رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

دیــده ای شــیشــه هـای اتــومبــیل را

وقـــتــی ضربـــه ای مـــی خــورنـد و مـــی شــکنـنـد !؟

دیــده ای شـیشــه خــرد مــی شــود ولــی از هــم نمــی پاشــد !؟

ایـــن روزهـــا همـــان شــیشــه ام ؛

خــرد و تــکـه تــکــه ،

از هــم نـمـــی پــاشـم!

ولـــی شــکـستـــه ام . . .

  • Like 4
لینک به دیدگاه

” سـرد اسـت و مـن تـنهایـم “

چـه جمـلـه ای !

پــــُر از کـلیـشه …

پـــُـر از تـهـوع …

جـای ِ گـرمی نـشستـه ای و می خـوانـی :

” ســرد اسـت “…

یـخ نمـی کنـی …

حـس نـمی کنـی …

کـه مـن بـرای ِ نـوشتـن ِ همیـن دو کلمـه

چـه سرمایـی را گـذرانـدم …

  • Like 6
لینک به دیدگاه

وقتی دلی تنگ میشود...

زخم کهنه بیشتر خودی نشان میدهد

دل تنگم فقط آرامش تو را می خواهد

تا مرهمی شود بر این درد...

  • Like 6
لینک به دیدگاه

به دلتنگی هایمـــ دست نزن

 

می شكند بغضــمـــــ یك وقت !!

 

آنگاه غرقـــــ می شوی

 

در سیلابـــــ اشكهایی كه

 

بهانه ی روانــــــ شدنش هستی !! . . .

  • Like 6
لینک به دیدگاه

ناودانها شر شر باران بی صبری است

آسمان بی حوصله ،

حجم هوا ابری است

کفشهایی منتظر در چارچوب در

کوله باری مختصر لبریز بی صبری است

پشت شیشه

می تپد پیشانی یک مرد

در تب دردی که مثل زندگی جبری است

و سرانگشتی به روی شیشه های مات

بار دیگر می نویسد :

" خانه ام ابری است "

  • Like 2
لینک به دیدگاه

بگذار تا ازین شب دشوار بگذریم...

آنگه..... چه مژده‌ها که.. به بام سحر بریم

رود رونده سینه و سر می‌زند به سنگ

یعنی بیا که ره بگشاییم و بگذریم

لعلی چکیده از دل ما بود و یاوه گشت

خون می‌خوریم باز که بازش بپروریم...

 

miai1ad.jpg

 

  • Like 1
لینک به دیدگاه

چه برکتی دارد

عشقت هر روز یادم را

قلبم را خالی میکنم از احساس

اما شب چشمانم خیس یاد تو میشودند

گویی باید باور کرد هر آنکه از دیده برود

از دل رفتنی نیست

لینک به دیدگاه

روزی می رسد که در خیال خود ،

جای خالی ام را حس کنی ....!

در دلت با بغض بگویی ، " کاش اینجا بود " !!

اما من دیگر ، به خوابت هم نمی آیم ..

  • Like 1
لینک به دیدگاه

با عشــــــــــــق تو

 

من احمقترین انسان دنیـــــا بودم!

 

تــــــــــــو از همان اغاز هم لیلای دیگـــــــری داشتی...!

  • Like 1
لینک به دیدگاه

خــــــــــدایـــــــــــــا

از تــــجــــــربــــــه تــــــنـــــهــــــائــــــیـــــتــــ بـــــرایـــــم بـــــــگـــــو

ایــــــــن روزهـــــــا ســــــــــــر تـــــــــا پـــــــــا گــــــــــوشــــــــــم ..

  • Like 2
لینک به دیدگاه

عشق ؛ به زخم که برسد ، سکوت می شود

زخم که عمیق شود ، بیداریِ دل ، درد دارد !

من

در این بغض های هر لحظه

در این دلتنگی های مدام

در این آشفتگی های دقایقم

دارم

سکوت

می شوم

با من از عشق چیزی بگو

پیش تر از آنکه زخم هایم عمیق شود...!

  • Like 2
لینک به دیدگاه

چه پوچ و احمقانه

با اشکهایم مرورت میکنم

و در میان شوری اشک

شیرینی خاطرات لبخند تورا میچشم

نمیدانم تا کجا رمق خواهم داشت

تا تو را با وقاحت برای خود بخواهم . . .

و امیدی گستاخانه به بودنت تا ابد . . .

اما

همواره دوستت دارم

دل افسار گسیخته . . .

و عقل متحیر از این لجاجت . . .

مرا در آغوش کش

و با بوسه هایت مرگ را به کامم بفشان

تا آرام گیرم . ..

مرگ را می خواهم . . .

بغض های شبانه روزی

توان نفس زدن را از من گرفته اند

میبینی ؟

ریشه دوانده ای . . .

محکم و استوار . . .

که حتی طوفان نفرت نیز تو را از جای نخواهد کند

دوستت دارم . . .

دوستت دارم . . .

دوستت دارم . . .

  • Like 2
لینک به دیدگاه

چرا وقتی که آدم تنها می شه

غم وغصه اش قد یه دنیا می شه

می ره یک گوشه پنهون می شینه

اونجا رو مثل یه زندون می بینه

غم تنهایی اسیرت می کنه

تا بخوای بجنبی پیرت می کنه

وقتی که تنها می شم اشک تو چشام پر می زنه

غم می آد یواش یواش خونه دل در می زنه

یاد اون شب ها می افتم زیر مهتاب بهار

توی جنگل لب چشمه می نشستیم من و یار

غم تنهایی اسیرت می کنه

تا بخوای بجنبی پیرت می کنه

می گن این دنیا دیگه مثل قدیما نمی شه

دل این آدما زشته دیگه زیبا نمی شه

اون بالا باد داره زاغ ابرارو چوب می زنه

اشک این ابرا زیاده ولی دریا نمیشه

غم تنهایی اسیرت می کنه

تا بخوای بجنبی پیرت می کنه

  • Like 3
لینک به دیدگاه

به من نخند

 

 

حالا كه من گريه مي كنم اشك مي ريزم يك دريا

 

صداي خنده هاي تو مي ره تا پشت ابرها

 

تا چشممو هم مي زنم غم تو دلم نشسته

 

به هر طرف نگام مي ره درهاي شادي بسته

 

آي جان

 

به من نخند يك روز دلت دل به كسي مي بنده

 

اون روز مي بيني عاشقي نه گريه داره نه خنده

 

من هم يك روز مي خنديدم به اشك سرد عاشق

 

باور نمي كرد دل من ناله و اشك عاشق

  • Like 3
لینک به دیدگاه

اش مي دانستي عشق من معجزه نيست عشق من رنگ حقيقت دارد اشك هايم به تمناي نگاه

 

تو فقط مي بارد كاش مي دانستي دختري هست كه احساس تو را مي فهمد دختري از تب عشق تو

 

دلش مي گيرد دختري از غمت امشب به خدا مي ميرد كاش مي دانستي تو فقط مال مني تو فقط مال

 

همين قلب پر از احساس مني شب من با تو سحر خواهد شد تو نمي داني من چه قدر عشق تو را

 

مي خواهم تو صدا كن من را تو صدا كن مرا كه پر از رويش يك ياس شوم

  • Like 3
لینک به دیدگاه

ديگه بازي تموم شد

 

تو را دادم زدستم

 

 

ديگه با تو تو قلبم

 

قول جدايي بستم

 

ديگه ندارم اميد

 

براي پرواز خستم

 

ديگه بال و پرم رو

 

واسه پريدن بستم

 

ديگه نداره معني

 

برام محبت و عشق

 

قلبمو به روي تو

 

يا هر احساسي بستم

 

ديگه نميشه گفت من

 

همون آهوي مستم

 

آره داد ميزنم من

 

ديگه تنها و تنهايي پرستم

  • Like 3
لینک به دیدگاه

تو تنها دعاي قشنگ مني...

نميدانم ميشود روزي خدا برايم مستجاب كند...

مبادا يكي از خدا بي خبر براي خودش انتخابت كند...!

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...