خاله 3004 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۸۹ من اتفاق مهمی هستم در کنار تو راه می روم نفس می کشم شعر می خوانم و تو در ازدحام دل مشغولی هایت مرا گم می کنی مثل صدای عقربه های ساعت در هیاهوی آدمها و ماشینها وقتی تمام جهان سکوت می کند تازه تیک تاکشان را می شنوی 3 لینک به دیدگاه
آرماندیس 4786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۸۹ حالا هم من ، هم تو ! هر دو خوب مي دانيم اين راه نه پاياني دارد ، نه وصالي اما هنوز دوش به دوش مي رانيم ! قانون خط هاي موازي يادت هست !؟ دو خط موازي هيچوقت به هم نمي رسند ! و سکوت مي کنيم هم من ، هم تو ! اصلا بيا يک خط زير قانون خط هاي موازي بنويسيم دو خط موازي هيچوقت به هم نمي رسند اما اين دليل نمي شود همديگر را دوست نداشته باشند ... هم من ، هم تو ! 5 لینک به دیدگاه
آرماندیس 4786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۸۹ براي فراموش كردنت نقشه مي كشم.. يك نقشه ي حساب شده و دقيق. و چشمان ويرانگر تو همه چيز را خراب مي كند.. که در نقشه من نمي گنجد. این بن بستي كه راه برگشت ندارد.! 4 لینک به دیدگاه
aida.comix 1809 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۸۹ لیلی و مجنون را میخوانم و از خدا طلب آمرزش میکنم برای نظامی!!! تمام این لحظه ها که تو را ندارم... لیلی و مجنون را برای خود بهانه ای کرده ام دیدنی!! عادت کن به این جمله ؛ذهن ِ خالی ِاز عقل من!!! عاشق ها هیچوقت به هم نمیرسند! . . . . . . . این هم شد راهی برای گول زدنِ دلی که هیچوقت دوست داشته نشد!! 4 لینک به دیدگاه
Doctor_Shovan مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۸۹ ای که در خلوت من بوی تو پیچیده هنوز یاد شیرین تو تا مرگ همآغوشم باد ابر تاریکم و از گریه ی اندوه پرم حسرت دیدن خورشید فراموشم باد لینک به دیدگاه
PinkGirl 1453 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۸۹ بذار آتیش این دوری تموم شه!!!!!!!!!! 4 لینک به دیدگاه
آرماندیس 4786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۸۹ عشق عشق است حتی کهنه اش… بعضی عشق ها شدتشان بیشتر و بیشتر می شود وقتی که عمرشان زیاد و زیاد تر می شود خصوصا عشقی که من داشته باشم آنهم به تو! زخم زخم است حتی کهنه اش… بعضی زخم ها تازه دردشان شروع می شود وقتی کهنه می شوند خصوصا زخمی که تو زده باشی زخمی که من خورده باشم خاطره خاطره است حتی کهنه اش… بعضی خاطره ها عزیز تر می شوند هرچه ;کهنه و کهنه تر می شوند خصوصا خاطره ای که من داشته باشم خاطره ای که از تو داشته باشم 9 لینک به دیدگاه
نسترن 2411 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۸۹ دیگه عشقی نیست دیگه مهربونی نیست دیگه عاطفه تموم شد دیگه احساس مرد دیگه لطافت نابود شد دیگه شعرای سهراب معنی نداره خوشبحالت سهراب که نیستی نابود شدن دنیا رو ببینی 4 لینک به دیدگاه
*هانی* 825 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مهر، ۱۳۸۹ یاد ان روزی که غمت بر دلم ویرانه ای ساخت مار خون اشام قلبت بر دلم گلخانه ای ساخت 4 لینک به دیدگاه
tiba* 797 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۸۹ گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم..... چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی 4 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۸۹ دیگر نه جای چانه زدن است که نباشی نه مجال ِ بحث برای گریختن از هوایت هرجا که حرف ٬ حرفِ آرزوست من هنوز چشمهایم را نبسته آرزویم به اسم تو گیر می کند 5 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۸۹ دلم هواتو كرده منو بخر تو رو خدا ياد چشاتو كردم منو ببر به ..... 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۸۹ وقتي کوچيک بوديم دلمون بزرگ بود ولي حالا که بزرگ شديم بيشتر دلتنگيم!!! کاش کوچيک مي مونديم تا حرفامون رو از نگاهمون بفهمن ! نه حالا که بزرگ شديم و فرياد هم که مي زنيم باز کسي حرفمون رو نميفهمه !!! "دکتر شریعتی" . . . 3 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۸۹ درد عشقي چشيده ام كه مپرس زهر هجري جشيده ام كه مپرس 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۸۹ اگر با دیگرانش بود میلی چرا پس ظرف من بشکست لیلی میدونم که دوسم داری ولی غروری که ازت سراغ دارم باعث چن روز جدایی شده ولی به خاطر همان غرور شیرینت به انتظارت نشسته ام. 4 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۸۹ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۸۹ وقتی که مردم تابوتم را بر کوهسارها رها کنید هر جا ارام گرفت انجا قبر من است . پارچه سیاه بر تابوتم بکشید تا همه بدانند زندگی سیاهی داشتم. دستانم را از تابوت بیرون بیاورید تا همه بدانند که هر چه در این دنیا خواستم به ان نرسیدم. چشمانم را باز بگذارید تا همه بدانند چشم به راه دلدارم بوده ام . به دوستانم بگویید گل برایم نیاورند چون گلی که بر روی قبرم می روید هیچ وقت پژمرده نخواهد شد. یک تکه یخ بر روی قبرم بگذارید تا بر اثر افتاب ذوب شود و به جای دلدارم اشک بریزد. وتو ای اشنای سنگ دل از خانه بیرون ای و بگو منزل نو مبارک. و اگر روزی گذارت به منزلم افتاد خوب گوش بده میشنوی که باز در آنجا هم میگویم: دوستت دارم. . . . 5 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۸۹ اي به روي چشم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۸۹ بي تو مهتاب شبي باز ازآن كوچه گذشتم همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم شدم آن عاشق ديوانه كه بودم 6 لینک به دیدگاه
PinkGirl 1453 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۸۹ من زنده به گور می شوم بعد از تو تو مرده پرست می شوی بعد از من 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده