*mehrsa* 14558 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ بــه جــرم وســوسـه... چــه طعنـــه هــا کـــه نشنیــدی حــــوا....! پـــس از تـــو... همـــه تـــا تـــوانستنــد آدم شـــدنــد...!!! چـــه صــادقـــانه حــوا بـــودی.. و چـــه ریـــاکـــارانـــه آدمیــــم...!!! ... 13 لینک به دیدگاه
panisa 12132 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ دلم میخواد زودتر عید شه... که بشینم پای هفت سین و آرزو کنم... چند سال پیش یه دوست ازم ناراحت بود و باهم قهر بودیم... نمیدونم کی رفت از کنارمون... شاعر میگه : اگر چه یادمان میرود که عشق تنها دلیل زندگی است... اما خداراشکر که نوروز هر سال این فکر را به یادمان می آورد... هر سال عید منتظرم که بهم زنگ بزنه یا یه اس ام اس بده... و 2سال آرزوی پای هفت سینم این بوده... امسالم همینه... 12 لینک به دیدگاه
هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ پروفایل تکونی هم تموم شد بالاخره ما پروفایلمون نو شد 8 لینک به دیدگاه
hilda 13376 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ بگذار روزگار هرچقدر میخواهد پیله کند، چه باک، وقتی یقین داریم که پروانه میشویم ... 5 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ قبلنا وقتی ناراحت بودی، دلت گرفته بود، یه عالمه غم داشتی میومدی نواندیشان پیش دوستای باصطلاح مجازیت دلت باز میشد شاد میشدی اما الان چی؟؟ حتی وقتی که مثلا فکر میکنی حالت خوبه و خوشحالی ،میایی نواندیشان کلا بدبخت و بیچاره میشی میره پی کارش! انگار نواندیشان مسئولیت داره اطلاع رسانی کنه: من از این زندگی متنفرم! ای خدای مهربون دلم گرفته! دلم تنگته! دلم گریه میخواد! من چقدر بدبخت و خسته و تنهام! و... 16 لینک به دیدگاه
Hossein.T 22596 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ @ sanaz : آره دقیقا! من وقتی میام اینجا اولین کاری که میکنم اینه که به مغزم فشار بیارم ببینم در ساعات اخیر ، جدید ترین بدبختی که برام بوجود اومد چی بود که بنویسم!!!! واقعا چرا اینجوریه؟ 11 لینک به دیدگاه
Navid Traxix 1581 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ آدم ها در دو حالت همديگر را ترك مي كنند: اول اينكه احساس كنند كسي دوستشون نداره و دوم اينكه احساس كنند يكي خيلي دوستشون داره ... 10 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ تمامی انسانها از حرکت ایستاده اند به هر طرف که سر می چرخانی کسی فریاد کمک دارد همه منتظرند ولی دیگر منجی ای نیست انتظار برای کمک خیلی سخت تره ترجیح می دم لحظه ها رو به جای سکون و انتظار بازم حرکت کنم یه ماهی مرده هم می تونه هم جهت آب حرکت کنه من دلم زندگی می خواد... 16 لینک به دیدگاه
*عسلی* 89 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ آغوش ... تنها جای دنیاست که با سکوت حرف می زنند دلم را بغل می کنم و دنیای من با تو آغاز می شود:hapydancsmil: 8 لینک به دیدگاه
anvil 5769 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ کاش بجای ناله ی بار حرف خوب خوب میشنیدیم دیگه از ناله خودمم خستم... 6 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ آغوش ... تنها جای دنیاست که با سکوت حرف می زنند دلم را بغل می کنم و دنیای من با تو آغاز می شود:hapydancsmil: از اشعار پرویز صادقی 4 لینک به دیدگاه
Hossein.T 22596 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ ژله ی کیوی خوردم ، مزه ی علف میداد! 5 لینک به دیدگاه
from_hell 10964 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ =)) من هم یه عود کیوی روشن کردم بوی قبرستون میداد.=)) باید تحریم بشه اسانس کیوی . 8 لینک به دیدگاه
nazfar 8746 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ از حرف شنیدن خسته شدم...کی حرفاشون تموم میشه؟ 11 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ هزار بار اومدم بنویسم اما کو محرم... 16 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ چقدر بده که بعضی وقتا یادم می ره تاریخ مصرف آدما که تموم میشه می ندازنشون دور . . . به همین راحتی . . . تاریخ منم مقابل اونایی که باهاشون خوب بودم تموم شده . . . اون وقته که می فهمم وقتی دیگه بهت نیازی ندارن حتی حالتم نمی پرسم . . . اون وقت یاد می گیرم همیشه مهربون نباشم . . . 15 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ آدما خیلی با هم متفاوت هستن و البته این خیلی جالبه بنظرم... بعضی ادما احتیاج به توجه دارن... بعضیا میخوان که دوست داشته باشن... بعضیا احتیاج دارن که دوست داشته بشن... بعضیا هم هیچی نمیخوان...! فقط باید به حال خودشون بذاری تا از زندگیشون لذت ببرن و یا بالعکس...! واقعا جالبه... 15 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ انگشت های ما رو 2.5 سال پیش بریدند، چون خس و خاشاک و اوباش بودیم، وگرنه خیلی دلم میخواست فردا هم جوهریش کنم! 13 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ یادم باشد که: من تنها نیستم ما یک جمعیتیم که تنهائیم یادم باشد که: زخم نیست آن چه درد میآورد، عفونت است. یادم باشد که: نیازمند کمکاند آنها که منتظر کمکشان نشستهایم. 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده