست دارم تعداد کسانی که واقعا باهام صمیمی هستند کم باشه ، اما برای همون تعداد اندک اضافی نباشم...... حس دو طرفه باشه ..........ای کاش میشد ........... خدایا کی تموم میشه ناراحتیامون..........بذار همه فکر کنن شادیم، همه خوشحالیمون رو ببینن، نه گله هامون ، اشک هامون ............. 19 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ دقت کردید خیلیا دروغ می گم و خالی می بندن....اما اولین شرطشون برای دوست شدن صداقته.... 16 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ ساععت 7 صبح روز جمعه تراختور داره میره سر کار بازم قام قام قام بوق بوق برو کنار تراکتوری نشی رشته قعطی بود ما خوندم خوابم میادددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد:vahidrk: 16 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ دنیا پر از خشونت... پر از بی عدالتی... پر از گریه... پر از دختر بچه هایی فال به دست که شب رو با برادر کوچیکشون از ترس گرگای شهر پشت خرابه های شهر پنهون کردن تا فقط سیاهی شب رو به روشنایی برسونن... پر از ناله های مادری که خرج عمل جیگر گوشه ش رو نداره... پر از بچه های محک ها منتظر 10000تومن ما برای بهبود حالشون... پر از شکم سیری بعضیا که دنبال اینن که بگردن ببینن چی دیگه بخرن میتونن فخر بفروشن به بقیه... پر از... همه اینا رو میبینی... همه اینا دلیل خوبی برا ظهورت نیس؟؟؟ امروز منتظرت هستیم... بیا این شهر بیشتر از این نمیتونه این پر ها رو تو دل خودش جا بده.... 16 لینک به دیدگاه
atefehkhanom 2893 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ دلم ساعتی میخواهد که مانده باشد روی ساعتهای " با تو بودن " !!!!!! 11 لینک به دیدگاه
atefehkhanom 2893 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ جــآی تو خآلی ... ! دیشب ... ! چهـ قدمهآ زدم بآ خاطرآتت ... ! بچه ها یه مشکلی دارم خیلی داغونم این روزا فقط گریه میکنم.دعا کنین مشکلمم حل بشه خیلی دلم گرفته 15 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ نقل قول و نوشته های کپی تو این تاپیک ممنوع هست!!!!! با همین روند پیش برین تاپیک رو قفل میکنم!!!! 20 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ خوبی بدی دیدید حلال کنید ... اینجا ایران است سفرهاش مخصوصا هوایش باید قبلش فکر همه جاشو کرد.. ایشالا که بازم برمیگردیم .. 21 لینک به دیدگاه
!BARAN 4887 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ دیشب رفتیم عروسی جاتون خیلی خالی..............همه از دم رقاص بودن......زن و مرد ......پیر و جوون......ینی ی وضی بود دیدنی...... خیلی خوب بود.....شبش رفتیم خونه پسر داییم.......میاد منو صدا میکنه منم با ذوق میرم میگم بله...... میگه راسته ب داداشم ج رد دادی؟؟؟؟؟ خواستم بگم پ ن پ .......ک دیدم جاش نیس و سنی از هر دومون گذشته خلاصه منم مثه ماست ایستادمو ب حرفاش گوش دادم.....ک چی؟؟؟؟؟؟ک فامیل خوبه ما دوس داریم پیش خودمون باشی و اون اولین باره ک کسی رو دوس داره اونم تویی ک جوابت منفیه و از این حرفا....... دلم میخواس سرمو ب دیوار بکوبم..... حالم دیگه از این بحث مسخره بهم میخوره اخه این اولین بار نیس........هرجا میرم همه میگن.....اخه مگه زوره........والا ب خدا..... حاضرم بمیرم و این ازدواج صورت نگیره................از هرچی بحث اینجوریه دیگه حالم ب هم میخوره..الرژی پیدا کردم 13 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ خدایا مردیم از خوشی نمیخوای یه سر به اروپا بزنی اونا هم خوشی میخوان :5c6ipag2mnshmsf5ju3 http://www.noandishaan.com/forums/thread99633.html 11 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ منو نرگس( جودی ) داشتیم اینجا حرف میزدیم مامانم اومد تو اتاقم مانیتورو دید گفت : به به جودی ابت نیگا میکنی؟ کار خونه انجام نمیدی که درس میخونی میخوای رتبه تک رقمیم بیاری:vahidrk: من مامان 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده