MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 خرداد، ۱۳۹۰ به زودی باران میبارد و من دیوانه وار بدون چتر راه برگشت تو را اندازه خواهم گرفت ... 10 لینک به دیدگاه
sweetest 4756 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 خرداد، ۱۳۹۰ نمی خواهم گریه کنم شاید که چشم هایت راجا گذاشته باشی طرح فریادم را روی شیشه های خیس میکشم! و می دانم خوب می دانم تا ساعتی دیگر آب خواهد شد. گوش کن! صدای پای آفتاب را می شنوی؟ فرصتی برای شبنم گل سرخ باقی نمانده است...!! 8 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 خرداد، ۱۳۹۰ این روزها نوازنده قابلی شده ام... دلم شور می زند .... چشمانم تار... 8 لینک به دیدگاه
Mitra 1723 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ من غم برای خوردن بســـــــــــیار دارم تو دیگر برایم لقــمه نگیر...! 6 لینک به دیدگاه
zahra22 19501 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ دلم تنگ است دلم اندازه حجم قفس تنگ است سکوت از کوچه لبريز است صدايم خيس و باراني است نمي دانم چرا در قلب من پاييز طولاني است 7 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۰ این روزها حتی دلم برای خودم هم می سوزد . باورم نمی شود ! تو باورت می شود؟! حتی برای خودم هم اشک می ریزم. از آن من نقطه ای بیش نمانده که آن هم نقطه ی پایان است. 5 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۰ حرف بزن ابر مرا باز کن.........دیر زمانی است که بارانی ام کـــجا ایــستــاده ای؟ چــگونــه اســت بــاد از هـــر جــهتـی کــه مــیوزد عــطـر تــو را بــا خــود دارد؟ تـــو نــرفــته ای مــیـدانم . از جــایی در هــمیـن نـزدیکی مــرا نـگاه میــکنی فــقـط مــن نـمیبــینـمت . . . 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۹۰ می خواستم جهان را به قواره ی رویاهایم در آورم رویاهایم به قواره ی دنیا در آمد... شمس لنگرودی 3 لینک به دیدگاه
zahra22 19501 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۹۰ دعایت می کنم، عاشق شوی روزی بگیرد آن زبانت دست و پایت گم شود رخساره ات گلگون شود. آهسته زیر لب بگویی، آمدم به هنگام سلام گرم محبوبت و هنگامی که می پرسد ز تو، نام و نشانت را ندانی کیستی معشوق عاشق؟ عاشق معشوق؟ آری، بگویی هیچ کس 4 لینک به دیدگاه
خاله 3004 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۹۰ نمیدانم دل دل کردنت برای چیست؟ برای دل دادن، دل بردن، یا دل بریدن؟ 8 لینک به دیدگاه
felorans666 12046 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۹۰ دوستت دارم دوستش داری دوستت دارد انگار این فعل ها نیز گیر کرده اند بین من، تو و او ...................... 6 لینک به دیدگاه
felorans666 12046 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۹۰ در عکس چشمان تو خواب های من پیداست در شبیه پوست من شب ها چیزی شبیه خواب های تو می چرخد هر شب به خواب هایم بیا تا عکسمان هی به هم شبیه تر شود 3 لینک به دیدگاه
felorans666 12046 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۹۰ - قلب تنها چیزی یه که شکستش هم کار میکنه! 4 لینک به دیدگاه
felorans666 12046 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۹۰ به سکوتم ......... به قوی ترین صلاحم احترام بگذار طنینش را می شنوی؟ از زبیایی آنچه می گویم لذت می بری؟ 3 لینک به دیدگاه
felorans666 12046 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۹۰ سلام ؛ حال من خوب است ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند . . . با این همه اگر عمری باقی بود طوری از کنار زندگی می گذرم که نه دل کسی در سینه بلرزد و نه این دل نا ماندگار بی درمانم . . . تا یادم نرفته است بنویسم: دیشب در حوالی خواب هایم ، سال پر بارانی بود . . . خواب باران و پاییزی نیامده را دیدم دعا کردم که بیایی با من کنار پنجره بمانی ، باران ببارد اما دریغ که رفتن ، راز غریب این زندگیست رفتی پیش از آن که باران ببارد . . . می دانم ، دل من همیشه پر از هوای تازه باز نیامدن است ! انگار که تعبیر همه رفتن ها ، هرگز باز نیامدن است بی پرده بگویمت : می خواهم تنها بمانم در را پشت سرت ببند بی قرارم ، می خواهم بروم ، می خواهم بمانم ؟! هذیان می گویم ! نمی دانم . . . نه عزیزم ، نامه ام باید کوتاه باشد ساده باشد ، بی کنایه و ابهام پس از نو می نویسم: سلام! حال من خوب است اما تو باور نکن . . . برگرفته از سایت بیت 3 لینک به دیدگاه
felorans666 12046 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۹۰ منتظر باش متوقف نباش تأمل کن معطل نکن سرسخت باش لجباز نباش صبور باش بی خیال نباش جسور باش گستاخ نباش ساده باش ساده لوح نباش شتاب کن شتابزده عمل نکن بگو آره نگو حتماً بگو نه نگو هرگز بگو برات می مونم نگو برات می میرم 3 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۰ باران که می بارد به جای مخفی شدن زیر چتر عاشقانه می ایستم پا به پای باران می گریم ... من با دیگران فرق دارم !!! 5 لینک به دیدگاه
ALI* 880 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 شهریور، ۱۳۹۰ … من هم مي ميرم اما درخياباني شلوغ در برابر بي تفاوتي چشمهاي تماشا… پي دو روز بعد در ستون تسليت روزنامه زير يك عكس6*4 خواهند نوشت اي آنكه رفته اي چه كسي سطل هاي زباله را پر مي كند؟ اما من هنوز به یادتم 3 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 شهریور، ۱۳۹۰ تمام ایستگاه های قطار زیر باران ریز نگاهم خیس شدند ! تو نبودی ... انگار برای رسیدن به تو باید همین طور رفت رفت . . . 3 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۰ سهراب،قایق دیگر جوابگو نیست... کشتی باید ساخت.. اینجا مثل من تنها زیاد است!!! 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده