آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ درد عشقی کشیده ام که مپرسزهر هجری چشیده ام که مپرس سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند؟؟؟ همدم گل نمیشود ؟ یاد سمن نمیکند؟؟؟ 3 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم مو از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد 2 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ در بیابان جنون سرگشته ام چون گرد باد همرهی باید مرا مجنون صحرا گرد کو؟ 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ در بیابان جنون سرگشته ام چون گرد باد همرهی باید مرا مجنون صحرا گرد کو؟ واعظ شحنه شناس این عظمت گو مفروش زان که منزلگه سلطان دل مسکین من است... 2 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ تار و پود هستیم بر باد رفت اما نرفت عـاشقی ها از دلـم دیوانگی هـا از سرم 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ تار و پود هستیم بر باد رفت اما نرفت عـاشقی ها از دلـم دیوانگی هـا از سرم بیت جالبی بود... می خاره و سرگشته و رندیم و نظر باز وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است ؟؟؟ 2 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ تیر را قدرت پرهیز نباشد ز نشانه مرغ مسکین چه کند گر نرود از پی دانه؟ 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ تیر را قدرت پرهیز نباشد ز نشانه مرغ مسکین چه کند گر نرود از پی دانه؟ هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست 1 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ تا از تو جدا شده ست آغوش مــرا از گریه کسی ندیده خاموش مرا 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند؟؟؟ 1 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ دلم رمیده شد و غافلم من درویش که آن شکاری سرگشته را چه آمد پیش چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم که دل به دست کمان ابروئیست کافر کیش 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ شرح شکن زلف خم اند خم جانان کوته نتوان کرد که این قصه دراز است 1 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است 5 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند 5 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ دعوی چکنی عشق دلارامان را با عشق چکار است نکونامان را؟؟ 5 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ امروز من و جام صبوحی در دست میافتم و میخیزم و میگردم مست با سرو بلند خویش من مستم و پست من نیست شوم تا نبود جزوی هست 4 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ تو کز خاموشی ام فهمی نداری چه خواهی فهم کردن از کلامم ؟ (همش شد ت) 5 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز ور نه در مجلس خبری نیست که نیست... باز ت شد 5 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۴ تکیه کردم بر وفای او غلط کردم،غلط باختم جان در هوای او ،غلط کردم غلط... 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده