رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

یادگار از تو همین سوخته جانی است مرا

شعله از توست اگر گرم زبانی است مرا

به تماشای تن سوخته ات آمده ام

مرگ من باد که این گونه توانی است مرا...

لینک به دیدگاه
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

وجود نازکت آزرده ی گزند مباد

 

در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد

مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد

لینک به دیدگاه
دل خزان زده ام باغ ارغوان شده است

بهار خاطر پژمرده ام جوان شده است

تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد

هر دلی از حلقه ای در ذکر یا رب یا رب است...

لینک به دیدگاه
منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن

 

منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

 

نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست

چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...