الهام. 8079 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ امتحانام تموم شد هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا پ.ن:همه رو ناپلئوني پاس كردم اين ترم! 6 لینک به دیدگاه
NEGARi 9387 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ اگه بلد نبودیم بزنیم کانال بیخیالی؟؟؟؟؟؟؟ ...... کانال خوبیه بیخی کانال... نبودش فاجعه ست... 9 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ مدتی است هیچ چیزی مهمی توی نت نمی خوانم، نمی بینم. یعنی اصلا مثل قبل نیست. هر چه سایت ها و فروم ها و شبکه ها را زیر و رو میکنم چیزی باب تبع یافت نمی شود. انگار باید دنبال منبع تازه ای باشم.... 10 لینک به دیدگاه
lilac 5892 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ خدایا چرا بعضی ها زیرآب آدمو میزنن....آخه چرااااااااااااااااااااااا؟ 7 لینک به دیدگاه
*mini* 37778 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ ای کاش میشد از اینجا دل بکنم خستم.....اما نمیتونم نیام.....آخه چرا؟ خسته شدم:hanghead: 3 لینک به دیدگاه
shirin.agro 6340 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ تو کجایی سهراب؟ آب را گل کردند ... چشم ها را بستند ... و چه ها که با دل کردند ... صبر کن ای سهراب. قایقت جا دارد؟ من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم ... 9 لینک به دیدگاه
shirin.agro 6340 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ اینجا زمین است.ساعت به وقت انسانیت خواب است. دل عجب موجود سخت جانی است.هزار بار تنگ میشود. میشکند.میسوزد.می میرد.و باز هم می تپد. می تپد برای آنکه هزار بار تنگش کرد.شکستش.سوزاندش.و تا پای مرگ کشاندش... 7 لینک به دیدگاه
تینا 15116 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ جمله قشنگی بم گفتی دلم گرفته بود گفتم اینم تموم شد گفتی عجله نکن هر پایانی یه شروع دیگه ای داره شروع من از کجاست نمیدونم 5 لینک به دیدگاه
poor!a 15130 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ دنیای ما اندازه ی هم نیست من عاشق بارون و گیتارم من روزها تا ظهر میخوابم من هر شب و تا صبح بیدارم دنیای ما اندازه ی هم نیست من خیلی وقتا ساکتم سردم وقتی که میرم تو خودم شاید پاییز سال بعد برگردم دنیای ما ندازه ی هم نیست میبوسمت اما نمی مونم تو دائم از اینده میپرسی من حال فردامم نمیدونم تو فکر یه اغوش محکم باش اغوش این دیوونه محکم نیست صدبار گفتم باز یادت رفت دنیای ما اندازه ی هم نیست پایان 7 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ خوب به حول قوه ی الهی فردا آخرین درس عمومی هم تموم می شه و میره!:hapydancsmil: با این که از نمره هام هیچی نمی دونم ولی واقعا خوشحالم که دیگه قرار نیست واحدای عمومی داشته باشم :vahidrk::icon_razz: دیوونه شدم رفت!!!:sigh: 9 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ یک پا این ور...یک پا اونور... بودن در مرز...مرزِ بین اینور آب...تا اونور آب.... اینکه باشی در یک دنیا....یا کوچ کنی به دنیای دیگر... مکان همان مکان است...ولی قرار گذاشته اند..که فرهنگ ها عوض شود.... قرار است به آن زبانی سخن بگویی...که تا به حال فقط بخشی از تفننت بود در اوقات فراغت... ولی حالا عصای دست توست...در جایی که غریبی نه قریب.... می گویند ایرانی ها...خوش بدرقه اند در فرودگاه.... و با افتخار تو را شوت می کنند به آنور دنیا... گاهی درست است...از نزدیک دیده ام این گاهی هارا....درست است...با افتخار است...با فخر فروشی.... ولی آیا فخر فروشی دارد؟...نمی دانم...شاید دارد... برای عده ای شک نیست که با لب و لوچه ای که ریزان است از آب... له له می زنند بروند... و عده ای که سر پایین می اندازند...و می روند... و عده ای که در همین مرزند که گفتم.... هر سه گروه می روند...ولی آیا برمی گردند..؟!.. هرکدام در صورت برگشت چگونه بر می گردند؟...می گویی بر نمی گردند... این به عهده ی آن هاست....قضاوت حداقل کار من نیست... . . . گاهی فرق بین این پا و آن پا...فاصله ی بین اینور آب تا آنور آب است.... 9 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ هنوز جواب انتقالیم نیومده فکر کنم قراره بزارند انقد دیر بیاد که نشه دیگه انتخاب واحد کرد از بس دیر شده 3 لینک به دیدگاه
!Hooman 10133 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ خیلی دلم گرفته دلم میخواد برم قدم بزنم ولی حال اینکارو هم ندارمم .. 6 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ در نبر د میان انسان وزمان ، روزهای سخت میروند و انسانهای پوست کلفت میمانند 14 لینک به دیدگاه
Hossein.T 22596 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ به قول یه دوستی : خدایا بیا قدم بزنیم. باروون از تو . . . سیگار از من ! 18 لینک به دیدگاه
Navid Traxix 1581 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ تو می توانی مرا دوست داشته باشی یا دوست نداشته باشی! تو می توانی از من متنفر باشی یا از من بدت نیاید ! تو می توانی با من دوست باشی یا اصلاً نگاهم نکنی ! تو می توانی هر روز ساعتها کنارم بنشینی و با من حرف بزنی و بگویی و بخندی و مرا هم خوشحال سازی، یا این که به محض دیدنم رویت را برگردانی و به من اعتنا نکنی و حتی کاری کنی که من در حسرت یک کلمه سخن گفتن با تو باشم ! آری همه این کارها را می توانی انجام دهی و من هم هیچ اعتراضی نمی توانم به تو بکنم! اما فقط یادت باشدکه در مورد من قضاوت نمی توانی بکنی؛ چرا که قضاوت در مورد انسانها به عهده کسی است که از همه انسانها و موجودات داناتر است ! (مهاتما گاندی) 6 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ در کشور من مردم با نفرت بیشتری به صحنه ی بوسیدن دو عاشق نگاه میکنند تا صحنه ی اعدام !!!!!!!! زیستن با این مردمان دردناک است ........ دکتر علی شریعتی 9 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ امشب تولده جیگرم هست عمه قربونش بره که سه ساله شادی به زندگیمون آورده:hapydancsmil::hapydancsmil: پارسا جیگرم تولدت مبارکککککککککککک 12 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ [h=6]معنای خوشبختی این است که در دنیا کسی هست که بی اعتنا به نتیجه، دوستت دارد[/h] 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده