رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

The Great Gatsby (گتسبی بزرگ)

 

کارگردان:Baz Luhrmann

 

نویسنده : Baz Luhrmann

 

بازیگران:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

محصول 2013

خلاصه داستان: یک سرباز از جنگ برگشته، خودش را اسیر گذشته و سبک زندگی همسایه میلیونرش می بیند.

 

great_gatsby_ver6_xlg.jpg

  • Like 5
لینک به دیدگاه

c8un06mpt04y2ggc5enn.jpg

همسایه من توتورو – My Neighbor Totoro

کارگردان: Hayao Miyazaki

محصول : ژاپن

زمان: ۸۶ دقیقه

سال تولید: ۱۹۸۸

زبان: ژاپنی

خلاصه:

داستان انیمیشن درباره «می» کودکی خردسال است که بهمراه پدر و خواهر بزرگش «ساتسکه» برای تعطیلات تابستانی به خانه‌ای دور از شهر می‌روند. طولی نمی‌کشد که او و خواهرش متوجه وجود ارواح جنگل می‌شوند، که توسط بزرگسالان قابل رویت نیستند. آنها با یکی از این ارواح بنام توتورو دوست می‌شوند و پیوندی عاطفی برقرار می‌کنند. توتورو هم در انتهای فیلم کمک می‌کند که می، که به‌دنبال مادرش تنهایی راهی بیمارستان شده را پیدا کنند…

 

فکر نمی کنم میازاکی نیاز به معرفی داشته باشه، یکی از معروفترین و محبوب ترین انیمه ساز ها هستن ایشون.

فضای این فیلم هم بسیار دلچسب و دوست داشتنیه، جهان رویاگونه ای که خلق می کنه همیشه لذت بخش و جذاب هست برای کودک درونمون.

ویژگی دیگه ای که کاراش داره شخصیت پردازی خیلی خوبه نقش ها در فیلم هاش هست، من شهر ارواح رو هم دیدم از میازاکی، هرچند اون فیلم رو خیلی بیشتر دوست داشتم اما توتورو هم بسیار دوست داشتنی هست با کاراکترهای فوق دلنشینش.

واقعا لذت بخشه دیدنش. مخصوصا اگر مثل من از سینمای هالیوود زده شده باشید

قصد دارم فیلم دیگش Princess Mononoke رو هم ببینم در اولین فرصت :a030:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

[TABLE=width: 625]

[TR]

[TD=bgcolor: transparent]1-Princess-Mononoke.jpg

Princess Mononoke (پرنسس مونونوکه)

نویسنده و کارگردان :

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

بازیگران:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

محصول 1997

 

خلاصه داستان :

قرن چهاردهم میلادی، ژاپن. «شاهزاده خانم مونونوکه» نبردی شگفت انگیز میان خدایان حیوانات در جنگل و انسان ها را شرح می دهد.در سفری برای یافتن نوشدارو ، آشیتاكا خود را در میدان جنگ مییابد. جنگی میان اهالی جنگل و معدنداران. او ضمن كمك به اهالی جنگل با شاهزاده خانم مونونوكه آشنا میشود.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD=bgcolor: transparent, align: left][/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

یه شاهکار دیگه از میازاکی، تخیل و تصویرپردازی میازاکی در این فیلم فوق العادست. انقدر داستان جذاب و گیراست که تا انتهای فیلم لحظه ای احساس خستگی نمی کنید. اینجا هم موسیقی فیلم عالیه. همینطور شخصیت پردازیا، شما تو این فیلم هم شخصیت منفی صرف نمی بینید، همه ی شخصیت ها چند وجهی هستن

در کل بسی لذت بردیم

:a030:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

Blue Is the Warmest Color _2013

 

زندگی ادل

 

کارگردانش عبدلکریم کشیش اگه اشتبا نکنم

 

فیلم خیلی خوبی بود حتی از پیانو ام قشنگتر بود جدا از موضوع فیلم که مزخرفه از نظر من البته بازیه بازیگر اصلی فیلمو خیلی دوس داشتم خیلی واقعی بود

 

mhgtpx78emp79n0ifs8.jpg

  • Like 4
لینک به دیدگاه
Blue Is the Warmest Color _2013

 

زندگی ادل

 

کارگردانش عبدلکریم کشیش اگه اشتبا نکنم

 

فیلم خیلی خوبی بود حتی از پیانو ام قشنگتر بود جدا از موضوع فیلم که مزخرفه از نظر من البته بازیه بازیگر اصلی فیلمو خیلی دوس داشتم خیلی واقعی بود

 

mhgtpx78emp79n0ifs8.jpg

 

یه فیلم شاهکار

واقعا فیلم فوق العاده ای بود

من نفهمیدم چرا میگی موضوعش مزخرف بود!!!!!

فیلم فوق العاده دیدنیه

 

هنوزم میشه به این سینماامیدوار بود

  • Like 4
لینک به دیدگاه
یه فیلم شاهکار

واقعا فیلم فوق العاده ای بود

من نفهمیدم چرا میگی موضوعش مزخرف بود!!!!!

فیلم فوق العاده دیدنیه

 

هنوزم میشه به این سینماامیدوار بود

 

إ پس دیدی Blue رو شمام

منم دوست داشتم فیلم رو

بشدت خوش ساخته و جنس عشقش خیلی ملموسه، کمتر فیلمی رو دیدم که انقدر خوب بپردازه به مقوله ی عشق و انقدر هم باور پذیر درش بیاره

 

کارگردانی، بازیا و همینطور فضای فیلم عاااااالیه

:a030:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
إ پس دیدی Blue رو شمام

منم دوست داشتم فیلم رو

بشدت خوش ساخته و جنس عشقش خیلی ملموسه، کمتر فیلمی رو دیدم که انقدر خوب بپردازه به مقوله ی عشق و انقدر هم باور پذیر درش بیاره

 

کارگردانی، بازیا و همینطور فضای فیلم عاااااالیه

:a030:

 

فیلم پر از جزییات عاشقانه است-

 

الان هم Frozen رو دیدم

انیمیشن مفرحی بود. من بچه بودم همیشه دوست داشتم تو تابستان یه آدم برفی ببینم تو این انیمیشن ارزوم برآورده شد!!!!

سینما دنیای آرزوهاست .....

  • Like 5
لینک به دیدگاه

دیشب، فیلم "دوازده سال بردگی" رو دیدم

بالاخره نسخه با کیفیت این فیلم اومد و گرفتم و دیدمش

فوق العاده بود

جهانی که در اون، شکل افراد، رنگ افراد، اندازه افراد، محل زندگی افراد، لباس‌ها و سایر، برای یه سری افراد برتری ایجاد می‌کنه و برای یه سری افراد، گناه محسوب می‌شه، جهانی که همه رو "خدا" خلق کرده

 

امروزه، به صورت نسبی، و خیلی کم، در آمریکا و کشورهای پیشرفته این مساله حل شده، اوباما، رییس جمهور هستش، خانم "رایس" اگه اشتباه نکنم، سال‌ها برای من اسطوره بود

امیدورام این قبیل مشکلات تبیعضی، در کشور ما هم حل بشه، و خیلی کمتر این تبعیضات رو ببینیم توی کشور! روزی این مساله حل می‌شه، ولی امیدوار بودم خودم هم بتونم به چشم ببینم

  • Like 5
لینک به دیدگاه

Oldboy _2013

 

4u8hf5bmb9r5srtbgq3c.jpg

 

فیلم خوبی بود این بنده خدارو 20 سال تو یه اتاق زندانیش میکنن بعد زنشو میکشن و میگن که این زنشو کشته البته همه اینا صحنه سازیه و فقط برا خودش پخش میشه و بعد از 20 سال آزادش میکنن بعد این میفته دنبالشون که چرا این بلارو سرش آوردن که تازه داستانش شروع میشه.اتفاقی که تو فیلم میفته خیلی دردناکه

  • Like 4
لینک به دیدگاه

فیلم دوازده سال بردگی 12 Years a Slave

زیاد چنگی به دل نزد

به زورمیخواست همذات پنداری کنیبا کاراکترهای فیلم. نمیدونم چرا بعددوازده سال بردگی تازه لحظه ازادشدن یادش افتاد قیافه هنرپیشه اصلی رو با دوازده سال قبلش متفاوت نشون بده

البته برای دیدن فیلم خوبیه ولی رضایت بخش نبود حداقل برای من

 

فیلم Jeune Et Jolie جوان و زیبا ساخته فرانسوا ازون محصول 2013 سینمای فرانسه

درقیاس با فیلم های قبلی ازون سطح پایین تریداشت هرچند همان پایان همیشگی فیلم های ازون شاملاین فیلم هم شده

فیلم این بار بیشتر توصیفی بود تا تفسیری

چرا دختره این کاررو میکرد؟ فقط چون 17 سالش شده بود و در نزاع با اجتماع وهرانچه پیرامونش بود؟ پس چرا پول براش اهمیت داشت؟

 

فیلم About Time محصول 2013

من اخرش از دست این لهجه شپشویی انگلیسی سکته میکنم

فیلم بامزه ای بود اما فقط درهمین حد

  • Like 3
لینک به دیدگاه

شب ها روشن ساخته فرزاد موتمن

فیلمش قدیمیه اما تا حالا ندیده بودم

ضعیف بود اما بعضی دیالوگاش جالب بودن

یه جاهاییش حس میکردم هردوتا آدم آهنین:ws3: از بس که مصنوعی دیالوگا رو میگفتن

  • Like 3
لینک به دیدگاه

فیلم Enough Said یا گفتنی ها گفته شده محصول 2013

فیلم جالبی بود و بین فیلمهای سال 2013 که دیدم از لحاظ داستان و محتوا نسبت به بقیشون بهتر بود

نباید بعدیک سنی برای تغییردادن ادمها تلاش کرد!

  • Like 2
لینک به دیدگاه

فیلم فریدا محصول 2002

برخلاف تعریفی که موجب شد دیدن این فیلم رو جلو بندازم اونقدرا اش دهن سوزی هم نبود

زندگی فریدا کالو نقاش صاحب نام مکزیکی که مملو از اشفتگی های جنسی و احساسی ، هنر نقاشی متاثر از تنهایی درد و رنج کشیدن و کمی رنگ مایه های مارکسیستی به عنوان ایدئولوژی غالب ان روزها

به هرحال طرفداران کالو میتونن زندگیبشو ببینن و اهالی سینما یک فیلم کمی بالاتر از معمولی

----------------

جولي تيمر Julie Taymorکارگردان فيلم فريدا در مصاحبه با Reel.com درباره‌ي نقاش چپ‌گراي مكزيكي فريدا كالو Frida Kahlo چنين مي گويد: "برايم اصلا مهم نيست که شما در‌باره ي فريدا کالو زياد مي دانيد؛ در واقع آنها که چيزي نمي دانند زمان خوشي را خواهند گذراند، چون فيلم در باره ي زني عجيب و غريب و غير عادي است." موضوع بر سر آن نيست که تماشاگر هنگام ورود به سينما چيزي در باره‌ي او مي‌دانسته يا خير، بلکه بر سر اين است که هنگام ترک آن چه حقايقي را در ذهن به همراه خواهد برد.

گزارش سرسري ، و قابل پيش بيني تيمر از رابطه ي ميان کالو و هنرمند مکزيکي ديه گو ريورا Diego Rivera چيز زيادي به فهم بيننده اضافه نمي کند؛ فردي که زندگيش با بسياري از مباحث اساسي قرن بيستم همچون انقلابيون مکزيک و روس، تروتسکيسم و استالينيسم، سوسياليسم و هنر پيوند خورده است.

فيلم تيمر بر اساس بيوگرافي نوشته ي هايدن هِررا Hayden Herrera در سال 1983 استوار است. بيوگرافي به اين توفيق دست يافت که کالو را به عنوان سرمايه‌اي به دست فمينيست‌ها بسپارد تا از او يك تمثال بسازند. زياد تعجب‌آور نيست كه تيمر (تيتوس، 1999 ) کاري براي برگرداندن چنين تصور ناسالمي صورت نمي دهد. منتقدي به درستي و تيزبينانه فيلم را چنين توصيف مي کند: " عاشقانه‌اي است درباره‌ي کمونيست‌هاي فريبكار، نقاشان ديوارگر اسرارآميز و روابط عاشقانه‌ي لزبين‌ها."

فيلم فريدا بر رابطه ي ميان کالو (سلما هايک Salma Hayek) و ريورا (آلفرد مولينا Alfred Molina) متمرکز شده است. فيلم از سال 1922 شروع مي کند، هنگامي که دختر مدرسه‌اي 15 ساله‌، ريوراي مشهور را براي اولين بار در حال انجام يک نقاشي ديواري در مدرسه ي مقدماتي ملي در مکزيکوسيتي مي نگرد. در اين زمان ريورا با زن دوم خود لوپه مارين Lupe Marin (والريا گولينا Valeria Golina) به سر مي برد.

فريدا در سن 18 سالگي قرباني تصادف دهشتناک با وانت‌باري شد که او را براي بقيه ي عمر، معلول و ناتوان از درد بر جاي گذاشت. او خود ماجرا را اين‌طور شرح مي دهد: "دسته ي صندلي مثل شمشيري که به گاو مي زنند در من فرو رفت." سه سال بعد از تصادف او دوباره ريورا را ملاقات مي کند. ريورا که 20 سال از او مسن تر است در حال نقاشي روي ديوار ساختمان وزارت آموزش است. فريدا براي پرسيدن نظر ريورا در باره ي هنرش به سراغ او مي‌رود و مي گويد: "من نقد يک مرد کارآزموده را مي خواهم. من نه عاشق هنرم و نه يک آماتور. تنها يك دختر هستم که براي زندگيش بايد کار کند."

اولين برخورد يکي از قوي ترين و حقيقي ترين لحظات فيلم است. در 1929 اين زوج در محله ي کوآياکان در جنوب مکزيکو سيتي با هم ازدواج مي کنند، آنگاه است که فريداي معصوم تا حدي به عادت زن‌بازي ريورا پي مي برد. او چنين توضيح مي دهد: "من در زندگي متحمل دو تصادف شدم. يکي ماشيني که توي خيابان مرا زد، و دومي ديه گو بود."

فيلم به تاريخچه اقامت موقت ريوراها در امريکاي 31-1930 مي پردازد. او و فريدا به سان فرانسيسکو، ديترويت و نيويورک سفر مي کنند، جايي که ريورا مجموعه اي از نقاشي‌هاي ديواري‌اش را در معابر عمومي و ساختمان هاي شخصي کار مي کند و درگير ماجراهاي خارج از ازدواج بسيار مي شود. ("او در اين‌باره مي گويد: چيز مهمي نيست. تمام حس‌اش بيشتر از يک دست فشردن ساده نيست.") به تلافي، فريدا نيز با مردان و زنان ديگر مي‌خوايد. در اثناي سفر فريدا بر خلاف خواسته ي ريورا باردار مي شود. او نگران توانايي فريدا در بارداري کودک است. پس از سقط جنيني ويرانگر و از دست دادن مادرش، فريدا به قصد مکزيک حرکت مي کند اما هنگامي كه ريورا درگير مبارزه با نلسون راکفلر (ادوارد نورتون) بر سر برداشتن تصوير ولاديمير لنين از نقاشي ديواري مرکز راکفلر است كالو به نيويورک بازمي گردد.

فريدا و ديه گو در 1933 به مکزيک بر مي گردند و به خانه ي جديدي نزديک کوآياکان Coyoacan نقل مکان مي کنند جايي که فريدا پس از کشف رابطه‌ي ريورا با خواهرش کريستينا از او جدا مي شود. اما هنگامي که ديه گو دارد تلاش مي کند تا براي تروتسکي (با بازي جفري راش Geoffrey Rus) در مکزيک پناهندگي بگيرد، بين آنها مصالحه اي صورت مي گيرد. در ژانويه 1937 تروتسکي و همسرش ناتاليا به خانه‌ي پدر و مادر فريدا مي روند، خانه اي که با محافظين مسلح، مسلسل، آشيانه هاي تفنگ و پنجره هاي آجرگرفته تجهيز شده است.

ريوراها به همراه آندره برتون شاعر و منتقد به اتفاق تروتسکي، گپ زنان درباره ي سياست و فرهنگ، از ويرانه هاي تئوتي هوآکان بازديد مي کنند. در گفتگوي آنان به شکلي مبهم به مبارزه سياسي ميان تروتسکي و استالين اشاره مي شود. تروتسکي و فريدا پيش از نخستين سوقصد به جان تروتسکي در 1940 ملاقاتي عاشقانه با هم دارند. از عوامل استالينيست ترور تروتسكي در اگوست 1940 خبري نيست جز آن‌که فريدا مختصرا به جاسوسي متهم مي شود. در اين زمان ديه گو از او جدا شده و سلامتي‌اش به طور جدي در خطر است.

ديه گو و فريدا دوباره در سال 1940 ازدواج مي کنند. فريدا براي نه ماه در 1950 بستري مي شود و در 1953 پزشکان مجبور به قطع پاي راستش مي شوند. او با وجود همه ي آسيب هاي جسمي‌اش به دکتر ها مي گويد: "فقط جمع و جورم کنيد، تا بتوانم نقاشي کنم." فريدا در 13 جولاي 1954، درست يک هفته بعد از سالروز تولد 47 سالگيش مي ميرد.

گذشته از چارچوب زندگينامه‌ي فريدا کالو که درآن از تحليل تاريخي، سياسي و هنري پرهيز شده، کارگردان فيلم، تيمر، نمک و فلفل کار را با برخي شگرد‌هاي گرافيكي و عروسكي اضافه کرده است.

شروع و خاتمه ي فيلم پيوند سوررئال رنگهاي هنرمند با مناظر حيات خانه‌ي اوست. جايي که در آن ميمون‌ها و طوطي‌هاي جادويي ميان گلهاي کاکتوس در گشت وگذارند. استفاده‌ي استادانه از جلوه هاي ويژه به خصوص در سکانس پر تحرکي است که در آن سفير مرگ در بيمارستان با کالوي در حال احتضار پس از تصادفش گفتگو مي کند. نقاشي ها در ميانه‌ي هياهو به "زمان واقعي" بر مي‌گردند. خودنگاره‌ي مشهور کالو با جنين با شگردي گرافيکي از بيچارگي و درد و رنج ناشي از سقط جنينش رها مي شود. آدمها از سطح نقاشي حياتي سه بعدي مي يابند. در نيويورک، شهر احساسات فريدا، نگراني او در باره ي ريوراي زنباره در سکانسي با يک کات-آوت نمود مي يابد، که در آن ديه گو- کينگ گنگ شهر را به وحشت مي کشاند و بر بالاي ساختمان امپاير استيت مرگش را ملاقات مي کند.

حتي بازي آلفرد مولينا،- يکي از ديدني ترين چهره هاي فيلم - در نقش ريورا نمي تواند لغزش هاي بزرگ تاريخي وسياسي فيلم را جبران کند. ريورا يکي از حاميان انقلاب مکزيک و انقلاب روسيه، و در دوره اي از عمرش تروتسکيست و همکار بين الملل چهارم بود. با وجود اينکه بسياري از شخصيت هاي تاريخي در اين فيلم مثل باران رژه مي روند اما آنها چيزي بيش از مبلماني شيک در فيلم به حساب نمي آيند. در کنار برتون که بسختي قابل تشخيص است، بقيه ي ستارگان درخشان اين فيلم بر اساس يادداشت هاي توليد به فيلم ضميمه شده اند، نقاش ديوارگر،ژان شارلوت Jean Charlot ، هنرمند نقاش، پابلو اُ هيگينزO’Higgins، سيلوستر رِوِلتاس Silvestre Revueltas آهنگساز و ادوارد وستون Edward Weston عکاس. کسي نمي تواند بشناسدشان.

'گرچه براي شناختن تينا مودوتي Tina Modotti عکاس (که معشوقش تروريست بدنام و عضو گ.پ.او، ويتوريو ويدالي Vittorio Vidali با نام مستعار کارلوس کنتراس Carlos Contreras بود.) لازم نيست به يادداشت هاي بخش توليد مراجعه کرد؛ همينطور براي ديويد سيکِروسDavid Siqueiros ، که ارتباط اين دو با گنگستريسم استالينيست‌ها هرگز در فيلم به حساب نيامده. فيلم نقش کليدي سيکِروس را در سوقصد ناموفق به جان تروتسکي در 1940 را يا نمي‌دانسته يا ناديده گرفته است.

در واقع مبارزه ي تاريخي- جهاني بين استالينيسم و تروتسکيسم که عمدتا از فيلم حذف شده، در قلب زندگي کالو و ريورا قرار داشت .اين نمود، به‌ويژه در مسير تکامل کارهاي بعدي آن دو به شکلي برجسته و مستقيم رقم مي‌خورد.

در 1922، سالي كه ريورا براي اولين‌ بار فريدا را به عنوان يك دختر مدرسه‌اي ملاقات كرد، او از پايه‌گذاران اتحاديه‌ي نقاشان، مجسمه سازان و گرافيست هاي انقلابي است. زماني که در 1928 کالو و ريورا دوباره ملاقات مي کنند، هر دوي آنان عضو حزب کمونيست مکزيک هستند. در 1929 بين ريورا و رهبران حزب کمونيست برخوردي بر سر تئوري "رئاليسم سوسياليستي" استالين و محدوديت هاي تحميلي و غير‌قابل پذيرش آن در زمينه‌ي موضوع و سبک آثار هنري پيش مي‌آيد. با بالا گرفتن صداي مخالفت سياسي ريورا و اجتناب او از کشيدن يک نقاشي ديواري به درخواست و بر اساس خط فکري رهبران حزب، او از حزب كمونيست اخراج مي شود. کالو تا يک سال بعد هنوز عضوي فعال است.

ايستادگي سرسختانه ي ريورا در مقابل راکفلر در نيويورک در سال 1933 ، از اين باور سرچشمه مي گرفت که اين نقاشي ديواري با پرتره ي لنين "تنها نقاشي راست و حقيقي است که تا کنون روي ديواررفته ودقيقا بيانگر احساس جامعه زير سلطه‌ي سرمايه داري در زمان حاضر است. اين نقاشي نشانگر راهيست که انسان بايد براي غلبه بر گرسنگي، ظلم ، بي عدالتي و جنگ بپيمايد." در مقابل نقاشي هاي کالو بيان مستقيم مبارزه‌ي او با مشکلات اساسي زندگي شخصي اوست. طبق نظر ريورا، کالو "تنها نمونه ي هنرمند در تاريخ هنر است که سينه و قلبش را گشوده تا حسش را در باره ي حقايق زيستي‌ اش بيان کند." اين ها کمي گزنده تر و روشن بينانه تر از تحريفات تيمرِ کارگردان است: "شخصيت دوگانه‌ي جذاب فريدا....اين حقيقت که او دوجنس‌خواه بوده، اين حقيقت که او زن مستقلي است که مسحور شوهرش شده است."

هر دو هنرمند در صف جنبش تروتسکيستي ايستاده بودند و در دوره اي با تروتسکي در ارتباط مستقيم بودند. در 1938 ريورا در همکاري با تروتسکي و برتون در آماده کردن مانيفستِ: بسوي هنر آزاد انقلابي Manifesto: Towards a Free Revolutionary Art ، زمينه‌سازي براي هنر حقيقت‌مدار و راه‌گشايي بر "تجديد ساختار کامل و راديکال جامعه" بود.

به نظر مي رسد اين شيوه‌ي بي خطرتري است که ريورا و کالو ابتدا به شكل هنرمنداني مطرح تلقي شوند، نه متفکرين سياسي‌اي که ماهيت مبارزه‌ي تروتسکي با بوروکراسي استالين و همراه با آن تئوري انقلاب پيگير او را درک کرده بودند، تا اينکه تحت تاثير ناسيوناليسم مکزيکي در اين يا آن حوزه باقي ماندند. مسئله اين است، نه آنچه که بين تروتسکي و کالو اتفاق افتاده يا نيفتاده بوده. چيزي که امروز به سبکي سخيف بوسيله‌ي تيمر و سابقا در اردوي استالينيسم پيش کشيده و تمام شده است.

پيش فرض فيلم در باره ي زن‌بارگي ريورا يا "دوجنس‌خواهي" کالو نوعي انطباق با فضاي روشنفکري حاضر است. در بهترين حالت نزد آنان، هنرمند ترجيحا بر دست انداختن يا تاييد رسم ازدواج متمركز شده، نه بر انهدام ساختارهاي سرمايه‌داري. سابقا فيلمسازها ارتباط هنر و سياست را محور قرار مي دادند و روابط انساني در کار آنها تحت تاثير تکانه هاي بزرگ تاريخي قرار مي گرفت.

کالو، ريورا را بدين شکل توصيف کرده: "آرشيتکت در نقاشي اش، در فراگرد تفکرش، و در آرزو و اشتياقش براي ساختن جامعه اي بهنجار، يکپارچه و نيرومند، و هماهنگ.... او هر لحظه با غلبه‌ي ترس و جهل بر آدمي در ستيز است." در مقابل، ريورا در آخرين روزهاي کالو او را چنين يافته: "اين تراژدي نيست که بر کار فريدا حاکم است.... تيرگي درد او تنها پس زمينه‌اي نرم و ملايم براي شعله‌ي روشن و پرشور قدرت جسمي اوست، حساسيت لطيف‌اش، خرد درخشان‌اش، و قدرت شکست ناپذيراش در مبارزه براي زندگي تا به همنوعانش نشان دهد که چه‌سان مي‌توان در برابر نيروهاي شر استقامت کرد و پيروز آمد."

اگر چه فيلم فريدا چهره‌اي غير جدي از تروتسکي ساخته، اما او را سزاوار آخرين کلام با يکي از شخصيت هاي مرکزي فيلم دانسته: "مي خواهي بهار پنهان انقلاب سوسياليستي را بنگري؟ به فرسک‌هاي ريورا نگاه کن. خواستار آني تا بداني هنر انقلابي شبيه به چيست؟ به فرسک‌هاي ريورا بنگر. کمي نزديك‌تر بيا و خش و خراش‌هاي خرابکار‌ها را نگاه کن: کاتوليک‌ها و بقيه‌ي مرتجعين، و به همراهشان، البته استالينيست‌ها. اين خط و خراش‌ها شايد جان تازه‌اي به فرسک‌ها بخشيده. در مقابل تو، تنها نقاشيِ ساده ، سوژه اي براي تفکرات زيباشناسانه نيست ، بلکه پاره اي زنده از ستيز طبقاتي، و همزمان، يك شاهکار قراردارد. موسیقی فیلم:

آهنگساز این فیلم گلدن تال با ساخت موسیقی این فیلم شهرت جهانی یافت

مشخصه این موسیقی تلفیق بسیار زیبای از موسیقی هموفونیک یا همان ارکستی با موسیقی محلی یا فروکلوریک مکزیک است وبه همین دلیل در دسته موسیقی های جغرافیای قرار دارد وهمین یکی دیگر ازدلایل تاثیر گذار بودن این موسیقی است.در لحضاتی به دلیل ملودی های زیاد ترکیب موسیقی افقی یا کونت پوتنیک که به گوش زیبا می آید استفاده شده. استفاده از سازهای زهی به سبک امریکای لاتین (مکزیک) .همجنین با پس زمینه بسیار واضح وزیاد گیتار وقسمت های تک نوازی بسیار به جا گیتار و در نهایت ترکیب با موسیقی ارکستی یا هموفونیک فضا رابسیار تاثیر پذیر میکند.

و همچنین ترانه های که در این فیلم قرار گرفته با تنظیم از خود گلدن تال با موسیقی های از آهنگسازان بومی مکزیک مثل توماس مندز-لویز آر اگراس و همچنین ترانه های با متن شعر از ترانه سرایان معروف مکزیک به دقت فضای فکری فریدا را تصویر میکند.( سیاوش روشندل)

به نقل از وبلاگ فیلم هفته

  • Like 3
لینک به دیدگاه

images?q=tbn:ANd9GcSq0nKHbwjYeniNGvpujJZDVr8gzg7EJGjy_WcEQuvkIXXrVtsS

Secrets & Lies

Mike Leigh

فیلم ساده و خوبیه...البته نه به خوبی All or nothing

داستان از سه محور موریس و مونیکا، سینتیا و دخترش رکسان، و هورتنس شروع میشه و به مرور اتفاقاتی میفته که اونا رو کنار هم و حتا مقابل هم قرار میده

بازی سینتیا عالیه...

  • Like 5
لینک به دیدگاه

خط ویژه(فیلم جشنواره که تو دانشگاه اکران شد)

 

هنرپیشه های اصلی: مصطفی زمانی، هومن سیدی، هانیه توسلی، میترا حجار، محسن کیایی

 

کارگردان: مصطفی کیایی

 

موضوعش خوب بود

راجع به اختلاس و استفاده از رانت تو گرفتن وام از بانک بود که به صورت طنز، حقیقت تلخی رو بیان کرده بود

 

از 14ام تهران اکران میشه

ارزش وقت گذاشتن رو داره:w16:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

فیلم پای چپ من My Left Foot محصول 1989ساخته جیم شرایدن بابازی به یادماندنی دانیل دی لوئیس در نقش کریستی براون

یکی از بهترین فیلم هایی که میشه دید!

 

 

my-left-foot-poster.jpg

 

پای چپ من - My Left Foot

 

پای چپ من - My Left Footسال تولید : ۱۹۸۹

کشور تولیدکننده : ایرلند

محصول : نوئل پیرسن

کارگردان : جیم شریدان

فیلمنامه‌نویس : شین کاناتن و شریدان، برمبنای کتابی نوشته کریستی براون

فیلمبردار : جک کانروی

آهنگساز(موسیقی متن) : المر برنستاین.

هنرپیشگان : دانیل دی لوئیس، برندا فریکر، ری مک‌آنالی، روت مکیب، فیونا شا، آلیس ولان، هیو اوکانر و سیربل کوزاک.

نوع فیلم : رنگی، ۱۱۰ دقیقه.

 

 

«کریستی براون» (اوکانز) در دوران کودی به دلیل فلج مغزی به شدت عقب‌افتاده است و پزشکان به مادرش (فریکر) می‌گویند که اگر زنده بماند، چیزی در حد زندگی نباتی خواهد داشت، ولی «خانم براون» نمی‌پذیرد و کودک را به کانون گرم خانواده بزرگ‌شان راه می‌دهد. با تشویق‌های او و ایمانش به توانائی‌های بالقوه فرزندانش، سرانجام «کریستی» (دی‌لوئیس) نشان می‌دهد که با وجود جسم علیلش، انسانی خونگرم و شوخ‌طبع است، هوش فوق‌العاده‌ای هم دارد و می‌تواند به کمک پای چپش - تنها عضوی که در کنترلش است - آثار هنری قابل تحسین و اشعار و رمان‌های پُرفروش خلق کند...

* پای چپ من یک داستان واقعی غیرعادی درباره یک انسان غیرعادی است. معمولاً نشان دادن انسان‌های معلول در سینما، برای ایجاد وحشت یا جلب ترحم تماشاگر است. و نکته فوق‌العاده فیلم این است که شخصیت «کریستی» مثل هر انسان دیگری، پیچیده و پُراز تناقض است، و فیلم بیشتر روی توانائی‌های او تأکید دارد تا ناتوانی‌هایش. شخصیت «کریستی براون» با بازی درخشان دی لوئیس جان می‌گیرد و تصویری که او از شخصیت «کریستی» به نمایش می‌گذارد، از مهارت و تمرکز این بازیگر، و علاقه‌اش، به این نقش مشکل سرچشمه می‌گیرد. پای چپ من برای شریدان هم نقطه شروع امیدوار کننده‌ای به شمار می‌آید، چرا که در نخستین تجربه کارگردانی‌اش، فیلمی متقاعد و تأثیرگذار می‌سازد.

  • Like 6
لینک به دیدگاه

images?q=tbn:ANd9GcQDe8PCCFxHR_dmhBygmvVDh_GWJ4PpWh4HKg4BpMQFqwAmqJwf

Viridiana

Luis Buñuel

راهبه ای به اسم ویریدیانا در آستانه ی مراسم تحلیفش به خونه ی عموی ثروتمند و منزویش دعوت میشه...علیرغم تامین مالی توسط عموش ویریدیانا هرگز محبتی از جانب اون دریافت نکرده به همین دلیل علاقه ای بهش نداره...اما عمو که ویریدیانا رو تجسم زن از دست رفتش میبینه میل زیادی به اون پیدا می کنه و دست به کارهایی می زنه تا اونو از برگشتن به صومعه منصرف کنه...حتا تصمیم به ازدواج با ویریدیانا رو میگیره که با مطرح کردنش مورد تنفر ویریدیانا قرار میگیره...

این فیلم نمایش تقابل سه قطب دین به نمایندگی ویریدیانا، بورژوازی به نمایندگی عمو و پسرش؛ و طبقه کارگر به نمایندگی فقرای تحت حمایت ویریدیانا و رامونا کارگر خونست...اشارات و کنایات جالبی داره...چیزی که تو فیلم به نظر میرسه اینه که بونوئل به هر سه گروه تاخته و در نهایت می بینیم این بورژواست که برندست...نمای پایانی فیلم جمع بندی خیلی خوبیه...از صحنه های خوب فیلم: تصاویر تکه تکه و همزمان نیایش ویریدیانا و فقرا و عملیات ساخت و ساز تو مزرعه،... تقلید تابلوی شام آخر داوینچی تو مهمونی شام....ورق بازی سه نفره

در برابر جذابیت پنهان بورژوازی که سال قبل ازین کارگردان دیدم فیلم ساده تری به نظر اومد ولی به هرحال به فیلمهای بونوئل نمیشه ساده نگاه کرد

  • Like 4
لینک به دیدگاه

x3te2fcfhie7uf8c350.jpg

 

کارگردان :

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

نویسنده :

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

بازیگران :

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

2013

 

خلاصه داستان : شاهزاده ی نترس و خوش بینی به نام آنا، با جوانی به نام کریستوف راهی سفری افسانه ای در کوهستان می شود تا خواهرش السا را که قدرت یخ سازی اش کل قلمرو پادشاهی را در زمستان ابدی گیر انداخته، پیدا کنند...

 

این فیلم اسکار بهترین انیمیشن امسال رو هم دریافت کرد دیروز

 

انیمیشن شاد و خوبی بود، تو نامزدای دیگه به نظرم بهتر بود (البته بجز آخرین کار میازاکی باد می وزد که هنوز منتشر نشده ندیدم اونو)،

نسبت به بقیه نامزدا خلاقیت بیشتری داشت، و شخصیت های با نمکی هم داشت مخصوصا اون آدم برفیه اولاف

بیشتر یه ادای دینی بود انگار به انیمیشن های قدیمی تر با اون حالت آواز و ...

در کل شاد و سرگرم کننده بود

 

  • Like 6
لینک به دیدگاه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

هیس! دخترها فریاد نمی زنند

کارگردان : پوران درخشنده

موسیقی متن: کارن همایونفر

بازیگران : مریلا زارعی، جمشید هاشم‌پور، طناز طباطبایی،شهاب حسینی، فرهاد آییش، مائده طهماسبی، شیرین بینا، بابک حمیدیان، مجید مشیری، اسماعیل سلطانیان، هادی مرزبان و مهدی ماهانی با حضور امیر آقایی، حضور افتخاری ستاره اسکندری

 

بعد از مدتها اومدیم یه فیلم ایرانی ببینیم و باز هم مثل همیشه پشیمون شدم از وقتی که گذاشتم. 50.gif

ایده ی فیلم به خودی خود ساختارشکنانه است و جسارت کارگردان قابل تقدیره، اما از نظر کارگردانی و فیلمنامه بشدت ضعیفه، فیلم خیلی شلخته و بی انسجامه، جدای از موارد فنی انقدر شعار میده کارگردان که کاملا فیلم رو از ریتم انداخته، بعضی جاها شما حس می کنید فیلم نمی بینید بلکه دارید بیانیه ی قَرّای خانوم درخشنده رو در دفاع از حقوق زنان می خونید!واقعا بیش از اندازه بود حجم این همه شعار و ضربه زد به فیلم.

 

جدای از همه ی موارد بالا حجم بالای بازیگرا بود، بازیگرای سرشناس رو میبینیم که وارد داستان میشن و 1 دیالوگ میگن و تمام...

در مورد بازیا

بازی طناز طباطایی قابل قبول بود اما همیشه جنس بازی مصنوعیش آزار دهنده است. بازیگر نقش امیرعلی هم که کامل ضربه زده به فیلم، بازیش فوقالعاده آماتوری بود. بعضی جاها می موندم واقعا!! یعنی انقدر کمبود بازیگر داریم ما؟!! 41.gif

 

در کل فیلم متوسط رو به پایینی بود فقط ایده ی جسورانه ای داشت می شد خیلی بهتر از اینها کار کرد

  • Like 5
لینک به دیدگاه
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

هیس! دخترها فریاد نمی زنند

کارگردان : پوران درخشنده

موسیقی متن: کارن همایونفر

بازیگران : مریلا زارعی، جمشید هاشم‌پور، طناز طباطبایی،شهاب حسینی، فرهاد آییش، مائده طهماسبی، شیرین بینا، بابک حمیدیان، مجید مشیری، اسماعیل سلطانیان، هادی مرزبان و مهدی ماهانی با حضور امیر آقایی، حضور افتخاری ستاره اسکندری

 

بعد از مدتها اومدیم یه فیلم ایرانی ببینیم و باز هم مثل همیشه پشیمون شدم از وقتی که گذاشتم. 50.gif

ایده ی فیلم به خودی خود ساختارشکنانه است و جسارت کارگردان قابل تقدیره، اما از نظر کارگردانی و فیلمنامه بشدت ضعیفه، فیلم خیلی شلخته و بی انسجامه، جدای از موارد فنی انقدر شعار میده کارگردان که کاملا فیلم رو از ریتم انداخته، بعضی جاها شما حس می کنید فیلم نمی بینید بلکه دارید بیانیه ی قَرّای خانوم درخشنده رو در دفاع از حقوق زنان می خونید!واقعا بیش از اندازه بود حجم این همه شعار و ضربه زد به فیلم.

 

جدای از همه ی موارد بالا حجم بالای بازیگرا بود، بازیگرای سرشناس رو میبینیم که وارد داستان میشن و 1 دیالوگ میگن و تمام...

در مورد بازیا

بازی طناز طباطایی قابل قبول بود اما همیشه جنس بازی مصنوعیش آزار دهنده است. بازیگر نقش امیرعلی هم که کامل ضربه زده به فیلم، بازیش فوقالعاده آماتوری بود. بعضی جاها می موندم واقعا!! یعنی انقدر کمبود بازیگر داریم ما؟!! 41.gif

 

در کل فیلم متوسط رو به پایینی بود فقط ایده ی جسورانه ای داشت می شد خیلی بهتر از اینها کار کرد

 

:ws28:

باورکن امروز هرچی فیلم ایرانی تو هاردم بود رو پاک کردم رفت

یه تیکه هایی از فیلم فک کنم اسمش پیچ شمران بود یا یه همچی اسمی ! رو دیدم حالم بد شد

بابا نساز خانم نساز بازی نکن مجبورتون که نکردن

تعطیل کنین کرکرشو بدین پایین پولشو همینجوری هاپولی کنین ملت راحت ترن بخدا

  • Like 5
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...