moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ ساده دل من که قسمهای تو باور دارم 3 لینک به دیدگاه
sanaz.goli 3471 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم در چشمانت خیره شوم دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم 2 لینک به دیدگاه
sanaz.goli 3471 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ ای عشق من چه زيباست به خاطر تو زيستن و برای تو ماندن و به پای تو سوختن پس ساده و بی تكلف می گويم دوستت دارم 2 لینک به دیدگاه
sanaz.goli 3471 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ باز امشب از خیال تو غوغاست در دلم آشوب عشق آن قد و بالاست در دلم 4 لینک به دیدگاه
مونمونی 709 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ زمستان را حس کردم ، همین ساعتی پیش با نسیم سردی که تنم را لرزاند در گوشم زمزمه کرد که این بار تنها نیستم ... نمی دانم چه حسی بود اما این زمستان تنها نیستم !!!! تو میایی ! "مونمونی" 5 لینک به دیدگاه
خاله 3004 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۸۹ این حکایت همه از آن سیب است که روزی به خاک افتاد و عشق را بیدار کرد اگر سیب نمی افتاد لابه لای شاخه ها ماه را نمیدیدم 6 لینک به دیدگاه
Eng HVAC 4139 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۸۹ عشق اول در دل معشوق پيدا مي شود تا نباشد شمع کي پروانه پيدا مي شود 3 لینک به دیدگاه
Eng HVAC 4139 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۸۹ من به تو خو کرده ام بر آستانت رو نهادم دوست دارم بندگی را 3 لینک به دیدگاه
Eng HVAC 4139 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۸۹ عمری با غم عشقت نشستم..... به تو پیوستم و از خود گسستم..... ولیکن سرنوشتم این سه حرف بود..... تو را دیدم،پرستیدم،شکستم..... 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده