رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

:ws28:

باورکن امروز هرچی فیلم ایرانی تو هاردم بود رو پاک کردم رفت

یه تیکه هایی از فیلم فک کنم اسمش پیچ شمران بود یا یه همچی اسمی ! رو دیدم حالم بد شد

بابا نساز خانم نساز بازی نکن مجبورتون که نکردن

تعطیل کنین کرکرشو بدین پایین پولشو همینجوری هاپولی کنین ملت راحت ترن بخدا

 

والا با این فیلماشون!!

بعد جالبه همین کارگردانای به اصطلاح صاحب نام!! ، ادعاهاشون گوش فلک رو کر کرده، یه جوری میان درباره آثارشون تخصصی می حرفن آدم ندونه فکر میکنه چیی ساختن

:icon_razz:

لینک به دیدگاه

اخرین فیلمی که دیدم فیلم The Hunger Games محصول 2013 بود که یک کپی ترکیبی از فیلم های Battle Royale ژاپنی و Doomsday بود

فیلم قابل پیشنهادی نبود فقط برا خالی کردن هارد دیدم!

لینک به دیدگاه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

شرق بهشت

کارگردان:الیا کازان

بازیگران:جیمز دین, جولی هریس و رایموند مسی

آهنگساز:لئوناردو رزمن

محصول 1955

خلاصه داستان: یک پدر سرمایه دار با دو فرزند پسر که هیچگاه مادر خود را ندیده اند و پسر کوچکتر در پی یافتن مادر خود است که در این میان ماجراهایی برای او و خانواده اش اتفاق می افتد.این داستان در سال 1917در کالیفرنیای شمالی اتفاق می افتد......

 

این فیلم اقتباسی هست از کتاب شرق بهشت و با توجه به اینکه یکی از کتابای مورد علاقمه دیدمش

 

متاسفانه از الیا کازان تابحال فیلمی ندیده بودم، این اولین تجربه ی من بود، با این وجود ارتباط برقرار کردم با فیلم و دوست داشتم فیلم رو،

یه قسمتی از کتاب رو پرداخته بهش، روایت خیلی ساده ای داره، اما کارگردانی و بازیا خیلی قدرتمنده،علیرغم ساده و سرراست بودن فیلم، سکانس ها و دیالوگا با ظرافت خاصی طراحی شدن. همینطور قاب بندی و نوع فیلمبرداری در انتقال مفاهیم این فیلم خیلی تاثیرگذاره

جیمز دین فقید هم در اینجا بازی درخشان و ملموسی رو ارائه کرد اگر اشتباه نکنم همین فیلم نامزدی اسکار رو براش به ارمغان آورد

لینک به دیدگاه

اخرین فیلمی که دیدم فیلم The Big Lebowski لبافسکی بزرگ ساخته برادران کوئن محصول سال 1998 بود

اتان و جوئل کوئن برادران خلاق و کارگردانان خاص سینما استاد ساخت فیلم های ضد ژانر بدون پیچیدگی های فلسفی و واعصاب کش هستند که تلفیقی بسیار زیبا از کمدی تلخ و درام اجتماعی را رقم می زنند

نگاهی به ساخته های این دوبرادر میتونه خاص بودن سینمای اونهارو تایید کنه

به نظرم بعد از فیلم های مبتنی بر طنز سیاه کوریزماکی برادران کوئن موفقترین کارگردان ها در زمینه کمدی تلخ اجتماعی بوده اند(البته کوریزماکی هیچگاه به اندازه اینها مورد اقبال نبود)

فیلم لبافسکی بزرگ مثل اغلب اثار برادران کوئن ارزش دیدن رو داره

 

نام فیلم: لبوفسکی بزرگ

 

کارگردان: Coen

 

سال ساخت: 1998

 

کشور سازنده: آمريکا

 

درجه: R برای زبان و گفتار آزاردهنده، مواد مخدر، صحنه های جنسی و مقداری خشونت

 

درباره فیلم:

زندگی ساده ، آرام و دور از مشغله " جف لبوفسکی "مرد میانسال نیویورکی که اصرار دارد او را "‌دود " صدا کنند زمانی در هم می آشوبد که عده ای بخاطر تشابه اسمی او را با سرمایه دار مشهور " لبوفسکی بزرگ "‌ اشتباه گرفته و از او میخواهند تا قروض همسرش را بپردازد در حالیکه " دود " اصلا همسری ندارد...

لینک به دیدگاه

the hungover games

 

یه فیلم بی مزه که با دو فیلم hunger gameو hungover شوخی میکنه

 

جالبه در عرض یک سال دو فیلم در ارتباط با hunger game ساخته شده

اصولا همیشه مسائل جنسی یکی از تم های کمدی بوده اما برای به کار بردنشون باید مواظب بود که دیگه برای تماشاگر تکراری نشه

 

وقتی مقایسه میکنم سینمای کمدی الان رو با سینمای کمدی کلاسیک، احساس پوچی میکنم.

دیدن فیلمهای برادران مارکس یا بلیک ادواردز برای من اوج لذت بود.

لینک به دیدگاه
the hungover games

 

یه فیلم بی مزه که با دو فیلم hunger gameو hungover شوخی میکنه

 

جالبه در عرض یک سال دو فیلم در ارتباط با hunger game ساخته شده

اصولا همیشه مسائل جنسی یکی از تم های کمدی بوده اما برای به کار بردنشون باید مواظب بود که دیگه برای تماشاگر تکراری نشه

 

وقتی مقایسه میکنم سینمای کمدی الان رو با سینمای کمدی کلاسیک، احساس پوچی میکنم.

دیدن فیلمهای برادران مارکس یا بلیک ادواردز برای من اوج لذت بود.

 

گفتی کمدی کلاسیک یاد some like it hot افتادم

عااااالی بود اون

لینک به دیدگاه

فیلم قاعده تصادف و فیلم حوالی اتوبان

اولی که تنها قسمت قشنگش،همون تیکه ش بود که کارگردان حذفش کرده بود:banel_smiley_4:

یعنی واقعا میخواستن با این فیلم چی رو برسونن:banel_smiley_4:

دومی بد نبود

حداقل ارزش یه بار دیدن رو داشت

منتهی اخرش از تصور دور بود و تقریبا یه جوری بود:banel_smiley_4:

لینک به دیدگاه

American hustel

 

فیلم خیلی معمولی بود.

کریستین بیل بازیگر مورد علاقه ی منه اما واقعا بازی خواکین فونیکس تو فیلم او خیلی برتر از این بازی بود. ما اصلا صورت بیل رو نمیدیدیم.

فقط بازی جنیفر لارنس برام جالب بود.

لینک به دیدگاه

Hachiko A Dogs Story _2009

 

برا بار دوم نگاش کردم اولین بار که دیده بودمش مثل چی گریمو در آورده بود

 

بر اساس یه داستان واقعیه تو ژاپن که یه سگ با وجود این که صاحبش میمیره به مدت 10 سال هر روز میره ایستگاه راه آهن منتظر صاحبش میشینه تا دوباره ببینتش که خلاصه تو

 

یه شب برفی میمیره و یکی از قسمتای جالب این فیلم صحنه هایه که از دید سگه که همجارو سیا سفید میبینه

 

pg5iub8rngqspq69ni11.jpg

لینک به دیدگاه

The Impossible 2012

 

این فیلمم در مورد داستان واقعیه یه خانوادس تو سونامیه جنوب شرق آسیا که از هم جدا میشن و در طول فیلم دنبال هم دیگه میگردن آخر فیلم همدیگرو پیدا میکنن جلوه های

 

ویژش خیلی باحال بود انگار داشتن تو خود سونامی فیلم میساختن در کل فیلم قشنگی بود

 

phrvi2msyxue3iiefc.jpg

لینک به دیدگاه

2iqwn7qwhcje0whksmor.jpg

 

دهلیز

کارگردان : بهروز شعیبی

بازیگران : رضا عطاران، هانیه توسلی، محمدرضا شیرخانلو، نگار عابدی، افسانه چهره آزاد و …

نویسنده: علی اصغری(کارگاه قلم) بر اساس طرحی از بهروز شعیبی

خلاصه : شیوا سرپرست خانوار است و با تلاش و کوشش سعی کرده زندگی خوب و آبرومندی برای خود و تنها پسرش فراهم کند. با رسیدن نامه ای زندگی آنها دچار تحول می شود و در مسیر جدیدی قرار می گیرد.

 

 

به عنوان اولین فیلم کارگردان خوبه ولی خیلی شعاری و پر ادا اومد به نظرم، دیالوگای کلیشه ای و روابط مصنوعی هم بین شخصیتای فیلم یه مقدار آزاردهندس، همینطور بازیای نه چندان قوی.

در کل فیلم متوسطیه ولی برای کار اول کارگردان خوبه امیدوارانست

 

فقط یه نکته ای که هیچ رقمه نمیتونم هضمش کنم اینه که هانیه توسلی برای این فیلم سیمرغ بهترین بازیگر زن سال 91 رو برد !!:w58::w58:

 

 

لینک به دیدگاه

اخرین فیلمی که دیدم انیمیشن Frozen منجمد بود

انیمیشن تجسم تخیل بشره

خیلی جالب و شاد بود

برخلاف نقدهایی که گفته بودن شبیه شجاع هست و ضعیف تر از اونه به نظرم خیلی از اون بهتر بود

لینک به دیدگاه

یک فیلم ناب روسی به معنای کامل کلمه

 

فیلم How I Ended This Summer تابستان امسال را چگونه گذراندم محصول 2010 ساخته الکسی پوپوگربسکی برنده خرس طلایی جشنواره فیلم برلین و بهترین فیلم روسی سال 2010 با دریافت جایزه عقاب طلایی

یک اثر ناتورالیستی - رئالیستی ناب که فقط مختصات جغرافیایی و نژادی جایی مثل روسیه میتونه تولید چنین اثری رو ممکن کنه

من که از دیدنش لذت بردم امیدوارم دوستانی که قصد دیدنشو داشته باشن ازش لذت ببرن

 

69a1e63599c29e3cc7ab6d814aa4f712.jpg

لینک به دیدگاه

2hs04eedaf42o5xvjv3.jpg

 

Don Jon

کارگردان :

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

نویسنده :

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

بازیگران :

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

خلاصه داستان : جان (جوزف گوردن لویت) یک کارگر عادی بخش خدمات در نیوجرزی است.او اهل روابط طولانی نیست و بیش تر به تماشای فیلم های هرزه نگاری مشغول است و ...

 

فکر کنم اولین تجربه ی جوزف گوردن در مقام کارگردانی فیلم بلند باشه، فیلم درباره ی اعتیاد شخصی به نام جان به پ-و-رن هست. روند و سیر تحول شخصیتش رو تو فیلم می بینیم، زبان طنز رو هم بکار گرفته کارگردان.

علی رغم اینکه موضوع تقریبا کلیشه ای داره ولی فیلم خسته کننده ای نیست، بعضی جاها البته شعاری میشد ولی در کل میشه گفت فیلم متوسط رو به خوبیه با کارگردانی و بازیای قابل قبول

:a030:

لینک به دیدگاه

Turma_The%20class_Entre%20les%20murs.jpg

The Class

Laurent Cantet

ماجراهای یک سال تحصیلی تو یه مدرسه فرانسوی، بیشترین بخش فیلم تو یه کلاس و با معلم ادبیات فرانسه میگذره...اکثر شاگردا مهاجرن...بچه ها به شدت رو اعصابن....و صبر معلما از نوع ایوبی...به شخصه دلم میخواست ازمرالدا نماینده ی کلاسو یه فصل بزنم...یجورایی مستند بود

 

 

EAH_400Blows_original.jpg

The 400 Blows

Francois Truffaut

دیدن این فیلم بلافاصله بعد از فیلم کلاس اتفاق جالبی بود...میشد بوضوح تفاوت رویکرد سیستم آموزشی قرن 20 و 21 رو درک کرد...سخت گیری ها، رفتار های تحقیرآمیز و سرکوبگر والدین و مدرسه با بچه ها...

این فیلم اولین گان از پنجگانه ی زندگی پسری به اسم آنتوان دوانله...آنتوان به شدت مورد بی مهری مادرش قرار داره و از سمت معلم و مدرسه هم دائم سرکوب و تنبیه میشه...این مشکلات اونو به سمت سرکشی های کودکانه ای سوق میده که بجای درک شدن از طرف جامعه و خانواده باعث رنج بیشترش میشه...یکی از سکانسهای خیلی خوب فیلم سوار شدن آنتوان تو گردونه شهربازی و معلق کردن خودش رو دیواره ی گردونست...

لینک به دیدگاه

Talk to Her

Pedro Almodóvar

 

بخاطر تعریفایی که ازش شنیده بودم فکر میکردم با فیلم خوبی روبرو میشم...ولی :banel_smiley_4:

اصولن با فیلمی که بخواد به زور، با توسل به دیالوگهای آنچنانی، اغراق تو نحوه بروز احساسات، استفاده نابجا از موسیقی و آواز مخاطبو احساساتی کنه مشکل دارم...از ویژگی ها و سکانسهای رو اعصاب فیلم: اصرار بیش از حد و بی دلیل به نشون دادن بدن برهنه آلیشیا...اونم با بازی یکی از لعبت های اسپانیول...که من دلیلی جز جذب مخاطب به شیوه ی فیلمهای سخیف نمی بینم...صحنه ی اسلوموشن گاوبازی لیدیا با اون آهنگ بی ربط روش ...پرداخت سرسری و آبکی رابطه مارکو و لیدیا واسه رسیدن به اصل ماجرا...بنظرم موضوع فیلم چیز خوبی بود که الموداوار با این داستان پردازی و فیلم سازی مسخره خرابش کرد

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...