azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۹۱ من به آمار زمین مشکوکم اگه این شهر پر از آدمهاست پس چرا اینهمه دلها تنهاست 1 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۹۱ گاهي كسي مي شود تكيه گاه دلت.. همين كه نباشد... همين كه با محبت نگاهت نكند.. دنيا انگار برعليه توست.. دنيا انگار ديگر دنيا نيست.. تنهاترين مي شوي.... 4 لینک به دیدگاه
farhatami 1390 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ گاه گاهی به یادت غزلی میخوانم تا تو نگوئی که دلم غافل از آن عهد و وفاست خوب رویان همه گر با دل من خوب شوند تو ای... خوب من ! با همه خو بان حسابت جداست. ((())) 5 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ همیشه دلتنگی به خاطر نبودن شخصی نیست.... گاهی به علت حضور کسی در کنارت است که حواسش به نگاه عاشق تو نیست...... 6 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ از خانه که می آیی یک دست مال سفید پاکتی سیگار گزیده شعر فروغ و تحملی طولانی بیاور احتمال گریستن ما بسیار است .... 6 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ شبی نشد که نگیرد دلم بهانه توووووووووووووووووووووووو 6 لینک به دیدگاه
farhatami 1390 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ (با سخنی از شکسپیر میتونیم بخودمون آرامش بدیم) هرلحظه که بشدت احساس دلتنگی و تنهایی میکنی مطمئن باش یک نفر برای دیدنت داره لحظه شماری میکنه (به یادتم...) 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۱ این روزها عجیب دلم تنگ شده است برای تو که نه برای با هم بودنمان برای " مواظب خودت باش " شنیدن برای دلی که نگرانم می شد برای تو که نه برای نگاهی که از سر شوق از آن طرف چهارراه آمدنم را می نگریست " شهریار شفیعی " 5 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۱ کلبه ای می سازم پشت تنهایی شب، زیراین سقف کبود که به زیبایی پرواز کبوتر باشد چهارچوبش از عشق، سقفش از عطر بهار رنگ دیوار اتاقش از آب پنجره ای از نور، پرده اش از گل یاس عکس لبخند تو را می کوبم روی ایوان حیاط تا که هرصبح اقاقی ها را با تو سرشار کنم همه دلخوشیم بودن توست و چراغ شب تنهای من، نور چشمان تو است کاشکی در سبد احساسم، شاخه ای مریم بود عطر آن را با عشق توشه راه گل قاصدکی می کردم که به تنهایی تو سر بزند تو به من نزدیکی و خودت می دانی شبنم یخ زده چشمانم در زمستان سکوت گرمی دست تو را می طلبد. 4 لینک به دیدگاه
farhatami 1390 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۱ .................... .................................. ..................... ................................... گاه میتوان برای عزیزی چند سطر سکوت به یادگار گذاشت تا او در خلوت خود هرطور که خواست آنرا معنا کند 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ تصويرت را در آب ديدم تو رفتي من به دنبال رودخانه راه افتادم _________________ شهاب مقربین 3 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ [TABLE] [TR] [TD=class: titr, bgcolor: #1C1919]نیایش [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: post, bgcolor: #1C1919] مبادا آسمان بی‌بال و پر بار مبادا در زمین دیوار بی‌در مبادا هیچ سقفی بی‌پرستو مبادا هیچ بامی بی‌کبوتر مرحوم قیصر امین پور [/TD] [/TR] [/TABLE] 5 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۱ دیـــوانـگیـــ سـتــــ کــه هـنــوز بــه دنــبــال نــشـــانــی از تــــو در فـــنـــجـــان ِ قــهــوه ام مــیــگــردم… 5 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۱ یگر حتی فرصت دروغ هم برایم باقی نمانده است وگرنه چشمانم را می بستم و به آوازی گوش می دادم که در آن دلی می خواند من تو را او را کسی را دوست دارم... "حسین پناهی" 7 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۱ آدم ها توی هر مسافرت ، توی هر دیدار ، توی هر آغوش ، بعد ِ هر لبخند ، تکه هایی از خودشان را ... تکه هایی از دلشان را جا می گذارند ...! گاهی لبخند ِ یک غریبه آنقدر زیبا می شود که دلت پَر می زند برای آشنایی اش ...! آشنایی بعضی ها بوی حیاط می دهد ، بوی حیاط ِ خیس ...! بوی خاک ِ خیس ... اصلا همه ی آشنایی ها خیس اند ... یا از بوسه یا از اشک ... آن دسته هم که خشک اند به درد ِ لای جرز می خورند ... آشنایی باید آنقدر حوض باشد که ماهی قرمز ِ قلبت خفگی های از سر دلتنگی را درد نکشد ... آشنایی باید آنقدر مِه باشد ... که نگرانی های پیش رویت را نبینی ، یا تار ببینی ... آشنایی باید آنقدر باران باشد که چاره ای جز چتر شدن روی سر غریبه ها نداشته باشی ... آشنایی باید آنقدر شربت باشد که عطش ِ تمام ِ تابستان های تنهایی ات را ببلعد ... آدم ها توی هر بوسه ، تکه ای از عشقشان را ... تکه ای از نفسشان را جا می گذارند ... همین است که دلتنگی نفست را می گیرد ... نفست را ... می گیرد ...! 7 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۱ آرامتر سکوت کن صدای بی تفاوتی هات بد جوری آزارم میده 6 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۱ اگر میدانستی که چقدر دوستت دارم هرگز قلبم را نمی شکستی…و هرگز تنهایم نمی گذاشتی…ای کاش می دانستی…. 3 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۱ خیابان شعر ِ بلندی ست وقتی من با قدم های ِ تو قدم می زنم ... و شب یکباره یکپارچه می شود از خواب هایی که تو را به من می رسانند وقتی من با چشم های ِ تو چشم می بندم ... " مهدیه لطیفی " 4 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۱ گاه جلوی آینه می ایستم خودم را در آن میبینم دست روی شانه هایش می گذارم و میگویم چه تحملی دارد دلت........ 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده