رفتن به مطلب

دو کلام در رابطه با همه چیز دانی ما!


ارسال های توصیه شده

خب میتونی همینجا هم آمار بگیری

من روش جستجوی خودم رو دارم

تا حالا هم اشتباه در نیومده

 

اگه دوس نداری تلاشتو بکنی بهتره اسمت رو عوض کنی

دانشجو یعنی همین

درضمن نواندیشی یعنی چی؟

به هر دره بسته ای خوردی بشینی پشتش بگی کلید ندارم؟؟؟؟؟

 

دوست عزیز من نه باشما و نه با شخص خاصی کاری ندارم.

بحث کلی است و این ویژگی غالب ماست.

این موضوع که شما بحثی را نمیدانی اما تلاش میکنی که بدانی، قابل تقدیر است.

 

و اما من در مورد مرام نامه ی این انجمن و تعریف نواندیش از منظر مدیران این انجمن چیزی نمیدانم، اما اندیشه ی سالم را در ابراز ندانستن، در صورت ندانستن میدانم.

منظور بحث ملغطه و سفسطه است. اگر نمیدانیم، بگوئیم نمیدانیم! که از نظر من آن فرد شایسته ی تقدیر است.

به قول بزرگی، هر چقدر میدانم،بیشتر میفهمم که هیچ چیز نمیدانم!

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 65
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

تهدیدی در کار نیست. من تعجب میکنم که چنین برداشتی از این تاپیک شد. هدف این تاپیک یادآوری بحثی است که موجب می شود ما به دنبال دانستن و پرسیدن و ترس از غول پوشالی ندانستن و جرات ابراز نمیدانم است!

اتفاقا این یعنی تشویق به بحث و یاد گرفتن.

حالا با هر لایحه و تبصره و استثناهایی که دوستان مطرح نمودند، اصل قضیه زیر سوال نمیرود.

 

نمیدونم شاید من اشتباه کردم ولی به نظر من اینطوری استنباط شد. :icon_gol:

لینک به دیدگاه
دوست عزیز من نه باشما و نه با شخص خاصی کاری ندارم.

بحث کلی است و این ویژگی غالب ماست.

این موضوع که شما بحثی را نمیدانی اما تلاش میکنی که بدانی، قابل تقدیر است.

 

و اما من در مورد مرام نامه ی این انجمن و تعریف نواندیش از منظر مدیران این انجمن چیزی نمیدانم، اما اندیشه ی سالم را در ابراز ندانستن، در صورت ندانستن میدانم.

منظور بحث ملغطه و سفسطه است. اگر نمیدانیم، بگوئیم نمیدانیم! که از نظر من آن فرد شایسته ی تقدیر است.

به قول بزرگی، هر چقدر میدانم،بیشتر میفهمم که هیچ چیز نمیدانم!

ببین الان سفسطه رو شما داری انجام میدی دیگه، من هرچی در مورد اینکه این نمیدونم رو باید ریشه کن کرد بگم شما حرف خودت رو میزنی مطمئنا چون عادت ایرانیهاس پافشاری بر عقیده:flowerysmile:

من هم مفهوم نمیدونم رو توضیح دادم

 

نمیدونم مثل این میمونه که کلید در رو نداری بشینی پشتش تا شاید ساله دیگه یکی بیاد درو برات باز کنه، ولی میشه بری یه کلیدساز بیاری در حادترین حالت براش بازش کنه

 

در مورد مرامنامه که چیزی من ندیدم

اما اهداف کلی همینه، یکیش اینه که نمیدونم رو نابودش کنیم

از نظر من گفتن این کلمه سلب مسئولیت هستش

 

دوستان در مورده آدرس گفتن

به هر حال اون خیابونی که داری توش راه میری رو که اسمشو بلدی

مگر اینکه گم شده باشی که خودتم باید بازم با طرف راه بیفتی خودتو نجات بدی

وگرنه میشه بهش گفت برو یکم جلوتر یه خیابونی چیزی هست بپرسی بهت میگن

لینک به دیدگاه

مرسی از تاپیکت .

دیشب اتفاقا من تو موقعیت و حمعی بودم که یه عده فقط از رو تعصب بحث میکردن و حتی دوست نداشتن حرف یا ایده جدیدی در اون مورد رو بشنون چه برسه به اینکه در موردش فکر کنن .

من فک میکنم این اتفاق در ماها به خاطر تعصبی هست که رو خیلی موارد و دانسته هامون داریم و فک میکنیم بیشتر از اون نیست و نمیدونمی در کار نیست .

