سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۱ چون میدونم این تاپیک طرفدار نسبتا زیادی داره میگم بچه ها به هیچ عنوان پتو - لباس چادر یا هر چیز نویی که به ذهنتون میرسه برا زلزله زده ها نفرستید هرگز - هرگز برا میلیاردها بار اگه این کلمه رو بنویسم بازم کمه هرگز پولی به هیچ حسابی با عنوان کمک به زلزله زده ها نریزید اگه خودتون امکانشون دارین مایحتاج رو مستقیما به زلزله زده ها برسونید که هیچ والا هرگز چیزی نفرستید ما تجربه زلزله وحشتاک بم رو داریم شاید کل ایران به اضافه کل دنیا به زلزله زدگان بم کمک کرد نتیجه اش بعد گذشت این چن سال چی شد حتی رودبار و منجیل یا خرمشهر عزیز چی شد هرگز اینکارو نه برای زلزله اذربایجان نه هیچ زلزله دیگه ای نکنید هیچ کدوم از این کمک ها به دست اون نیازمندان واقعی نمیرسه شاید باهاش خیلی هنر کنن سبد کالای کارمندان رو بعد ماه رمضون بدن اونم شاید هیچ کمکی مگر خون که اونم باز شک دارم این خون به رگ هم وطنم تزریق میشه یا برای مردم بحرین و طرفدارای رژیم سوریه میرسه سهیل جان تو این پست خوب توضیح داده http://www.noandishaan.com/forums/thread93959-8.html#post1018178 فقط این اقلامی که اینجا گفته شده خودم تو زلزله بم دیدم چطور پتوهای نوی داخل کیف ها رو میزاشتن کنار و دست دوم ها رو به داخل ماشین های حمل کمک منتقل می کردن ببخشید زیاد حرف زدم از مسوول این بخش نهال جان هم معذرت می خوام برخلاف قوانین اینجا عمل کردم 24 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۱ زمین که نمیدونه کی داره روش زندگی میکنه!!! نمیدونه با یه لرزش کوچیک باعث چه اتفاقات ناگواری میشه!!! اما خدا تو که میدونی... چرا خانه کسانی خراب شد ،جان کسانی گرفته شد که حقشون نبود؟ اونا نه قصر میخواستن .. نه ماشین 600 میلیونی؟ اونا به یه کلبه قانع بودن.... حق هیچ کسی هم نخوردن؟ بچه هاشون که هنوز اونقدری زندگی نکردن و فرصت گناه کردن و تقصیری نداشتن 17 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۱ سارا افشار: چطور با قطعیت این حرف رو میزنی؟ گیریم از هر 100 پتو90 تاش بره واسه بشار اسد و 10 تاش دست مردم برسه، نه اصلا 1 دونه اونم دست دوم! باز هم باید کمک ارسال کرد، آدمی که دلش میخواد کمک کنه باید به وظیفه انسانیش عمل کنه، افراطی و جهان سومی فکر نکن لطفا! ببخشد ولی مزخرفترین پستی بود که ازت دیدم! 2 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۱ اگه حتی 10 میرفت اون وضعیت بم نبود با اون کمک هایی که دنیا خود مردم ایران کردن طبق گفته خودشون میشد تو بم برا هر خانواده بمی یه خونه دو طبقه با کلیه وسایل زندگی ساخت درحالی که برو سرچ کن چقدر بم ساخته شده من سنگدل نیستم انسانم ولی باید منطقی فکر کرد اگه حرف دیگه ای داری بیا تو پروفم بیخودی جو نده اون پستتم پاک کن منم اینو پاک می کنم 8 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۱ داشتم از پله ها بالا میرفتم با دیدن این لونه یک لحظه جا خوردم کبوتر بیچاره چه جایی انتخاب کرده وسط این همه دم و دستگاه و برج و مخزن کابل و سیم و لوله و سر و صدای بالای 100 ذی سی بل رو پله اهنی بدون هیچ سایه بونی لونه ساخته ولی تو دلم گفتم بازم جای امید هست به هر جال طبیعت اینجا یه نیمچه جونی داره . [ ][ 22 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۱ باحرف سارا موافقم .. لااقل خیلی نو فرستاده نشه تا بعدش سودجویان نفروشنش تو بازارها.. متأسفم برای خیلیها که دیگه باعث شدند دلتم نسوزه حتی...وقتی بزرگترین صادر کننده خون هستیم و از اون طرف واردکنندهش دیگه خونم نمیشه اهدا کرد.. عمرا اگر کمکهای مالی به دست کسی برسه... 7 لینک به دیدگاه
farhatami 1390 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۱ من با نظرات همه ی دوستان موافقم اما بی تفاوت هم نمیشه که باشیم چون اونا هموطنای ما هستند و تنها راهش به نظرم اینه که مثل من اقدام کنید ... یکی از بستگانم آذرباییجان شاغل هست مبلغی به حسابش واریز کردم که هرطور خودشون تشخیص دادن بدست نیازمندواقعیش برسونه ایشون یا پوشاک خرید میکنه یا هرچیزی که لازم باشه، هر کسی که اون اطراف آشنایی داره میتونه از همین طریق کمک کنه... 9 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۱ حال سجاد رو که پرسیدم وقتی گفت بهار کشته زیاد دیدم حالم بده چون وضعیت بیمارستانها بده یه لحظه فقط یه لحظه با خودم گفتم خدایا من چیا رو می گفتم مصیبت و ازش بهت گله می کردم و تو به یک باره چه معنایی از مصیبت رو نشونم دادی!! راستی اگه یک درصد از تموم این حرفامون جای حرف، عمل بود! به نظر شما وضعیت همین می موند؟؟ خدارو شکر که سالمین بچه ها... 21 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۱ ببینید من گفتم نو نباشه یعنی هرچیزی که نشه برد دوباره تو بازار فروختش والا هرچیز دست دومی رو میشه فرستاد و میشه امیدوار بود به دستشون رسید برای زلزله بم تمام خانواده خودم - فامیل پدری ومادری - همسایه ها - هم کلاسی ها کلی کمک کردن حتی فامیلی داشتیم که نزول خور بود جونش درمی اومد ازش پول در بیاد ولی برای زلزله زدگان بم یه میلیون تومن پول نقد کمک کرد اینارو می گم که بدونید چقدر وسعت کمک ها زیاد بود پتوهای امریکایی بسیار اعلایی که حتی یه دونه اش هم به دست اونا نرسید کیسه های برنج ایرانی اعلایی که از توشون کاغذ و دست نوشته " تقدیم به هم وطن بمی عزیزم " درمی اومد ولی بجای اینکه دست اونا برسه دست بابا بزرگ من رسیده بود !!!!!!!!! خون - اب معدنی - پتوهای دست دوم تمیز - لوازم بهداشتی و.......... 14 لینک به دیدگاه
*mini* 37778 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۱ عجیـــــــــــــــــــــب توو کارِ این دنیا و این کشور مووندم...عجیب! مردمِ خودمون با این حالو اوضاع دارن چی میکشنو.........اینا فقط به فکر مردمِ سوریه و ..... دار دعا میخونه...به جای اینکه بگه مردمم زلزله زده شدن...داره میگه واسه مردم سوریه و لبنان.!!!! خدایا در عجبم!! 16 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۱ می دونم یکسالی هست که ... خیلی تلخ شدم ببخشید! :164: 14 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۱ گفته بودم دارن نابودمون میکنن به قول سهراب دور باید شد ازین خاک غریب خدایا آخه چقد تحملشون کنیم.چقد؟چقد؟ لعنتیا 11 لینک به دیدگاه
Matin H-d 18145 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۱ یعنی دیگه دارم رسما دیوونه میشم!!!!!!!:w74: 20تا رشته برای ارشد گذاشتن جلومون ... یکی از یکیش بدتر ... هیچ کدوم بازار کار نداره!!!!!!!! .. فقط اسماشون کلاس داره!!!:hrqr6zeqheyjho1f9mx اون موقعه که لیسانس بودیم میگفتن فوق بازارکار داره ... حالا که داریم ارشد میریم میگن دکتری جواب میده!!!!:(2310): 12 لینک به دیدگاه
تینا 15116 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۱ یعنی چشام داره به حد مرگ میسوزه یکی نیست بگه مگه دختر مریضی؟خو فردا هم وقت بود بخونیش 7 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۱ یه فامیل داریم یک سال و نیمه به خاطر سکته مغزی تکلمش رو از دست داده همش وقتی میبینمش عذاب میکشم که اون الان داره چه عذابی میکشه که این همه مدت هیچی نمیتونه بگه....حتی ساده ترین احساس یا خواستش همش با حرکات دست سعی می کنه منظورش رو بگه و مدت هاست فکر میکنم چه قدر دردآوره که حتی با داشتن زبون هم نتونی حرف بزنی. کلمات هیچ چیزی رو نتونن بیان کنن! همه چیز توی ذهن و واقعیت عوض شه اما زبان علی رغم بودنش، نبودنش رو به رخت بکشه کاش بوم نقاشی وجود داشت تا زمانی که کلمات به سفر میرن، اون بتونه این بار رو رو تحمل کنه و تصویری از واقعیت رو با همون رنگ و رو و دقت و ظرافت نشون بده..... آن سوی هر چه حرف و حدیث امروزست همیشه سکوتی برای ارامش و فراموشی ما باقی است..... 22 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۱ مشکلات از جایی شروع شد که به هر کی گفتیم چاکرتیم ،فکر کرد واقعاً اربابه !:icon_razz: 13 لینک به دیدگاه
ya~ya 820 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۱ سالی که بم زلزله اومد عضو گروه صلح و بشر دوستی هلال احمر بودم. آخر سال بود. واقعا مردم کم نذاشتن از هرچی بگین. 80% کمکها بدرد نخور بودن همه چیز کهنه حتی لباسهای زیر استفاده شده بودن. همه خونه تکونی کرده بودن و غبار زندگیشونو میفرستادن برای کسایکه از زیر خلوارها خاک و آوار بیرون کشیده شده بودن. خداوکیلی اینجوری کمک نکنید یک لحظه خودتونو جای اونا تصورکنید.شاید برای ماهم اتفاق بیوفته 16 لینک به دیدگاه
fargol_2408 3453 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۱ نه به دیروز که اینقدر تب داشتم داغ داغ بودم،تمام استخونام درد میکرد،نه به الان که دارم میلرزم،سردمه حال خودموم نمیفهمم چیه،دلم استراحت میخواد،میدونم اگه بخوابم زودتر خوب میشم اما کارام مونده خدایا حالم زودی خوب بشه،کارم خیلی مونده 11 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۱ تسکین ندهد شاهد و ساقی دل ما را / مشکل که قدح چاره کند مشکل ما را 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده