maryam39 8211 ارسال شده در 9 آذر، 2014 اعتراف میکنم بچهها و دوستام که عکسشونو کنار برج ایفل و موزه لوور و مجسمه آزادی و ... میندازن و شیر میکنن شدیدا حسادتمو بر میانگیزن خو نکنین این کارو!مرفهین بی درد سه ماه تابستون هشتاد دور، دور دنیا میگردن 8
دل مانده 7714 ارسال شده در 9 آذر، 2014 اعتراف میکنم بچه بودم از مامانم میپرسیدم مامان تو که کوچیک بودی همه چیزو سیاه سفید میدیدی؟:icon_pf (34)::icon_pf (34): مامانم غش میکرد از خنده البته حتما توو دلش غمگین شده که عجب بچه منگلی دارم چندین بار هم ازش پرسیده بودما پررو بودم از روو نمیرفتمفک میکردم سیاه سفید میدیده 7
استرالیا 2015 1460 ارسال شده در 10 آذر، 2014 اعتراف میکنم بچهها و دوستام که عکسشونو کنار برج ایفل و موزه لوور و مجسمه آزادی و ... میندازن و شیر میکنن شدیدا حسادتمو بر میانگیزنخو نکنین این کارو!مرفهین بی درد سه ماه تابستون هشتاد دور، دور دنیا میگردن اعتراف میکنم دوست دارم عکساشون رو ببینم به قصد ازدواج نه همینطوری 3
ms13 1488 ارسال شده در 10 آذر، 2014 اعتراف میکنم از روی جوونی و نادونی توی این سالها خیلی دل پدر و مادرمو شکستم و تا آخر عمر شرمنده ی هردوشونم ... اما اونها هیچوقت به روم نیاوردند و همیشه هوامو داشتند ... خدایا عمری بده بهم تا بتونم یه روزایی جبران کنم ... 7
masi eng 47044 ارسال شده در 10 آذر، 2014 اعتراف میکنم تاحالا این حس رو تجربه نکرده بودم. که تو یه خبر بد یه خبر خوب بشنوم. وبعد ندونم باید خوشحال باشم یا غمگین. 4
maryam39 8211 ارسال شده در 10 آذر، 2014 اعتراف میکنم از هیچ موجودی به اندازهی پسرای بین رنج سنی ۱۵ تا ۱۸ نمی ترسمبه خصوص اونایی که قصد جلب توجه دارن:icon_razz: یعنی اگه این موجوداتو ببینم فقط از محل دور میشم چون فوق العاده انرژی شون بالاس و در عین حال مغر درست حسابی ندارن!! ممکنه یه کاری بکنن خودشونو و خودتو به اون دنیا واصل کنن 2
Tamana73 28835 ارسال شده در 11 آذر، 2014 اعتراف میکنم خوابم میاد ولی منتظرم... باز گند میزنم به خوابم امشب... 1
masi eng 47044 ارسال شده در 13 آذر، 2014 اعتراف میکنم. گاهی ما ادما.. از ابهت و فقط شنیدن یه حیوان احساس ترس و بی معرفتی و حس بدگرفتن ازش میگیریم.. از حیوانی به نام گرگ.. که وقتی درمقابلش قرار میگیری.. شاید در نگاه اول به همون حس و شنیدن.. احساس ترس کنیم. وقتی درمقابلش میشینی و بهش غذا میدی.. متوجه میشی چقدر باوفاست.. و برای تشکر.. دورت بگرده و سرشو بهت بماله.. بگه دستت دردنکنه.... درست در دنیای ادماهم این اتفاق میفته ولی گاهی بعضی ادما این معرفت گرگ رو ندارن... دم همه موجودات زنده گرم.... که پراز صمیمیتن.. پرازاحساس و انرژی:hapydancsmil: 5
Tamana73 28835 ارسال شده در 13 آذر، 2014 اعتراف میکنم امروز به حدی کلافه بودم که گوشیم خاموش کردم و اومدم اتاق فقط بخاطره انتخاب واحدلعنتی که کسی رو ناراحت نکنم... عصبییییی بودم شدییییییید. 5
*atefeh* 13017 ارسال شده در 13 آذر، 2014 آقو دختر دایی ما روانشناسی دانشگاه پیام نور با رتبه 140000 قبول شده پدر فامیلو درآورده انقد کلاس میذاره 5
*atefeh* 13017 ارسال شده در 13 آذر، 2014 داداش دختر داییمون هم علمی کاربردی کرج پذیرفته شده بدون کنکور اونم دیگه کسی رو تحوبل نمیگیره 5
maryam39 8211 ارسال شده در 13 آذر، 2014 اعتراف میکنم فکر نمیکردم انقدر روحش وسیع باشه انقدر راحت ببخشدم 5
ENG.SAHAND 31645 ارسال شده در 14 آذر، 2014 اعتراف میکنم داره زندگی ینواخت میشه باید فکری به حالش بکنم 7
masi eng 47044 ارسال شده در 14 آذر، 2014 اعتراف میکنم. این تاپیکه اخه...... سهیل این تاپیک اعتراف گیری؟ 3
ارسال های توصیه شده