من منظور تاپیک رو احساس میکنم تا حدودی فهمیدم .

تلنگری بود برای خودم

لینک به دیدگاه
ببین الان سفسطه رو شما داری انجام میدی دیگه، من هرچی در مورد اینکه این نمیدونم رو باید ریشه کن کرد بگم شما حرف خودت رو میزنی مطمئنا چون عادت ایرانیهاس پافشاری بر عقیده:flowerysmile:

فکر نمیکنم من سفسطه کرده باشم. شما میگی که من نمیگم نمیدونم، میرم دنبالش پیداش میکنم بعد بهش میگم. من هم میگم شایسته ی تقدیره.

این کجاش سفسطه است.

خب معلومه که وقتی من منظورم یه چیز دیگه ای است، بر منظورم پافشاری می کنم. ضمن اینکه دلیلی ندارد که کاملا با نظر شما موافق باشم. سهم من از این تاپیک چند پست است، سهم شما هم چند پست.اما من هرگز به شما نمیگم که چرا بر نظرت پافشاری میکنی. چون از نظر من به تعداد افراد این سایت نظرات مختلف میتونه توی این سایت مطرح بشه.

من هم مفهوم نمیدونم رو توضیح دادم

نمیدونم مثل این میمونه که کلید در رو نداری بشینی پشتش تا شاید ساله دیگه یکی بیاد درو برات باز کنه، ولی میشه بری یه کلیدساز بیاری در حادترین حالت براش بازش کنه

منظور این جستار این است که به قول خودت وقتی به عنوان کلیدساز اومدن سراغت اگر کلیدش رو نداری بگی ندارم! اگر میتونی برایش بسازی، بساز! اگر نه بگویی کلیدت را ندارم!

نمیدونم شاید شما همیشه کلید هر دری رو داشته باشی.

در مورد مرامنامه که چیزی من ندیدم

اما اهداف کلی همینه، یکیش اینه که نمیدونم رو نابودش کنیم

از نظر من گفتن این کلمه سلب مسئولیت هستش

مگر میشود همه چیز را دانست!

ندانستن ریشه کن نمی شود و اگر هدف این انجمن هچنین چیزی است که باید بگویم از نظر من سنگ بزرگ است! بلکه جهل بر شیوه ی دانستن است که باید ریشه کن شود.

یکی از این روش ها اقرار به ندانستن است! که از نظر من همین گفتن چیزهایی است که با اینکه آن را میدانند اما جرات ابراز آن را ندارند.

دوستان در مورده آدرس گفتن

به هر حال اون خیابونی که داری توش راه میری رو که اسمشو بلدی

مگر اینکه گم شده باشی که خودتم باید بازم با طرف راه بیفتی خودتو نجات بدی

وگرنه میشه بهش گفت برو یکم جلوتر یه خیابونی چیزی هست بپرسی بهت میگن

ببنید منظور این است: اگر در بحثی از چیزی اطلاع نداریم همان موقع بگوییم نمیدانیم! به همین راحتی. همین ابراز ندانستن یعنی شجاعت ابراز ضعف. یعنی تلاش برای پر کردن این ضعف.

در مقابل یعنی فرصت دادن به طرف مقابل برای انتخاب راه های بهتر برای دانستن و گمراه نشدن با پاسخ نادرست ما.

ما میتونیم بعدا برای دوستی که سوال پرسیده تحقیق کنیم هم دانش خودمان را بالا برده ایم هم به دوستمان کمک کرده ایم. اما وقت و فرصت جستجو برای پاسخ را از دوستمان نگیریم.

 

استادی در همایشی سخنرانی داشت. یکی از حضار دستش را بالا برد و سوالی پرسید. همه ما در دانش این استاد کوچکترین شکی نداشتیم. اما آن استاد در جواب سوال آن فرد به راحتی گفت نمیدانم و این موضوع برای تحقیق موضوع خوبی است!

:icon_gol:

لینک به دیدگاه
مرسی از تاپیکت .

دیشب اتفاقا من تو موقعیت و حمعی بودم که یه عده فقط از رو تعصب بحث میکردن و حتی دوست نداشتن حرف یا ایده جدیدی در اون مورد رو بشنون چه برسه به اینکه در موردش فکر کنن .

من فک میکنم این اتفاق در ماها به خاطر تعصبی هست که رو خیلی موارد و دانسته هامون داریم و فک میکنیم بیشتر از اون نیست و نمیدونمی در کار نیست .

من منظور تاپیک رو احساس میکنم تا حدودی فهمیدم .

تلنگری بود برای خودم

:icon_gol:

ضمن اینکه بعضی اوقات فرصت ها سر همین اقرار به ندانستن ها از بین میرود.

به عنوان مثال:

مدتی دوستی در دوران دانشجویی داشتم که مسلط به نرم افزار کد سه بعدی بود. من هم در ان زمان برای خودم در این نرم افزار ادعا داشتم. بعد از مدتی در درون خودم اقرار کردم که من در برابر این دوست واقعا ضعیف هستم. اما ترس از ابراز ضعف و غرور اینکه خودم میرم یاد میگیرم (الان که فکر میکنم میبینم چه عادت مسخره ای بود!) باعث شد من از تمامی کسانی که از او سوال میکردند در این زمان در این نرم افزار ضعیف تر باشم. در صورتی که وی دائما پیش من بود.

برای خودم متاسفم!

لینک به دیدگاه
:icon_gol:

ضمن اینکه بعضی اوقات فرصت ها سر همین اقرار به ندانستن ها از بین میرود.

به عنوان مثال:

مدتی دوستی در دوران دانشجویی داشتم که مسلط به نرم افزار کد سه بعدی بود. من هم در ان زمان برای خودم در این نرم افزار ادعا داشتم. بعد از مدتی در درون خودم اقرار کردم که من در برابر این دوست واقعا ضعیف هستم. اما ترس از ابراز ضعف و غرور اینکه خودم میرم یاد میگیرم (الان که فکر میکنم میبینم چه عادت مسخره ای بود!) باعث شد من از تمامی کسانی که از او سوال میکردند در این زمان در این نرم افزار ضعیف تر باشم. در صورتی که وی دائما پیش من بود.

برای خودم متاسفم!

اره واقعا .گاهی فرصت از دست میدیم .

گاهی هم اشتباهی میکنیم با ندانسته حرف زدن که واقعا جبرانش سخت هست .

اشتباهی که من دیشب مرتکب شدم و یه جورایی پی بردم به این چیزی که تو تاپیکت میخوای بگی.به این که ادعا الکی کردن چقد بد هست .:hanghead:

ولی خوب هر تجربه ای در گرو یه همچین چیزایی به دست میاد دیگه .:hanghead:

لینک به دیدگاه
اره واقعا .گاهی فرصت از دست میدیم .

گاهی هم اشتباهی میکنیم با ندانسته حرف زدن که واقعا جبرانش سخت هست .

اشتباهی که من دیشب مرتکب شدم و یه جورایی پی بردم به این چیزی که تو تاپیکت میخوای بگی.به این که ادعا الکی کردن چقد بد هست .:hanghead:

ولی خوب هر تجربه ای در گرو یه همچین چیزایی به دست میاد دیگه .:hanghead:

احسنت. :icon_gol:

و به قول مترلینگ:

روزی که بشر کاملا به نادانی خود پی ببرد موفقیت عظیمی یافته است، زیرا علم در این دنیا جز پی بردن به نادانی ها چیز دیگری نیست.

لینک به دیدگاه

نمیدونم فک کنم این بیماری واقعا!!!ما ها پزشک هستیم..معمار هستیم..سیاستمدار هستیم!!!این سه تا شغل و که همه دارم خدا رو شکر!!!خیلی خوبیم به خدا!!!!

خیلی جالب اینکه یکی از دوستامون توی رزومه ای که برای یه دانشگاه تو استرالیا فرستاده بود هر چی نرم افزار بوده زده بود expert ..بهش گفتن واسه اینکه همه اینا رو Expert باشی باید 2 برابر این ( 26 سال ) سن داشته باشی!!!!!!!!!!!!!!

منم همین مشکل و در مورد 3دی مکس داشتم!!!!!!که نه رفتم دنبالش نه ازش پرسیدم!!!!کلی هم پشیمونم!!!!

کلا هم یاد گرفتمم ادعا نکنم!!!

لینک به دیدگاه
فکر نمیکنم من سفسطه کرده باشم. شما میگی که من نمیگم نمیدونم، میرم دنبالش پیداش میکنم بعد بهش میگم. من هم میگم شایسته ی تقدیره.

این کجاش سفسطه است.

خب معلومه که وقتی من منظورم یه چیز دیگه ای است، بر منظورم پافشاری می کنم. ضمن اینکه دلیلی ندارد که کاملا با نظر شما موافق باشم. سهم من از این تاپیک چند پست است، سهم شما هم چند پست.اما من هرگز به شما نمیگم که چرا بر نظرت پافشاری میکنی. چون از نظر من به تعداد افراد این سایت نظرات مختلف میتونه توی این سایت مطرح بشه.

 

منظور این جستار این است که به قول خودت وقتی به عنوان کلیدساز اومدن سراغت اگر کلیدش رو نداری بگی ندارم! اگر میتونی برایش بسازی، بساز! اگر نه بگویی کلیدت را ندارم!

نمیدونم شاید شما همیشه کلید هر دری رو داشته باشی.

 

مگر میشود همه چیز را دانست!

ندانستن ریشه کن نمی شود و اگر هدف این انجمن هچنین چیزی است که باید بگویم از نظر من سنگ بزرگ است! بلکه جهل بر شیوه ی دانستن است که باید ریشه کن شود.

یکی از این روش ها اقرار به ندانستن است! که از نظر من همین گفتن چیزهایی است که با اینکه آن را میدانند اما جرات ابراز آن را ندارند.

 

ببنید منظور این است: اگر در بحثی از چیزی اطلاع نداریم همان موقع بگوییم نمیدانیم! به همین راحتی. همین ابراز ندانستن یعنی شجاعت ابراز ضعف. یعنی تلاش برای پر کردن این ضعف.

در مقابل یعنی فرصت دادن به طرف مقابل برای انتخاب راه های بهتر برای دانستن و گمراه نشدن با پاسخ نادرست ما.

ما میتونیم بعدا برای دوستی که سوال پرسیده تحقیق کنیم هم دانش خودمان را بالا برده ایم هم به دوستمان کمک کرده ایم. اما وقت و فرصت جستجو برای پاسخ را از دوستمان نگیریم.

 

استادی در همایشی سخنرانی داشت. یکی از حضار دستش را بالا برد و سوالی پرسید. همه ما در دانش این استان کوچکترین شکی نداشتیم. اما آن استاد در جواب سوال آن فرد به راحتی گفت نمیدانم و این موضوع برای تحقیق موضوع خوبی است!

:icon_gol:

در مورد سنگ بزرگ

شما باید ادیسون هدفت باشه تا تهش یه دکترای برق گیرت بیاد

سنگ بزرگ نمیفهمم یعنی چی

 

 

در مورد اینکه اطلاع نداشتن در بحثی و اظهار نظر کردن

اولا اگه توی بحثی که سررشته ندارم دخالت نمیکنم

همین دو سه روز پیش یکی یه تاپیک زد و گفت بیا در مورد ... حتما نظرت رو بگو

من هم اطلاعات خاصی نداشتم فقط تنکس زدم رفتم دنبال زندگیم

 

اما وقتی طرف خودش به بن بست رسیده و از من و فقط من سوال پرسیده و مورد خطابم قرار داده هیچوقت نمیگم نمیدونم

اطلاعات غلط هم نمیدم

میگم تا کی بهش نیاز داری میگه تا فلان موقع

من هم تا زودتر از اون تایم تمام تلاشم رو میکنم

 

چون هر سوالی که الان برای یکی دیگه سواله برای من هم ممکنه الان نه ولی دو فردای دیگه سوال باشه

یا اصلا نباشه

به هرحال من باعث شدم یکی دیگه به جوابش برسه

 

حالا نمیگم کسی نگه نمیدونم

اما به نظر من فقط و فقط تفره رفتنه

اگه وقت نداریم برای جواب دادن میگیم وقت ندارم الان

وگرنه هیچ دلیلی نداره از نمیدونم استفاده کنیم

 

اگه ادیسون هم هرچی ازش میپرسیدن میگفت نمیدونم بیشتر از ده هزار اختراع ثبت نمیکرد که تمام دنیای نوین روی اختراعاتش بنا شده

 

 

الان هم حرف شما درست

من چیزی نمیدونم بگم

الان همه بیان بگن نمیدونم اونوخ شما هم با جواب خودت خوش میشی:flowerysmile:

لینک به دیدگاه
بعضا در برخی از تاپیک ها، مواردی رو مشاهده میکنم که برایم جالب است. کاربرهایی با کمال اطمینان در بحثی شرکت میکند که از آن هیچ نمیداند و یا در پاسخ سوالات چنان صحبت میکند که گویی کاملا بر بحث مسلط است. این ویژگی غالب ما ایرانی هاست. توهم همه چیز دانی!

این متاسفانه در جامعه ی دانشگاهی ما هم نفوذ کرده است. به عنوان مثال دانش آموختگان هر رشته ای رشته ی دیگر را آدم به حساب نمی آورند و رشته ی خود را مادر بقیه ی رشته ها میدانند!

کمتر هموطنی را ملاحظه میکنید که هنگامی که در مقابل سوالی قرار بگیرد و پاسخ آن را نمی داند از کلمه ی نمیدانم استفاده کند.

مخصوصا در بحث های فروم گفتگوی آزاد. از استثنا که بگذریم این روش تقریبا مقبول و جا افتاده است که اگر هم نمیخواهیم پاسخ غیر واقعی بدهیم، چون نمیدانیم، سعی میکنیم سوال را با یک سوال دیگر پاسخ دهیم.

 

به قول نراقی در کتاب جامعه شناسی خودمانی: برخلاف آنچه شعار می دهیم پرسیدن عار نیست نداستن عار است، باطنا بیشتر علاقه داریم از ما بپرسند و ما هم "حتما جواب میدهیم" حتی اگر جواب را حاضر نداشته باشیم.

 

وقت آن نرسیده خودمان را اصلاح کنیم؟

 

همه ما ایرانی ها خودمون رو همه فن حریف میدونیم. اما دریغ از تخصص در یه رشته خاص. همه کارشناس ورزشیم، نسخه پزشکی و طبابت برای دیگری میپیچیم، کارشناس مسایل سیاسی هستیم، آب و هوای ماه آینده رو پیش بینی میکنیم، اقتصاد دان هستیم و ...

 

بنظر من این یه مساله فرهنگی هست. و ریشه اونو باید در ساختار حاکمیتی جامعه جستجو کنیم. در کشور ما تخصص فاقد معنیه. وقتی برای مثال آقای مهرداد بذرپاش با سن کمشون، به عنوان مدیرعامل سایپا منصوب میشن و هم کارخونه سایپا رو اداره میکنن و هم باشگاه سایپا رو، وقتی که ایشون رو بعد از یه مدت رییس سازمان ملی جوانان می کنن، بعد هم حکم مشاور میگیرن، از منه نوعی چه توقعی برای تخصص میره! چه تناسبی بین مدیر عاملی باشگاه ، ریاست کارخونه و ریاست سازمان ملی جوانان وجود داره؟!

پس وقتی منه شهروند میبینم که ظاهراً میشه آدم در همه فنون حریف شه و 8 سال وزیر امورخارجه کشور، کسی باشه که تخصص اصلیش طبابت اطفال هست!!!!! پس ناخودآگاه در ضمیر باطنی من هم شکل میگیره که میتونم در مورد خیلی از مسایل اظهارنظر کنم و اتفاقاً نیازی به تخصص هم نیست!

 

انگار نه انگار که 1400 سال پیش، از بزرگان دین ما این جمله به میراث گذاشته شد که:

 

«نسبت به آنچه که علم نداری، سخن مگو»

 

با این وجود من با شما موافقم که زمان اصلاح فرا رسیده، و باید از «خودمون» شروع کنیم.

لینک به دیدگاه
ببین الان سفسطه رو شما داری انجام میدی دیگه، من هرچی در مورد اینکه این نمیدونم رو باید ریشه کن کرد بگم شما حرف خودت رو میزنی مطمئنا چون عادت ایرانیهاس پافشاری بر عقیده:flowerysmile:

من هم مفهوم نمیدونم رو توضیح دادم

 

نمیدونم مثل این میمونه که کلید در رو نداری بشینی پشتش تا شاید ساله دیگه یکی بیاد درو برات باز کنه، ولی میشه بری یه کلیدساز بیاری در حادترین حالت براش بازش کنه

 

در مورد مرامنامه که چیزی من ندیدم

اما اهداف کلی همینه، یکیش اینه که نمیدونم رو نابودش کنیم

از نظر من گفتن این کلمه سلب مسئولیت هستش

 

دوستان در مورده آدرس گفتن

به هر حال اون خیابونی که داری توش راه میری رو که اسمشو بلدی

مگر اینکه گم شده باشی که خودتم باید بازم با طرف راه بیفتی خودتو نجات بدی

وگرنه میشه بهش گفت برو یکم جلوتر یه خیابونی چیزی هست بپرسی بهت میگن

 

دوست عزیز من فکر کنم شما اساساً متوجه منظور استارتر محترم این تاپیک نشدید!!!

 

بله من هم موافقم با شما که باید جست و جو کرد، واکاوی و کنکاش کرد، تحقیق و تلاش کرد، همه اینها در جای خودش متین. من هم با شما موافقم که باید با جهل و ناآگاهی مبارزه کرد، اما بحث این تاپیک چیز دیگه ای هست.

 

قرن ها پیش افرادی بودند که بهشون حکیم میگفتند.عالم دهر خودشون بودن. از نجوم و طبابت گرفته تا ریاضیات و فلسفه و شعر و ادب. اما در حال حاضر علوم، تخصصی و پیچیده شده، نهایتاً هر کسی بتونه در رشته خاص خودش ،متخصص شه. حتی یه رشته خاص، گرایش های مختلفی داره.

 

مثلاً حقوق 10 گرایش در کشور ما داره. آیا منی که فرضاً حقوق بشر میخونم میتونم همونقدر به سولات مربوط به حقوق نفت، حقوق محیط زیست و حقوق خانواده پاسخ بدم که متخصصین این گرایش ها میتونن پاسخ بدن؟ قطعاً جواب منفیست. خب شما گفتید هر کسی باید بره و جواب رو پیدا کنه، یا مثال خیابون رو زدید، من هم در اینجا با شما موافقم،اما نه به صورتی که هر کسی در برابر هر سوالی خودش درصدد تحقیق و نهایتاً پاسخگویی بر بیاد. چون اینکار تالی فاسد(معایب) زیادی داره. علاوه بر اینکه من هرگز نمیتونم هر قدر هم که تلاش کنم ، به اندازه یه متخصص حقوق نفت پاسخ بدم، باعث میشه که از تخصص اصلیم هم دور بشم و حرفی برای گفتن نداشته باشم. مثال پرنده ای میشه که اومد راه رفتن پرنده دیگه ای رو یاد بگیره ، راه رفتن خودش هم یادش رفت!

من در عوض میتونم طرف مقابلم رو «راهنمایی» کنم. مثلاً من میتونم بگم: بله، استادی رو میشناسم که میتونه به سوالات حقوق نفتی شما جواب بده. واین جا دیگه ایراد سلب مسئولیت شما وارد نمیشه.

 

اما باز هم تاکید میکنم موضوع این تاپیک با چیزی که شما تصور کردید(که صد البته درست هم هست) متفاوته

 

ممنونم ازت:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

لینک به دیدگاه

به قول بزرگی، هر چقدر میدانم،بیشتر میفهمم که هیچ چیز نمیدانم!

 

تا بدانجا رسید دانش من

که بدانم همی که نادانم

شعری از حکیم بوعلی سینا که البته سقراط هم در دادگاه اعدامش، بهش اشاره کرده بود.:icon_gol:

لینک به دیدگاه
دوست عزیز من فکر کنم شما اساساً متوجه منظور استارتر محترم این تاپیک نشدید!!!

 

بله من هم موافقم با شما که باید جست و جو کرد، واکاوی و کنکاش کرد، تحقیق و تلاش کرد، همه اینها در جای خودش متین. من هم با شما موافقم که باید با جهل و ناآگاهی مبارزه کرد، اما بحث این تاپیک چیز دیگه ای هست.

 

قرن ها پیش افرادی بودند که بهشون حکیم میگفتند.عالم دهر خودشون بودن. از نجوم و طبابت گرفته تا ریاضیات و فلسفه و شعر و ادب. اما در حال حاضر علوم، تخصصی و پیچیده شده، نهایتاً هر کسی بتونه در رشته خاص خودش ،متخصص شه. حتی یه رشته خاص، گرایش های مختلفی داره.

 

مثلاً حقوق 10 گرایش در کشور ما داره. آیا منی که فرضاً حقوق بشر میخونم میتونم همونقدر به سولات مربوط به حقوق نفت، حقوق محیط زیست و حقوق خانواده پاسخ بدم که متخصصین این گرایش ها میتونن پاسخ بدن؟ قطعاً جواب منفیست. خب شما گفتید هر کسی باید بره و جواب رو پیدا کنه، یا مثال خیابون رو زدید، من هم در اینجا با شما موافقم،اما نه به صورتی که هر کسی در برابر هر سوالی خودش درصدد تحقیق و نهایتاً پاسخگویی بر بیاد. چون اینکار تالی فاسد(معایب) زیادی داره. علاوه بر اینکه من هرگز نمیتونم هر قدر هم که تلاش کنم ، به اندازه یه متخصص حقوق نفت پاسخ بدم، باعث میشه که از تخصص اصلیم هم دور بشم و حرفی برای گفتن نداشته باشم. مثال پرنده ای میشه که اومد راه رفتن پرنده دیگه ای رو یاد بگیره ، راه رفتن خودش هم یادش رفت!

من در عوض میتونم طرف مقابلم رو «راهنمایی» کنم. مثلاً من میتونم بگم: بله، استادی رو میشناسم که میتونه به سوالات حقوق نفتی شما جواب بده. واین جا دیگه ایراد سلب مسئولیت شما وارد نمیشه.

 

اما باز هم تاکید میکنم موضوع این تاپیک با چیزی که شما تصور کردید(که صد البته درست هم هست) متفاوته

 

ممنونم ازت:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

خب ایشون داره میگه بگو نمیدونم و خلاص

ولی بلاخره میشه تحقیق کرد و در حد همین معرفی یه مرجع یا راهنما کمک کرد

نمیدونم از نظر من سلب مسئولیت هست

ببین در یه صورت فقط میشه گفت نمیدونم

اونم اینه که کاملا پرت باشیم از مرحله

کی میاد ازت سوال میپرسه؟؟؟

یکی یهو میاد وسط خیابون گیرت میاره میگه بیا برام قانون نسبیت رو اثبات کن؟؟؟؟؟؟

بلاخره طرف تورو میشناسه و یه کمی میدونه در موردت

مثلا سربسته میدونه رشتت اینه و میاد میپرسه

رشته من مثلا برق هست

گرایشم قدرت

هیچی هم از مخابرات برفرض ندونم بلاخره یه نفر رو میشناسم که رشتش مخابرات باشه

میتونم طرف رو بفرستم اونجا برای جواب گرفتن

بهتره تا همونجا گیج ولش کنیم

حالا هرکی هر اعتقادی داره من نمیگم نمیدونم

منظوره این تاپیک رو هم خوب فهمیدم

دوست هم ندارم کسی نظرش رو دیکته کنه نظر خودمم دیکته نمیکنم

بسه انقدر بیرون بهمون دیکته میکنن

لینک به دیدگاه
خب ایشون داره میگه بگو نمیدونم و خلاص

ولی بلاخره میشه تحقیق کرد و در حد همین معرفی یه مرجع یا راهنما کمک کرد

نمیدونم از نظر من سلب مسئولیت هست

ببین در یه صورت فقط میشه گفت نمیدونم

اونم اینه که کاملا پرت باشیم از مرحله

کی میاد ازت سوال میپرسه؟؟؟

یکی یهو میاد وسط خیابون گیرت میاره میگه بیا برام قانون نسبیت رو اثبات کن؟؟؟؟؟؟

بلاخره طرف تورو میشناسه و یه کمی میدونه در موردت

مثلا سربسته میدونه رشتت اینه و میاد میپرسه

رشته من مثلا برق هست

گرایشم قدرت

هیچی هم از مخابرات برفرض ندونم بلاخره یه نفر رو میشناسم که رشتش مخابرات باشه

میتونم طرف رو بفرستم اونجا برای جواب گرفتن

بهتره تا همونجا گیج ولش کنیم

حالا هرکی هر اعتقادی داره من نمیگم نمیدونم

منظوره این تاپیک رو هم خوب فهمیدم

دوست هم ندارم کسی نظرش رو دیکته کنه نظر خودمم دیکته نمیکنم

بسه انقدر بیرون بهمون دیکته میکنن

 

عزیز دلم، قربونت برم،

اولاً مرسی که حوصله کردی و مطلب منو خوندی

 

دوماً باز هم من با این مطلبتونم موافقم

 

سوماً حسن نیت و حس خیرخواهانه شما خیلی قابل تقدیره اما شما موضوع این تاپیک رو با حس نوعدوستی و انسان دوستانه خلط مبحث کردید. در صورتی که مقصود شروع کننده تاپیک چیز دیگه ای هست.

مقصود نویسنده محترم این تاپیک رو اگه بخوایم توی 1جمله خلاصه کنیم همون فرمایش حضرت امیر هست که میگن: نسبت به آنچه که بدان علم نداری سخن مگو!

 

چهارماً: من عذر میخوام اگه چیزی رو به شما تحمیل کردم. نه قربان، شما مختاری هر طور که دوست دارید برداشت کنید. و قطعاً این احتمال وجود داره نظر من ناصواب باشه!

 

ازت ممنونم:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

لینک به دیدگاه
عزیز دلم، قربونت برم،

اولاً مرسی که حوصله کردی و مطلب منو خوندی

 

دوماً باز هم من با این مطلبتونم موافقم

 

سوماً حسن نیت و حس خیرخواهانه شما خیلی قابل تقدیره اما شما موضوع این تاپیک رو با حس نوعدوستی و انسان دوستانه خلط مبحث کردید. در صورتی که مقصود شروع کننده تاپیک چیز دیگه ای هست.

مقصود نویسنده محترم این تاپیک رو اگه بخوایم توی 1جمله خلاصه کنیم همون فرمایش حضرت امیر هست که میگن: نسبت به آنچه که بدان علم نداری سخن مگو!

 

چهارماً: من عذر میخوام اگه چیزی رو به شما تحمیل کردم. نه قربان، شما مختاری هر طور که دوست دارید برداشت کنید. و قطعاً این احتمال وجود داره نظر من ناصواب باشه!

 

ازت ممنونم:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

سخن مگو فرق داره با نمیدونم

حالا من هرچی بگم بحثه الکی داره

پس بحثی ندارم :flowerysmile:

لینک به دیدگاه
بعضا در برخی از تاپیک ها، مواردی رو مشاهده میکنم که برایم جالب است. کاربرهایی با کمال اطمینان در بحثی شرکت میکند که از آن هیچ نمیداند و یا در پاسخ سوالات چنان صحبت میکند که گویی کاملا بر بحث مسلط است. این ویژگی غالب ما ایرانی هاست. توهم همه چیز دانی!

این متاسفانه در جامعه ی دانشگاهی ما هم نفوذ کرده است. به عنوان مثال دانش آموختگان هر رشته ای رشته ی دیگر را آدم به حساب نمی آورند و رشته ی خود را مادر بقیه ی رشته ها میدانند!

کمتر هموطنی را ملاحظه میکنید که هنگامی که در مقابل سوالی قرار بگیرد و پاسخ آن را نمی داند از کلمه ی نمیدانم استفاده کند.

مخصوصا در بحث های فروم گفتگوی آزاد. از استثنا که بگذریم این روش تقریبا مقبول و جا افتاده است که اگر هم نمیخواهیم پاسخ غیر واقعی بدهیم، چون نمیدانیم، سعی میکنیم سوال را با یک سوال دیگر پاسخ دهیم.

 

به قول نراقی در کتاب جامعه شناسی خودمانی: برخلاف آنچه شعار می دهیم پرسیدن عار نیست نداستن عار است، باطنا بیشتر علاقه داریم از ما بپرسند و ما هم "حتما جواب میدهیم" حتی اگر جواب را حاضر نداشته باشیم.

 

وقت آن نرسیده خودمان را اصلاح کنیم؟

آقا ما یه بار راجب(راجع به:ws3:) این موضوع نوشتیم همه توپیدن بهمون راجب همین همه چیز دانی:ws3:

من اگه کسی روبرم باشه و ازم سوال بپرسه بلد نباشم خیلی راحت میگم نمیدونم ولی تو اینجا نمیدونم چرا آدم جو گیر میشه:icon_redface:

ما اون موقه ها دانشکده کشاورزی بودیم گل سر سبدشون ما میکرو ها بودی پدر اون بد بختارو دراورده بودیم از کنارمون رد میشدن بادشون به ما میخورد خودمونو میتکوندیم ولی یه بار چارتشونو که دیدیم (چارت بچه های کشاورزی گرایش گیاه پزشکی)نظرمون عوض شد اونا هم خیلی از درساشون مثل ما بود الانم که جامونو عوض کردن دلمون براشون خیلی تنگولیده:ws44:

لینک به دیدگاه

اعتراف می‌کنم واسه منم سخته بگم نمیدونم ولی‌ بگی‌ نمیدونم بهتر از اینه که ندونی و اظهار نظر کنی‌ چون خودت ضایع میشی‌:w16: من نوجوون بودم این جوری بودم الان بهتر شدم ولی‌ باز یه جاهایی‌ روم نمیشه:icon_redface:

لینک به دیدگاه
اعتراف می‌کنم واسه منم سخته بگم نمیدونم ولی‌ بگی‌ نمیدونم بهتر از اینه که ندونی و اظهار نظر کنی‌ چون خودت ضایع میشی‌:w16: من نوجوون بودم این جوری بودم الان بهتر شدم ولی‌ باز یه جاهایی‌ روم نمیشه:icon_redface:

:icon_gol:

من هرکسی رو که دیدم نمیدونم رو راحت میگه روی حرفاش خیلی حساب میکنم. چون میدونم چیزای دیگه ای رو که میدونه و میگه رو روی هوا نمیگه.

لینک به دیدگاه
:icon_gol:

من هرکسی رو که دیدم نمیدونم رو راحت میگه روی حرفاش خیلی حساب میکنم. چون میدونم چیزای دیگه ای رو که میدونه و میگه رو روی هوا نمیگه.

پس روي حرفاي من خيلي خيلي حساب كن :ws3:

 

پ.ن : من كلا ميگم نيميدونم!

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...