Salar.Mehr 509 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۸۹ ما اهل دلیم اشاره را میفهمیم راز شب پرستاره را میفهمیم با پنجره بسته عادت داریم با هر دل شکسته نسبت داریم 3 لینک به دیدگاه
Salar.Mehr 509 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۸۹ غربت را نباید در شهری غریب جستجو کنی هر وقت عزیزترین کست نگاهش را به دیگری تعارف کرد تو غریبی 3 لینک به دیدگاه
خاله 3004 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۸۹ تو به زبان دری می نویسی من به زبان مادری لات های جهان اما ، به زبان لاتین ! با این حساب ، چرا ما ، جهانی نمی شویم نمی دانم ؟ یا بلیط هواپیما گران است یا کارت اینترنت ! و شاید هم ، عیب از بچه های ماست که شش ماهه سقط می کنند !! 5 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ مینویسم د ی د ا ر...... تو اگر دلتنگ منی فاصله ها را بردار.... و عشق صدای فاصله هاست. صدای فاصله هایی که غرق ابهامند. نه. صدای فاصله هایی است که مثل نقره تمیزند. و با شنیدن هیچ می شوند کدر ... 2 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ عشق لالایی بارون تو شبهاست نم نم بارون پشت شیشه هاست لـــحظه شبـــــنم و برگ گــــل یاس لــــحظه رهــــایی پرنده هــــاست تو خود عشقی که همزاد منی توســـــکوت من و فریاد منــــی تو خود عشقی که شوق مونده غـــم تلخ گنگ شعر های منــی وقتی که دنیا درد بی حرفی داره تویــــی که فریـــاد دردای منـــی تو خود عشقـــــی که همزار منـی تو ســـکوت من و فریـــاد منـــی دست تو خورشید و نشون من میده چشمای بسته ام رو بیدار می کنه صــــدای بـــال پرنــــده رو لبـــــات تو گوشام دوباره تکرار می کـــنه زندگی وقتی که بیذاری باشه روزو شبهاش همه تکراری باشه شاید عشق برای بعضی عاشقا لـــحظه بزرگ بیـــداری بـــاشـه 4 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ ای کاش می دانستم بعد از مرگم اولین اشک از چشمان چه کسی جاری می شود و آخرین سیاهپوش که مرا به فراموشی میسپارد چه کسی خواهد بود مرا به دریا بسپارید 7 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ هیچکس با من نیست که صمیمیت دستانم را دریابد و مرا درک کند هیچکس با من نیست که دم پنجره تنهایی بنشیند و تماشاگر غم بارش باران باشد و من همان مرغک غمگینم در کنج قفس که تمام سخنش تنهائی است من همان شاپرک محزونم که با اندازه تنهائی خود غمگینست بالهایم زخمی است اه ای دست نوازشگر باد تو در اغوشم گیر تشنه ی پروازم پر کشیدن به سر کاج بلند و کجاهای پر از سبزه و گل اه 6 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ اشک بهترين پديده ي دنياست ولي تا زيبا ترين چيز ها رو از انسان نگيره خودشو تقديم نميکنه و ::::..عشق ماله آدمای بی معرفت نیست..:::فقط تو میتونی تنهاییامو پر کنی نه کس دیگه 4 لینک به دیدگاه
Doctor_Shovan مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ رفتی عاقبت که بی تو دق کنم پیشه عکست شب به شب هق هق کنم نیستی اما از تو می خونم که باز با صدام دنیایی رو عاشق کنم بگو دستات تویه دستایه کیه بگو سطره آخره قصه چیه بی تو چشمام داره بارونی میشه بازم اینجا جایه چشمات خالیه لینک به دیدگاه
پری 173 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ مرا بدست فراموشی نسپار که دیگر طاقت ندارم .............. 2 لینک به دیدگاه
تک ستاره 524 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ جیرجیرک: من عاشقتم خرس: الان وقت خواب زمستونی منه- بعد از اینکه بیدار شدم..... خرس نمیدونست که عمر جیرجیرک 3روزه 3 لینک به دیدگاه
خاله 3004 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ اینجا زمان سفت ایستاده است و مرا... نمیخواهم بروم.. کمک... مرا به بهشت تنت گره بزن با توام که مرا به دست زمان سپرده ای و دور...دور...دور... شده ای. 5 لینک به دیدگاه
Salar.Mehr 509 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ داوطلبانه ترين مرگ ، همانا زيباترين مرگ است ......... تنها مرگ است كه دروغ نمى گويد ...... 4 لینک به دیدگاه
خاله 3004 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 خرداد، ۱۳۸۹ خدا تو را به من و مرا به تو داده خدا چه هدیه ی خوبی به هر دوتا داده... 3 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 خرداد، ۱۳۸۹ با هر سازم رقصیدی!!! با هر نگاهم لرزیدی!!! حالا بزن تا من برقصم:w330: 3 لینک به دیدگاه
خاله 3004 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 خرداد، ۱۳۸۹ ای دوست این روزها با هر که دوست میشوم حس میکنم آنقدر دوست بوده ایم که دیگر وقت خیانت است. 3 لینک به دیدگاه
abie bicaran 2325 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 خرداد، ۱۳۸۹ از همه متنفرم خانمی این حرف و نزن دلم می گیره من دوست دارم 5 لینک به دیدگاه
Doctor_Shovan مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۸۹ *دلگیرم از این شهر سرد این کوچه های بی عبور* *وقتی به من فکر می کنی حس می کنم از راه دو* *آخر یه شب این گریه ها سوی چشامو می بره* *عطرت داره از پیرهنی که جا گذاشتی می پره* لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۸۹ لبخند تو خلاصه خوبیهاست لختی بخند ، خنده گل زیباست پیشانیت تنفس یک صبح است صبحی که انتهای شب یلداست در چشمت از حضور کبوترها هر لحظه مثل صحن حرم غوغاست رنگین کمان عشق اهورایی از پشت شیشه دل تو پیداست فریاد تو تلاطم یک طوفان آرامشت تلاوت یک دریاست با ما بدون فاصله صحبت کن ای آن که ارتفاع تو دور از ماست 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده