رفتن به مطلب

اعتراف میکنم...


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

اعتراف می‌کنم بچه‌ها و دوستام که عکسشونو کنار برج ایفل و موزه لوور و مجسمه آزادی و ... میندازن و شیر می‌کنن شدیدا حسادتمو بر می‌انگیزن:banel_smiley_4:

خو نکنین این کارو!مرفهین بی درد:ws3:

سه ماه تابستون هشتاد دور، دور دنیا میگردن:banel_smiley_4:

  • Like 8
  • پاسخ 652
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

اعتراف میکنم بچه بودم از مامانم میپرسیدم مامان تو که کوچیک بودی همه چیزو سیاه سفید میدیدی؟:w58::icon_pf (34)::icon_pf (34):

مامانم غش میکرد از خنده:ws3:

البته حتما توو دلش غمگین شده که عجب بچه منگلی دارم:whistle:

چندین بار هم ازش پرسیده بودما:w58:

پررو بودم از روو نمیرفتم:w58:فک میکردم سیاه سفید میدیده:ws3:

  • Like 7
ارسال شده در

اعتراف میکنم کلافه شدم از سردردی که دلیلشم خوابمه...

  • Like 4
ارسال شده در
اعتراف می‌کنم بچه‌ها و دوستام که عکسشونو کنار برج ایفل و موزه لوور و مجسمه آزادی و ... میندازن و شیر می‌کنن شدیدا حسادتمو بر می‌انگیزن:banel_smiley_4:

خو نکنین این کارو!مرفهین بی درد:ws3:

سه ماه تابستون هشتاد دور، دور دنیا میگردن:banel_smiley_4:

 

اعتراف میکنم دوست دارم عکساشون رو ببینم :ws3: به قصد ازدواج نه همینطوری :ws3:

  • Like 3
ارسال شده در

اعتراف میکنم از روی جوونی و نادونی توی این سالها خیلی دل پدر و مادرمو شکستم و تا آخر عمر شرمنده ی هردوشونم ...

 

اما اونها هیچوقت به روم نیاوردند و همیشه هوامو داشتند ...

 

خدایا عمری بده بهم تا بتونم یه روزایی جبران کنم ...

 

:4564:

  • Like 7
ارسال شده در

اعتراف میکنم تاحالا این حس رو تجربه نکرده بودم. که تو یه خبر بد یه خبر خوب بشنوم. وبعد ندونم باید خوشحال باشم یا غمگین.:banel_smiley_4:

  • Like 4
ارسال شده در

اعتراف میکنم این سهیل خودشو میگیره خیلی:w16:

  • Like 2
ارسال شده در

اعتراف می‌کنم از هیچ موجودی به اندازه‌ی پسرای بین رنج سنی ۱۵ تا ۱۸ نمی ترسم:hanghead:به خصوص اونایی که قصد جلب توجه دارن:icon_razz:

یعنی اگه این موجوداتو ببینم فقط از محل دور میشم:hanghead:

چون فوق العاده انرژی شون بالاس و در عین حال مغر درست حسابی ندارن!! ممکنه یه کاری بکنن خودشونو و خودتو به اون دنیا واصل کنن:banel_smiley_4:

  • Like 2
ارسال شده در

اعتراف میکنم از بیخوابی کلافه شدم...:4564:

  • Like 1
ارسال شده در

اعتراف میکنم خوابم میاد ولی منتظرم...

باز گند میزنم به خوابم امشب...

  • Like 1
ارسال شده در

اعتراف میکنم. گاهی ما ادما.. از ابهت و فقط شنیدن یه حیوان احساس ترس و بی معرفتی و حس بدگرفتن ازش میگیریم.. از حیوانی به نام گرگ.. که وقتی درمقابلش قرار میگیری.. شاید در نگاه اول به همون حس و شنیدن.. احساس ترس کنیم. وقتی درمقابلش میشینی و بهش غذا میدی.. متوجه میشی چقدر باوفاست.. و برای تشکر.. دورت بگرده و سرشو بهت بماله.. بگه دستت دردنکنه....

درست در دنیای ادماهم این اتفاق میفته ولی گاهی بعضی ادما این معرفت گرگ رو ندارن...

دم همه موجودات زنده گرم....

که پراز صمیمیتن.. پرازاحساس و انرژی:hapydancsmil:

  • Like 5
ارسال شده در

اعتراف میکنم امروز به حدی کلافه بودم که گوشیم خاموش کردم و اومدم اتاق فقط بخاطره انتخاب واحدلعنتی که کسی رو ناراحت نکنم...

عصبییییی بودم شدییییییید.

  • Like 5
ارسال شده در

آقو دختر دایی ما روانشناسی دانشگاه پیام نور با رتبه 140000 قبول شده پدر فامیلو درآورده انقد کلاس میذاره:ws3:

  • Like 5
ارسال شده در

داداش دختر داییمون هم علمی کاربردی کرج پذیرفته شده بدون کنکور

اونم دیگه کسی رو تحوبل نمیگیره:ws28:

  • Like 5
ارسال شده در

اعتراف می‌کنم فکر نمی‌کردم انقدر روحش وسیع باشه

انقدر راحت ببخشدم

:hanghead:

  • Like 5
ارسال شده در

اعتراف میکنم کم آوردم:sigh::hanghead:

  • Like 5
ارسال شده در

اعتراف میکنم داره زندگی ینواخت میشه

باید فکری به حالش بکنم :ws38:

  • Like 7
ارسال شده در

اعتراف میکنم. این تاپیکه اخه...... سهیل این تاپیک اعتراف گیری؟:ws3:

  • Like 3
ارسال شده در

اعتراف میکنم جز سلامتی خانوادم هیچی مهم نیس برام....

  • Like 3
ارسال شده در

اعتراف میکنم تمام بچه های اینجارو خالصانه دوست دارم:icon_gol:

  • Like 3

×
×
  • اضافه کردن...