رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

در این غوغا که کس کس را نپرسد

من از پیر مغان منت پذیرم

 

دیشب به سیل اشک ره خواب می زدم

نقشی به یاد خط تو بر آب می زدم...

 

 

 

چون هر دوتاتون "م" داشتين:

مي نوش به ماهتاب اي ماه كه ماه

بسيار بتابد و نيابد مارا

  • Like 1
لینک به دیدگاه
مي نوش به ماهتاب اي ماه كه ماه

بسيار بتابد و نيابد مارا

ما را گلی از روی تو چیدن نگذارند

چیدن چه خیال است که دیدن نگذارند

  • Like 1
لینک به دیدگاه

چون هر دوتاتون "م" داشتين:

مي نوش به ماهتاب اي ماه كه ماه

بسيار بتابد و نيابد مارا

او مرا گم کرده و من خویشتن را در ره او

او زمن فارغ ولی من خویش را در جستجویم....

لینک به دیدگاه
او مرا گم کرده و من خویشتن را در ره او

او زمن فارغ ولی من خویش را در جستجویم....

 

معلوم نشد كه در طربخانه ي خاك

نقّاش ازل بهر چه آراست مرا"

 

 

چیرو؟متوجه نمیشم دوستم:ws52:

 

هيچي داره قاطي ميشه :ws52:

دو نفر با هم ميگيم:icon_gol:

بعد از من اگر كيا هست كيا بگه:icon_gol:

اگر نيست تو بگو فرزانه جون كه قاطي نشه:ws52:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
اي نسيم سحر آن شمع شبستان طرب را

گو به سر مي رود از آتش هجران تو دودم

 

 

 

مرجان لب لعل تو مرجان مرا قوت

 

ياقوت بنامم لب خندان تو را قوت

  • Like 2
لینک به دیدگاه
مرجان لب لعل تو مرجان مرا قوت

 

ياقوت بنامم لب خندان تو را قوت

 

 

تن محنت كشي ديرم خدايا

دل حسرت كشي ديرم خدايا

  • Like 1
لینک به دیدگاه
تن محنت كشي ديرم خدايا

دل حسرت كشي ديرم خدايا

 

این همه عکس می و نقش نگارین که نمود

 

یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد

 

 

 

داخل پرانتز : در مکتب عرفان دنیا به مثابه آیینه ای است که جلوه دار جلال حضرت حق است و تمام پدیده های آن چون اوهامی است که از آن وجود حقیقی بر پرده فهم آدمی نقش می بندد . ( تونل افلاطون نيز شايد برگرفته از همين باشد و يا بالعكس ! )

  • Like 4
لینک به دیدگاه
این همه عکس می و نقش نگارین که نمود

 

یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد

 

 

 

 

دل مي رود ز دستم صاحبدلان خدا را

دردا كه راز پنهان خواهد شد آشكارا

  • Like 4
لینک به دیدگاه
تا نباشد این جدایی ها کس نداندقدر یاران را

کویــر خشک میــدانـــد بــهای قـطــره باران را

 

 

 

 

ابروي يار در نظر و خرقه سوخته

جامي به ياد گوشه ي محراب ميزدم:icon_redface:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
ما را گلی از روی تو چیدن نگذارند

چیدن چه خیال است که دیدن نگذارند

 

دارم اميد عاطفتي از جانب دوست:icon_redface:

كردم جنايتي اميدم به عفو اوست:icon_redface:

.

دانم كه بگزرد ز سر جرم من كه او:icon_redface:

گر چه پريوش است وليكن فرشته خوست:icon_redface:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...