رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

بی تو چگونه باورم شود

برگهای زرد باغ دوباره سر سبز می شود

ای مسافر همیشگی بی تو من به انتها رسیده ام

از کدام آشنایی

از کدام عشق با تو گفتگو کنم

من به سوگ عاطفه ها نشسته ام

بی هدف به هر طرف کشیده می شوم

به یاد تو عزیز سفر کرده

از چشمم چون اشک سفر کردی بی تو چه کنم

  • Like 3
لینک به دیدگاه

هرگز تو را فراموش نخواهم کرد، آری

در ... آورترین لحظه های انتظار

زندگی را در رؤیاهای خویش دنبال کنم

در رؤیا ها

و در امید ها

اگر ابرها گریستن را فراموش کنند

اگر پرندگان پرواز را فراموش کنند

اگر انسانها مهر و محبت را فراموش کنند

من هرگز تو را فراموش نمی کنم

 

برای رسیدن به تو سوگندها نوشتم بروی گلبرگ های زیبای گل شقایق

 

وحال برای رسیدن به جدایی اشکم را با یاد تو می ریزم و عشقم را با یاد

 

شقایق پرپر می کنم تا فراموش کنم لحظه های با تو بودن را

  • Like 4
لینک به دیدگاه

این روزها می گذرند….

ولی من به این سادگی

از این روزهای تلخ نمی گذرم

……….

چشمانم شب ترین است

دلم دریاترین ..

رؤیایم ستاره ترین

و

عشقم کوه ترین…!

کجاست آن فرهادترین …؟

……….

رؤیاهایم را در کنار کسانی گذراندم که بودند ولی نبودند

همراه کسانی بودم که همراهم نبودن

وسیله کسانی بودم که هرگز آنها را وسیله قرار ندادم

دلم را کسانی شکستند که هرگز قصد شکستن دل آنها را نداشتم

و تو چه دانی که عشق چیست

عشق سکوتی است در برابر همه اینها !!!

……..

فکــر میــکردم تـو همــدردی!

ولــی نــه!

تــو هــم ، دردی….

………….

این روزها اگر کسی پیدا شد

که شماره تلفنت رو حفظ بود

حتماً قدرش رو بدون

خیلی باید خاطرت براش عزیز باشه…

………………..

من تنها از یک چیز می ترسم و آن اینکه شایستگی رنجهایم را نداشته باشم..

…………………

ای مترســک ! آنقدر دست‌هایت را باز نکن ، کسی‌ تو را در آغوش

نمی‌‌گیرد ، ایــســتــادگــی هــمــیــشــه تــنــهــایــی‌ مــیــاورد

…………….

بترسید از آدم هائی که عاشق نیستند ولی عاشقی کردن را خوب بلدند

……..

دلتنگی تنها نصیب من از زیبایی های توست........

  • Like 4
لینک به دیدگاه

سفری باید کرد؛

تا به عمق دل یک پیچک تنها !

که چرا اینچنین سخت به خود می پیچد؟!

شاید از راز درونش بشود کشفی کرد،

شاید او هم به کسی دل بسته ست!!!

  • Like 3
لینک به دیدگاه

به باور در نمی آید چند سالی بی تو سر کردم

ز رنجستان مرگ تو به پای دل گذر کردم

ز روز بیکسی گویم یا ز شام تنهایی

 

ز چشم خود در افشانده تنت را پر گهر کردم

  • Like 2
لینک به دیدگاه

آدم است دیگر ... ! گاهی دلش تنگ می شود ؛ حتی برای اینکه نیمه شب

یواشکی شماره ات را بگیرد و بشنود: ... مشترک مورد نظر شما در حال مکالمه

با مشترك مورد نظر خودش است !! آدم است دیگر ... احمق است ! دلش تنگ می شود

!...

  • Like 3
لینک به دیدگاه

بر من خرده نگیرید اگر دلتنگ کسی هستم که هرگز نبوده و نیست... و شاید شاید نخواهد بود...من هم آدم هستم...دلتنگ میشوم حتی به احمقانه ترین شکلش!

  • Like 3
لینک به دیدگاه

این روزها کارش همین است...

کشیدن خط بر روی دیواری که در کنجش پنجره ای رو به جاده است...

می ترسد...

می ترسد از روزی که تن دیوار...دیگر جایی برای کشیدن خط نداشته باشد...

.

.

.

و هنوز در ادامه ی دال...دلتنگی است..نه دیدار...

  • Like 6
لینک به دیدگاه

هي بهش ميگم

فقط صدام كن واسه اشگات شونه مي شم

فقط صدام كن واسه تو ديوونه مي شم

فقط صدام كن تورو تنها نمي ذارم

اوني كه ميمونه مي شم

 

صدام نمي كنه كه هيچ

عذابم ميده

زجر كشم ميكنه

آخه چه گناهي دارم

چه خطايي كردم

گناهمو نمي گه

لعنتي دلم بدجوري گرفته

 

  • Like 6
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...